از میان 10 نامزد گرانترین جایزه ادبی دولت روسیه، زندگینامه "الکساندر سولژنیتسین" نوشته "لیودملا ساراسکینا" از بیشترین بخت برخوردار است.

در سایت رسمی این جایزه موسوم به "کتاب بزرگ" که 130 هزار دلار ارزش دارد، زندگینامه سولژنیتسین (با نام "سالن") به عنوان شانس اول معرفی شده است.

در این گزارش مختصر، ضمن ابراز تاسف از مرگ نویسنده بزرگ روسیه آمده است: "با توجه به اینکه این جایزه برای زندگینامه نویسندگان و اشخاص برجسته اهمیتی زیادی قائل است - به طوری که جایزه سال گذشته هم به زندگینامه
بوریس پاسترناک نوشته دیمیتری بیکوف اعطا شد - امسال نیز پس از بررسی های داوران تاکنون این نتیجه حاصل شده است که زندگینامه سولژنیتسین شایستگی زیادی برای دریافت جایزه دارد."

در ادامه آمده است: "از دلایل تائید صحت و واقعی بودن این زندگینامه این است که نویسنده آن یعنی "ساراسکینا" سالها در کنار خود نویسنده بوده و جزئیات کامل زندگی وی را یادداشت کرده و بسیاری از ناگفته های سولژنیتسین را در این کتاب آورده است. ساراسکینا از پژوهشگران بزرگی است که در شناساندن نویسندگان بزرگی چون داستایوفسکی کمک زیادی به ادبیات روسیه کرده است."

به گزارش مهر برنده جایزه دولتی "کتاب بزرگ" در ماه نوامبر اعلام می‌شود.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...