جیمز شاپیرو [James Shapiro] با کتابی که درباره زندگی شکسپیر نوشته به عنوان برنده برندگان جوایز بیلی جیفورد [The Baillie Gifford Prize] انتخاب شد.

جیمز شاپیرو [James Shapiro] : یک سال از زندگی ویلیام شکسپیر» [1599: A Year in the Life of William Shakespeare]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «۱۵۹۹: یک سال از زندگی ویلیام شکسپیر» [1599: A Year in the Life of William Shakespeare] نوشته جیمز شاپیرو عنوان برنده همه برندگان دوره‌های قبل جایزه بیلی جیفورد را به دست آورد. به این ترتیب هیات داوران جایزه بیلی جیفورد که بهترین کتاب غیرداستانی بریتانیا را هر سال انتخاب می‌کنند این کتاب را به عنوان بهترین کتاب در همه سال‌های اهدای این جایزه برگزیدند.

امسال به مناسبت بیست و پنجمین سال اهدای این جایزه تصمیم گرفته شد برترین کتاب از میان برندگان ۲۴ سال گذشته، جایزه ۲۵هزار پوندی ویژه را دریافت کند. این برنده از میان ۶ کتاب که به فهرست کوتاه برندگان راه یافته بودند برگزیده شد.

در سال ۱۵۹۹، شکسپیر نوشتن «هنری پنجم» را به پایان رساند، «ژولیوس سزار» و «آنطور که شما دوست دارید» را هم به سرعت نوشت و اولین پیش نویس بزرگترین نمایشنامه خود، «هملت» را خلق کرد.

شاپیرو در کتاب برنده‌ سال ۲۰۰۶ با عنوان «۱۵۹۹: یک سال از زندگی ویلیام شکسپیر» نشان می‌دهد که چگونه این نویسنده از نوشتن داستان دو عاشق به خلق اثری چون «هملت» می‌رسد. شاپیرو یک سوال را مهم‌ترین سوال می‌داند: چگونه شکسپیر به شکسپیر به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگانی که تا به حال زندگی کرده است، بدل شد؟

جیمز شاپیرو استاد زبان انگلیسی در دانشگاه کلمبیا است و در آنجا واحد شکسپیرشناسی را تدریس می‌کند. کتاب‌های قبلی او نیز با تحسین بین‌المللی روبه‌رو شده‌اند ؛ از جمله «۱۶۰۶: سال لیر» که برنده جایزه جیمز تیت بلک شد، «۱۵۹۹: یک سال از زندگی ویلیام شکسپیر» که برنده جایزه ساموئل جانسون (نام قبلی جایزه بیلی جیفورد) شد و «شکسپیر در آمریکای تقسیم شده» که به عنوان یکی از ۱۰ کتاب برتر سال توسط نیویورک تایمز انتخاب شد.

شاپیرو همچنین نویسنده «وصیت نامه رقابتی: چه کسی شکسپیر را نوشت؟»، «اوبرامرگاو: داستان دردسرساز مشهورترین نمایشنامه پرشور جهان»، «شکسپیر و یهودیان» و «نمایشنامه نویسان رقیب: مارلو، شکسپیر، جانسون» بوده است. نقدهای وی نیز در نیویورک تایمز ودیگر نشریات ادبی منتشر می‌شوند. او در هیات مدیره شرکت رویال شکسپیر خدمت کرده و به عنوان مشاوره تولیدات تئاتر عمومی در نیویورک کار می‌کند. شاپیرو با سریال «شاه و نمایشنامه‌نویس» برای بی‌بی‌سی هم همکاری کرد و اکنون از داوران جایزه بوکر است.

جیسون کاولی، رئیس داوران این دوره جایزه بیلی جیفورد از «۱۵۹۹» به عنوان کتابی قابل توجه و قانع کننده یاد کرد که تاریخچه ۴ شاهکار و بسیاری آثار دیگر شکسپیر را مدون کرده و با تلفیقی مبتکرانه از تاریخ، سیاست و نقد ادبی اطلاعاتی ارایه کرده که در کمتر جایی می‌توان یافت. وی گفته است: شاپیرو شکسپیر را به صحنه دنیای خودش باز می‌گرداند و با این کار درک ما را؛ نه تنها از آثار بزرگ، بلکه از فضای اجتماعی زمان خودمان نیز دگرگون می کند.

کتاب شاپیرو در رقابت با ۵ کتاب دیگر به عنوان برترین کتاب ربع قرن اخیر انتخاب شد که عبارت بودند از:

کریگ براون، برنده سال ۲۰۲۰ برای کتاب «یک، دو، سه، چهار: بیتلز در طول زمان»
وید دیویس، برنده سال ۲۰۱۲ برای کتاب «به سوی سکوت: جنگ بزرگ، مالوری و فتح اورست»
باربارا دمیک، برنده سال ۲۰۱۰ برای کتاب «چیزی برای حسادت نیست: زندگی واقعی در کره شمالی»
پاتریک رادن کیف، برنده سال ۲۰۲۱ برای کتاب «امپراتوری درد»
مارگارت مک میلان، برنده سال ۲۰۰۲ برای کتاب «پاریس ۱۹۱۹»

این جایزه که برای تجلیل از بهترین کتاب غیرداستانی بریتانیا اهدا می‌شود هر سال به برنده خود ۵۰ هزار پوند جایزه می‌دهد. این جایزه از سال ۱۹۹۹ شروع به کار کرده و تا مدت‌ها با عنوان ساموئل جانسون اهدا می‌شد. هر کتاب غیرداستانی که به زبان انگلیسی نوشته شده و در بریتانیا منتشر شده باشد می‌تواند در این رقابت شرکت کند. از سال ۲۰۱۵ با انتخاب بیلی جیفورد به عنوان اسپانسر، این جایزه با نام جدید اهدا می‌شود.

................ هر روز با کتاب ................

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...