مجموعه مقالات «شنیدن شهر» با گردآوری و ترجمه نوید پورمحمدرضا از سوی نشر اطراف منتشر شد.

شنیدن شهر نوید پورمحمدرضا

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «شنیدن شهر» از پنج مقاله تشکیل شده است: چرخش روایی در شهرسازی: مروری انتقادی اثر لیون امیل، اهمیت قصه و قصه‌گویی در کنش شهرسازی نوشته لیونی سندرکاک، شکل دادن آینده‌ی لوییویل از درون قصه و گل اثر جیمز تراگ مورتن؛ خلق فضا: قصه‌ها در شهرسازی به قلم باربارا اکشتاین و دموکراسی، قصه‌گویی و شهر پایدار اثر ابرت آ.بیورگارد.

دغدغه‌ی اصلی نویسندگان فهم روایی شهرها و حرکت به سوی شهرسازیِ روایت‌محور است. آن‌ها از حضور پررنگ‌ روایت و عناصر روایی در دانش و کنش شهرسازی می‌گویند و این حضور پررنگ را جزئی از تحولی بزرگ‌تر می‌بینند: چرخش زبان‌شناختی، ارتباطی، استدلالی و روایی در علوم انسانی. از نظر آن‌ها، تحقق شهرهایی دموکراتیک‌تر، همه‌شمول‌تر و کثرت‌گراتر مستلزم تغییر فهم ما از شهرسازی است و روایت ابزار کارآمدی برای ایجاد این تغییر به ما می‌دهد؛ تغییری که در آینده می‌تواند به ظهور شهرهایی انسان‌مدارتر بینجامد.

نوید پورمحمدرضا فارغ‌التحصیل دکتری شهرسازی از دانشگاه تهران است و به عنوان پژوهشگر، مدرس و مترجم در حوزه‌ی مطالعات شهری شناخته می‌شود. در کنار تحصیلات و کارهای آکادمیک، او هم‌چنین در حوزه‌ی مطالعات سینمایی و نقد فیلم هم فعال است. نشر اطراف پیش از این کتاب «شهر از نو» را با ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا منتشر کرده بود.

در بخشی از این کتاب آمده است:
«شهرها نیاز به قصه و قصه‌گو دارند اما نه قصه‌ای واحد و نه قصه‌گویی منفرد. اگر شهر فاقد قصه و قصه‌گو را شهری فراموش‌کار بخوانیم که جا می‌گذارد و پیش می‌رود، بی‌آن‌که لحظه‌ای از خود بپرسد چه چیزی را برای چه جا گذاشته، شهرهای مفتخر به قصه‌ای یگانه و ازلی-ابدی هم شهرهایی خودپسندند که تفاوت و تنوع را برنمی‌تابند، روایت طبقه‌ی غالب را بر صدر می‌نشانند، به رنج و غم و آرزوی مردمان بی‌قدرت، اقلیت‌ها و گروه‌های حاشیه‌ای بی‌اعتنا هستند و به اسم هویت و اصالت، روایتی یکه و ذات‌گرایانه از گذشته، اکنون و آینده‌ی خود ارائه می‌دهند. شهرهای عاری از پی‌رنگ فراموش‌کارند و شهرهای تک‌پی‌رنگی خودپسند، و هر دو به یک اندازه جفاکار. فراموشی و تک‌صدایی، هر دو، ویژگی شهر مستبد و شهرساز خودرای هستند.»

«شنیدن شهر» در ۲۱۳ صفحه و با قیمت 57 هزار تومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...