در جستجوی آشتی | هم‌میهن


در جهانی که بر مدار جنگ ایستاده، سخن گفتن از صلح نه‌فقط مطالعات علمی که یک ضرورت اخلاقی و انسانی است. امروزه ما بیش از گذشته نیازمند گفت‌وگو درباره صلح هستیم؛ به‌ویژه ما ایرانیان که همواره منادی صلح در جهان بودیم و فرهنگ و تاریخ اندیشه ما گواه بر این مدعاست. واقعیت این است که جای تاریخ فرهنگی صلح در ایران در میان کتاب‌های موجود خالی است و ما بیشترین آشنایی‌هایمان از تاریخ جنگ‌ها و خشونت‌هاست و در کتاب‌های درسی تاریخ ما بیشتر به روایت جنگ‌ها پرداخته شده است. صلح در لغت به معنای سازش، آشتی کردن، توافق کردن، پیمانی که بر حسب آن دعوایی را حل‌وفصل کردن و پیمان تسلیم است.

صلح ایرانی

عقد صلح در اصطلاح به معنای تراضی و تسالم بر امری است. صلح گاهی برای رفع اختلافات موجود یا برای جلوگیری از تنازع احتمالی آینده صورت می‌گیرد یا به‌جای یکی از عقود معاملاتی به‌کار می‌رود. صلح مفهومی از دوستی اجتماعی، همدلی، مهربانی، عدالت و برابری در غیاب خصومت و وحشی‌گری است. در این مفهوم صلح شرایطی آرام، بی‌دغدغه و خالی از تشویش، کشمکش و ستیز است.

صلح یک آرمان جهانی تلقی می‌شود. صلح یک مفهوم مطلق نیست و می‌تواند بسته به دیدگاه دینی و فرهنگی تعریف متفاوتی داشته باشد به همین ترتیب از جنبه‌های مختلفی می‌توان صلح را مطالعه کرد. کتاب «صلح ایرانی» که به همت دکتر نعمت‌الله فاضلی و توسط نشر همرخ منتشر شده است، مجموعه مقالاتی از اندیشمندان ایرانی در حوزه‌های مختلف درباره صلح است که به روایت صلح ایرانی می‌پردازد.

صلح ایرانی کتاب دانشگاهی مرسوم نیست که مجموعه‌ای از مفاهیم، نظریه‌ها، دیدگاه‌ها و روش‌های صلح‌پژوهی را معرفی کند. هرچند چنین کاری ارزشمند است و به آن احتیاج داریم. آخرین نکته هم این‌که صلح ایرانی شرح و بسط نظریه و دیدگاه مکتب، ایدئولوژی یا حتی رهیافت رشته دانشگاهی مشخصی هم نیست.

مجموعه بحث‌ها و دیدگاه‌های این کتاب برای دفاع از هیچ نظریه و ایدئولوژی خاصی تدوین نشده است. این سخن به‌معنای این نیست که نویسندگان صلح ایرانی فاقد بینش و نگرش سیاسی هستند و مقالات این کتاب نیز خنثی و فاقد دلالت‌های سیاسی‌اند. نمی‌توان صلح را بدون جهت‌گیری و نگاه سیاسی روایت کرد اما در دعوت از نویسندگان نخواسته‌ایم سبک و سیاق و رهیافت ما یا هر مکتب و رویکرد از پیش مشخصی را دنبال کنند.

قصد کتاب البته این نیست که با نگاهی خودپسندانه روایتی ستایشگرانه از تاریخ و فرهنگ صلح‌جویانه از ایران ارائه کند و با استناد به متون ادبیات، عرفان و دین یا گزینشی از صحنه‌های دل‌انگیز تاریخ ایران، تصویری رویایی و آرمانشهری از سرزمین و فرهنگ‌مان بسازد. کتاب «صلح ایرانی» درواقع بازخوانی اندیشه‌هایی درباره چیستی، چرایی، چالش‌ها و چگونگی تحقق و ارتقای صلح در ایران است.

جمعی از محققان و اندیشمندان امروز ایران از دانش‌ها و رشته‌های گوناگون علوم سیاسی، علوم اجتماعی، علوم تربیتی، فلسفه، روان‌شناسی، ادبیات و رشته‌های دیگر همت کرده و ایده‌هایشان را برای گسترش صلح و کاهش خشونت در ایران قلمی کرده و در این کتاب تقدیم شما می‌کنند. اغلب آنها در حوزه عمومی ایران و عامه اهل فکر نام‌آشنا هستند ازجمله مصطفی ملکیان، مقصود فراستخواه، فرشاد مومنی، غلامرضا خاکی، فرهنگ رجایی، موسی اکرمی و محمدرضا تاجیک.

کتاب «صلح ایرانی» نوعی چشم‌انداز انتقادی هم برای دیدن ایران از زاویه صلح و هم دیدن صلح از نقطه‌نظر انسان ایرانی است. مقالات هم ناظر به این ظرفیت‌های تاریخی و فرهنگی بوده‌اند، هم اینکه تلاش کرده‌اند مسائل امروز جامعه ایران را با عینک صلح‌جویی بررسی کنند.

به عبارت دیگر مقالات این کتاب با قرار دادن خود در ظرف زمان و مکان (ایران امروز) سعی کرده‌اند مفهوم انتزاعی صلح را در قالب مصادیق و مفاهیم انضمامی و واقعی توضیح دهند. کشوری که با گونه‌گونی فرهنگی، زبانی، قومی و دینی، که قرن‌ها با همزیستی در کنار هم زیسته‌اند، همزمان می‌تواند یک ظرفیت برای وحدت ملی و یک چالش برای ایجاد ناصلح و تنش باشد.

درصورتی‌که نقش و جایگاه هویت‌ها و اقلیت‌ها در کشور به‌رسمیت شناخته شود، می‌توان به ایجاد و ارتقای صلح و آشتی در سرزمین‌مان امید بست و چنانچه این هویت‌های متکثر انکار شوند، مستعد بروز تنش و کشمکش خواهیم بود. مسیرهای صلح توسط دانشگاهیان و اهالی هنر، فرهنگ و دانش بین کشورهای منطقه قابل پیمایش است و فعالیت‌های مشترک و همکاری‌های فرهنگی و علمی در قالب پروژه‌های مشترک و فعالیت‌های پژوهشی و فرهنگی مختلف می‌تواند به تحقق صلح منطقه‌ای کمک کند.

واقعیت این است که این کتاب دفتری شاعرانه، ادیبانه و تبلیغی در ستایش صلح نیست. نمی‌خواهد با نگاهی رمانتیک و خیالی چشم‌مان را بر واقعیت‌های تلخ خشونت‌ها، جنگ‌ها، تبعیض‌ها و فشارهای ساختاری موجود که زندگی ما را تیره و تار کرده، ببندید و صرفاً در ستایش و زیبایی صلح و صلح‌دوستی سخن بگویید.

هرچند ادبیات و هنر صلح نقش مهم و ضروری در صلح‌گستری و حتی خلق و گسترش بینش انتقادی در فهم صلح و ناصلح جامعه دارند و نویسندگان این کتاب نیز گاه و بیگاه به این متون توجه کرده‌اند. این کتاب نقد و معرفی اندیشه‌های موجود در گفتمان و مطالعات صلح‌پژوهی هم نیست. مفهوم صلح مستعد این است که بد تعبیر و تفسیر شود. اغلب وقتی پای اندیشه در میان می‌آید، شکلی از عمل‌گریزی و شانه خالی کردن از مسئولیت خود برای اقدام و انجام کار تداعی می‌شود؛ به‌ویژه اگر این اندیشه‌ورزی با صلح هم‌کلام شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...