مدیر انتشارات تیمورزاده نسبت به نادیده‌گرفتن آثار تالیفی در جایزه کتاب سال و توجه نشان دادن به آثار ترجمه به جای تالیف در این جایزه انتقاد کرد.

به گزارش مهر، فرهاد تیمورزاده مدیر انتشارات تیمورزاده که ناشر اختصاصی آثار تالیفی در حوزه علوم پزشکی است درباره جایزه کتاب سال گفت: انتخاب امسال در حوزه علوم پزشکی یک فریبکاری عمومی بود. مایه تاسف است که ترجمه‌ ویراست دوازدهم یک کتاب آمریکایی را لباس تألیف می‌پوشانند که به‌عنوان برگزیده معرفی کنند و کتاب‌های شایسته‌ تقدیر حوزه پزشکی هم ویراست‌های نهم دو کتاب آمریکایی هستند.

تیمورزاده ادامه داد: چند روز پس از اهدای این جایزه در یک نشست مطبوعاتی درباره انتشار آثار پزشکی در ایران عنوان می‌شود که هیچگاه پزشکان آمریکایی برای دانشجویان ایرانی کتاب نمی‌نویسند. بهت‌آور است که با وجود چنین شعارهایی در رسانه‌ها، در سی‌وششمین کتاب سال جمهوری اسلامی ایران تمامی کتاب‌های برگزیده حوزه پزشکی از میان ترجمه‌های کتاب های امریکایی برگزیده و تقدیر شده‌اند و در این میان تنها کتاب تالیفی تخصصی مرجع پزشکی در کشور که با موضوع ارولوژی نوشته شده است دیده نمی‌شود. جالب است بدانید که این کتاب، تنها کتاب مرجع پزشکی تخصصی کشور است که به زبان فارسی توسط پزشکان نگارنده ایرانی، برمبنای اقلیم کشورمان و معرفی نمونه‌های بومی و تصاویر واقعی و شماتیک ایرانی تحریر و منتشر شده و هم‌اکنون به عنوان مرجع درسی رشته تخصصی ارولوژی کشور، مورد استفاده متخصصان و دستیاران این رشته قرار می‌گیرد.

این ناشر در ادامه افزود: داوران کتاب سال به ویراست چندمی کتاب ایراد گرفته بودند اما چه کسی است که نداند ویراست‌پذیری یک کتاب، نشانه پویایی و قوت یک اثر علمی است. علاوه بر آن عجب است که ترجمه ویراست دوازدهم یا نهم یک اثر آمریکایی بر ویراست سوم یک اثر تألیفی ایرانی، برتری داده می‌شود.

وی در پایان افزود: به نظر می‌رسد هنوز در کتاب سال جمهوری اسلامی تکلیف جایگاه تولید فکر و محتوای علمی ملی روشن نیست. یا شاید در نگاه گردانندگان آن، در قبال محتوای بیگانه، از پیش‌باخته است.

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...