خوزه امیلیو پاچِکو، نویسنده 70 مکزیکی برنده امسال جایزه ادبی سروانتس شد؛ جایزه‌ای که به آثار ادبی اسپانیایی‌زبان اهداء می‌شود.

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، خوزه آنتونیو رئیس هئیت داوران جایزه معروف سروانتس روز گذشته در مادرید از خوزه امیلیو پاچِکو تجلیل کرد.

او گفت که این شاعر و رمان نویس 70 ساله با اندیشه ژرف و آزادمنشانه بر زندگی روزمره انسان ها نور انداخته است. او همچنین گفت که پاچکو در آثارش تنها هنر استفاده از زبان را نشان نمی دهد بلکه این توانایی را دارد که دنیای مخصوص به خود را خلق کند.

خوزه امیلیو پاچکو سال 1939 در شهر مکزیکوسیتی متولد شده و در این سال ها در حوزه های مقاله نویسی، رمان نویسی و داستان کوتاه نویسی فعالیت کرده است. او همچنین از شاعران مهم مکزیک در نیمه دوم قرن بیستم به شمار می رود.

پاچکو پیش از این جوایز ادبی متعددی مانند جایزه فدریکو گارسیا لورکا، جایزه اوکتاویو پاز و جایزه پابلو نرودا را به دست آورده است. جایزه ادبی سروانتس که به نام میگل د سروانتس نویسنده رمان معروف «دن کیشوت» نامگذاری شده است 125 هزار یورو ارزش نقدی دارد. پاچکو این جایزه را 23 آوریل در مراسمی که پادشاه اسپانیا نیز در آن حضور خواهد داشت دریافت می‌کند.


سروانتس حدود 400 سال پیش در روز 23 آوریل درگذشته است و اسپانیا هر ساله در این روز با اهدای این جایزه ادبی یاد او را گرامی می دارد.

این جایزه پیش از این به
کارلوس فوئنتس، ماریو بارگارس یوسا و مارگارت آتوود اهدا شده است.
سال گذشته خوان مارسه نویسنده 76 ساله اسپانیایی بعد از انتشار آخرین اثرش موفق به دریافت این جایزه شده بود.

جایزه سروانتس در کنار جوایز نوبل، گنکور، پولیتزر و بوکر از معتبرترین و مهم ترین جوایز ادبی در دنیا محسوب می شود که برای نویسندگان و شاعرانی که برنده می شوند اعتبار و شهرت به ارمغان می آورد. 

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...