آلبرتو زانکوناتو [Alberto Zanconato] نویسنده ایتالیایی از سال 1984 خبرنگار خبرگزاری ANSA است. او در شهرهای تهران (۱۹۹۴–۱۹۹۷ و ۲۰۰۱–۲۰۱۱)، توکیو، بیروت و مسکو به عنوان خبرنگار حرفه ای فعالیت کرده است. از وی دو کتاب «ایران فراتر از ایران: واقعیت‌ها و افسانه‌های کشوری از درون دیده ‌شده» (۲۰۱۶) و «خمینی: انقلابی خدا» [Khomeini, il rivoluzionario di Dio] (۲۰۱۸، به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی) از سوی انتشارات ایتالیایی Castelvecchi منتشر شده است.

خمینی: انقلابی خدا» [Khomeini, il rivoluzionario di Dio]  آلبرتو زانکوناتو [Alberto Zanconato]

در این کتاب، زندگی رهبر عالی ‌رتبه‌ی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک عارف مدافع سنت ‌های دینی، همسر و پدر مهربان، دوست‌دار شعر کلاسیک فارسی، و یک ملی ‌گرای فراخوان‌ دهنده به قیام جهانی علیه ستمگران روایت شده است. این زندگی‌نامه حاصل سال‌ ها تحقیق از منابعی است که اغلب برای خواننده‌ی ایتالیایی ناآشنا بوده‌اند، و جنبه‌های فراوانی از زندگی سیاسی و شخصی فردی را روشن می ‌سازد که مسیر تاریخ را تغییر داد. تحت رهبری او، اسلام جایگزین جنبش‌های سکولار و مارکسیستی به‌ عنوان نیروی ضد امپریالیستی در سراسر خاورمیانه شد.

بخشی از مصاحبه با نویسنده که هنگام انتشار کتاب در یک وب‌سایت ایتالیایی منتشر شده، به شرح ذیل است:

- دکتر آلبرتو زانکوناتو، شما نویسنده‌ی کتاب «خمینی: انقلابی خدا» هستید. با گذشت حدود ۳۰ سال از درگذشت آیت‌الله روح‌الله خمینی، چه قضاوت تاریخی‌ای می‌توان درباره او داشت؟
(امام) خمینی بدون شک یکی از شخصیت‌هایی بود که اثر عمیقی بر تاریخ قرن بیستم گذاشت؛ معمار واقعی اسلام سیاسی که تا امروز بر روندهای خاورمیانه تأثیرگذار است. برای نخستین ‌بار پس از سقوط خلافت عثمانی در پی جنگ جهانی اول، (امام) خمینی موفق شد کشوری اسلامی تأسیس کند؛ جایی که دیگر جنبش ‌هایی مانند اخوان‌المسلمین شکست خورده بودند. به این ترتیب، او به الگویی برای همه کسانی در دنیای اسلام - چه شیعه و چه سنی - تبدیل شد که رویای انتقام از قدرت‌های بزرگ و ایدئولوژی ‌های غربی را در سر داشتند. اما رویکرد (امام) خمینی صرفاً بازگشت به شکوه اسلامی گذشته نبود، بلکه چیزی کاملاً جدید خلق کرد: جمهوری اسلامی که در آن حکومت هم ‌زمان باید بر اساس اوامر الهی (از طریق نقش رهبر عالی) و خواست مردم (از طریق انتخابات) اداره شود.

- اهمیت تاریخی (امام) خمینی چیست؟
او توانست اسلامی سیاسی خلق کند که به نیرویی انقلابی تبدیل شود. دینی که دیگر «افیون توده‌ ها» - به تعبیر مارکسیستی - نبود، بلکه نیرویی ضد امپریالیستی شد که جای سوسیالیسم و کمونیسم را در جنبش‌ های ضد غربی گرفت و از ایران آغاز شده، به لبنان، فلسطین، الجزایر و سپس بیشتر دنیای اسلام گسترش یافت. (امام) خمینی که از این نقش خود آگاه بود، در سال ۱۹۸۹ پیامی به میخائیل گورباچف، رئیس‌جمهور وقت شوروی، فرستاد: «آیا دینی که ایران را در برابر ابرقدرت‌ها چون صخره ‌ای استوار نگه داشت، واقعاً افیون جامعه است؟»
به نظر او، اسلام و مبارزه با امپریالیسم یکی بودند، زیرا دین محمد(ص) تنها نیرویی بود که می‌توانست با استعمار و بهره‌کشی ملت‌های مسلمان مقابله کند. قدرت‌های بزرگ که این را می‌دانستند، می‌خواستند آن را نابود کنند؛ اما علی‌رغم تلاش‌هایشان، این نظام از سال ۱۹۷۹ تاکنون در ایران حاکم مانده است.

- چه رویدادهایی زندگی رهبر انقلاب اسلامی، (امام) خمینی، را شکل دادند؟
شخصیت جنگجویانه‌ی او در شرایط سختی شکل گرفت که در آن انسان برای بقا باید از خود دفاع می ‌کرد. خودش می ‌گفت: «از کودکی در جنگ بودم». در ۱۶ سالگی، فردی مسن تفنگی به دستش داد تا از دهکده ‌اش، خمین، در برابر راهزنان محافظت کند. ایرانِ سال ۱۹۰۲، هنگام تولد او، کشوری گرفتار قدرت‌ های محلی و ستم فئودال ‌ها و قبایل و گروه‌ های مسلح بود. او در شش‌ماهگی پدرش مصطفی، یک روحانی و مالک خرد، را در یک درگیری قبیله‌ای از دست داد. مادر و عمه‌ی پدری ‌اش نیز در اثر وبا درگذشتند. در ۱۶ سالگی برای همیشه شهر خمین را ترک کرد و به قم رفت و در آنجا آموزش دینی دید. او نخستین آیت ‌الله عظمایی شد که کل تحصیلاتش را در ایران گذراند، نه در نجف عراق. تأثیر آن سال‌ های نخست را می‌توان در شخصیت و رفتار سیاسی او دید: روحیه‌ی مبارزه‌ جو، اقدام ملی ‌گرایانه علیه قدرت ‌های بزرگ، و قیام علیه سلطنتی که توان حفظ کرامت کشور و دین را نداشت.

- نقش (امام) خمینی در قیام علیه محمدرضا پهلوی چه بود؟
او نقشی بی‌بدیل داشت. او رهبری نخستین قیام علیه شاه را در سال ۱۹۶۳ بر عهده داشت. این قیام توسط روحانیت و بازاریان سنت‌ گرا علیه انقلاب سفید شاه - شامل اصلاحات ارضی و حق رأی زنان - شکل گرفت.

پس از تبعید در ۱۹۶۴ (امام) خمینی مفاهیم و زبان جنبش ‌های سکولار و چپ‌گرا را جذب کرد و رهبری اپوزیسیونی را به دست گرفت که هم از روحانیت حمایت می‌کرد و هم مفاهیم ضد سلطه‌ی خارجی، دفاع از فلسطین، و حمایت از «مستضعفین» را تبلیغ می‌نمود. بحران نهایی سلطنت در پی رکود اقتصادی پس از سقوط قیمت نفت در دهه ۷۰ و نیز روند باز شدن فضای سیاسی توسط شاه به تحریک رئیس‌جمهور جدید آمریکا، جیمی کارتر، رخ داد. از ۱۹۷۷، سانسور کاهش یافت و صدای مخالفان سکولار شنیده شد. اما تنها (امام) خمینی بود که در جامعه‌ی سنتی ایران می ‌توانست میلیون‌ ها نفر را به خیابان‌ها بکشاند. بدون او، به احتمال زیاد، رژیم شاه سرنگون نمی ‌شد.

- میراث (امام) خمینی چیست؟
انقلاب به‌طور کامل به دو هدفش رسید: استقلال کشور پس از سال‌ها دخالت خارجی و تثبیت اسلامی سیاسی به ‌عنوان ایدئولوژی ضد امپریالیستی. یکی از افراد مصاحبه ‌شده در کتاب - انیس نقاش، مبارز لبنانی، از اعضای الفتح و از سازمان‌دهندگان سپاه پاسداران - می‌گوید: «از نظر اخلاقی، انقلاب توانست جلوی سقوط به سمت ارزش ‌های غربی را بگیرد. برای من مهم ‌ترین نکته مبارزه با امپریالیسم بود. فکر می‌ کردم ایران اسلامی بهترین متحد مقاومت فلسطین خواهد بود و راهی برای آزادی منطقه از سلطه آمریکا. تا امروز واقعیت این را ثابت کرده است». یکی از هشدارهای مهم (امام) خمینی در وصیت‌نامه سیاسی ‌اش هنوز طنین‌انداز است: «همه‌ی شما به حمایت مردم، به‌ ویژه طبقات محروم نیاز دارید. اگر روزی این حمایت را از دست بدهید، مستکبران شما را کنار خواهند زد و جای شما را خواهند گرفت، همان‌طور که شما سلطنت ستمگر را سرنگون کردید».

منبع: نشریه ِحوار. سال دوم شماره 69، نهم خرداد 1404

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...