تبریز مه آلود | الف
علاوه بر سیاحان فرنگی که شرح خاطرات مسافرت خود را به ایران نوشتهاند، یکی از بهترین منابع پژوهش در تاریخ دو سده اخیر خاطرات دولتمردان خارجی است که به عنوان سفیر، کنسول و... در این دیار به مأموریت آمدهاند. در این میان مورد دوم به مراتب ارزندهتر از اولی میتواند باشد چرا که این قسم آثار شرح خاطرات کسانی است که نه به عنوان مسافر و به صورت گذرا که به عنوان ساکنان چندین و چند ساله در میان مردم این دیار زندگی کردهاند و از این سبب، اغلب با شناخت بهتری از زندگی ایرانیان دست به قلم بردهاند؛ از سوی دیگر خاطرات چنین اشخاصی تابع فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعی است که از منظر آنها در خور روایت بوده است.
در سالهای دور و نزدیک آثار گوناگونی با چنین ویژگیهایی ترجمه و منتشر شدهاند که در این میان کتاب «ماه عسل ایرانی» [persische Flitterwochen] اثر ویلهم لیتن [Wilhelm Litten] یکی از شاخصترین نمونههاست. ویلهلم لیتن، کارمند بلند پایه سفارت آلمان در ایران بود. او که در زمان خدمت هنوز همسری اختیار نکرده بود، در فکر ازدواج با دختری آلمانی که به دلیل شرایط خانوادگی قصد دارد در آلمان زندگی کند، درخواست مرخصی میکند اما سفیر آلمان که برای او ماموریتی در نظر گرفته، ویلهم لیتن را از رفتن باز داشته و خانواده دختر را مجاب میکند که فرزندشان را برای ازدواج راهی ایران کنند. این ازدواج در سپتامبر ۱۹۱۳، در تهران سرمیگیرد.
زوج جوان را خیال ماه عسل دارند که سفیر آلمان با مأموریت تأسیس کنسولگری آلمان در تبریز و تصدی مسئولیت این کنسولگری ویتن را راهی آذربایجان میکند و این آغاز کتابی پر ماجراست که با ترجمه پرویز رجبی و به همت نشر ماهی منتشر شده است.
آنچه «ماه عسل ایرانی» را به اثری ممتاز در میان نمونههای مشابه و البته کتابی جذاب و ارزشمند بدل میکند نخست شیوه خاطرهنگاری ویلهم لیتن است که زبانی روایی و کم و بیش داستان گویانه را برای بیان رخدادهایی مستند به کار برده است. اما گذشته از این ویژگی در خور اعتنا، این محتوای کتاب است که آن را به یکی از ارزندهترین منابع پژوهشی برای تاریخ نگاران و علاقمندان تاریخ در شناخت سالهای بعد از استبداد صغیر و فتح تهران توسط مشروطه خواهان بدل کرده است.
به این ترتیب از یک سو شیوه خاطرهنگاری نویسنده و از سوی دیگر مقطع زمانی که این خاطرات در حال وقوع است، کتاب را به اثری ارزنده بدل ساخته است. این روایت از سال 1914 آغاز میشود که یکی از مهمترین سالها در تاریخ قرن بیستم محسوب میشود. زمانی که تغییر و تحولات تاریخی و معادلات سیاسی، اروپا را به سمت نخستین جنگ جهانی سوق میدهد. تبعات این تغییر و تحولات را به خوبی در مناسبات میان کنسولگریهای فرانسه، انگلستان، روسیه و به خصوص آلمان که راوی خاطرات مسئولیت آن را در تبریز برعهده دارد میتوان مشاهده کرد. حتی نخستین جرقههای اهمیت یافتن آمریکا به عنوان کشوری که در طول قرن بیستم به تدریج قدرت یافته خود را به سطح ابر قدرتی جهانی نزدیک میکند، مشاهده کرد. کشوری که به دلیل دور بودن از اروپا در روزگاری که کشورهای اروپایی با جنگ خود را ضعیف میکنند، نقش پررنگی پیدا میکند. پس عجیب نیست که برخی کنسولگریهای دول اروپایی که کارمندانشان پیش از جنگ با هم مراوده دارند، با یکدیگر قرار میگذارند در صورت بروز جنگ از طریق کنسولگری امریکا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
فاکتور مهم دیگری که در کنار زمان این رخدادها، به خاطرات ویلهم ویتن اهمیت میبخشد، جغرافیایی است که راوی در آن حضور دارد. با اینکه وقایع کتاب در شهری که صدها کیلومتر دورتر از پایتخت قرار دارد اتفاق میافتند، چیزی از اهمیت ماجرا کم نمیکند. شهر تبریز در دوران قاجاریه بعد از تهران به لحاظ سیاسی مهمترین شهر ایران محسوب میشد. آذربایجان منطقهای بود که اغلب پادشاهان قاجاری در ایام ولیعهدی، در آنجا مشق حکومتداری میکردند. گذشته از این پیشینه خاص، این شهر نقش مهمی در شکل گیری وقایع انقلاب مشروطه بازی کرده بود. از همین روست که مهمترین تاریخ نویس انقلاب مشروطه (سید احمد کسروی) برای کامل کردن اثر ماندگار خود «تاریخ مشروطه»، کتاب «تاریخ هجده ساله آذربایجان» را نوشته است. سرزمینی که ستارخان و باقرخان و شیخ محمد خیابانی از آن برخاستهاند، چهرههایی که هر یک به نوعی نقشی پررنگ در مشروطیت داشتهاند.
از این که بگذریم در این ایام شهر تبریز جولانگاه یکی از دشمنان دیرینه ایرانیان، یعنی روسها بوده است. روسها تمام و کمال از محمد علی شاه در رویارویی و سرکوب مشروطه خواهان حمایت کردند با این حال سرانجام کار به شکست پادشاه مستبد قاجاری و پناهنده شدن او به سفارتخانه روسها انجامید. روسها همچنین به واسطه سابقه اهانت و به توب بستن حرم امام هشتم شیعیان، همواره چهرهای منفور در تاریخ معاصر ایران داشتهاند. بر این مجموعه بیفزایید جدا کردن بخشهای شمالی ایران، در جنگی نابرابر که با وجود شجاعتهای عباس میرزا از این سرزمین جدا شد.
در ایامی که مردم ایران با بیرون راندن محمدعلی شاه و بر تخت نشاندن پسر کوچکش احمد شاه غرق در شادمانی بودند، روسها تبریز را اشغال و شرایطی را به وجود آوردهاند که حتی مردم جرات شادمانی نداشتند در این روزهای بحرانی، آذربایجان عملا در دست روسها بود. اما دولت آلمان نیز نمی خواست رقیب سنتی خود را در چنین میدانی یکه تاز بگذارد، بنابراین با آذین بستن کنسولگری آلمان گامی برای شکستن اقتدار روسها برمیدارد. این حرکت کنسولگری آلمان باعث میشود که دیگر کنسولگریها نیز از آنها تبعیت کنند و در نهایت تجار و مردم عادی نیز جرأت ابراز شادمانی پیدا کنند.
خواننده این کتاب به روشنی میبیند که چطور روسها چشم طمع به این بخش از خاک ایران دوختهاند. تبریز در واقع شهری اشغال شده و بحران زده است که آشفتگی زندگی ساکنان آن را در بر گرفته. روسها به طور رسمی اعلام کردهاند که از شهر تبریز خارج شده و به مرزهای رسمی خود بازگشتهاند اما این دروغی بیش نیست. روسها اگرچه به ظاهر با بیرون بردن بخشی از نیروهای خود میخواهند اذهان مردم را گمراه کنند اما مخفیانه نیروهای جدیدی را جایگزین نیروهای رفته میکنند تا کماکان اقتدار خود را بر آذربایجان حفظ کنند.
در چنین شرایطی است که جنگ جهانی نیز در اروپا آغاز میشود؛ ابتدا عثمانی و سپس آلمان علیه روسیه اعلان جنگ میکنند. این اتفاق مهم نوید روزهایی سخت را به کنسولگری تازه تاسیس آلمانی و کاردار آن آلمانی که احساسات وطن پرستانهشان بر انگیخته شده میخواهند برای شرکت در جنگ به کشور خود بازگردند، اما در تبریز عملا به اسارت سربازان کشور متخاصم درآمدهاند. چنین شرایتی باعث میشود به طور مخفیانه در آذربایجان با آموزش سوارکاری و دیگر موارد لازم آماده گریختن از تبریز و رفتن به سمت کشور خود را دارند.
ویلهم لیتن خاطرات این روزهای پر آشوب به طور مرتب نوشته است. او با پرداختی روایی، پرداختی دراماتیزه شده از رخدادهای این ایام پر ماجرا به خواننده این کتاب ارائه میکند. بنابراین فارغ از محتوای مستند تاریخی، این کتاب از چنان کششی برخوردار است که مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند. در این رهگذر نویسنده تصویری ملموس از ایران استبداد زدهای ارائه میکند که اگر چه با شجاعت مردان و زنانش بر استبداد غلبه یافته اما حالا گرفتار دولتهای بیگانهای شده که یا همانند روسها چشم طمع به این سرزمین دوخته است و یا همانند آلمانها، انگلیسها و... سرزمینی بیطرف را میدان رقابتهای سیاسی خود قرار داده و به این سو و آن سو میکشد و از دیگر سو چنان که در جنگ جهانی دوم بیطرفی ایران را ندیده گرفته و ایران را اشغال کردند، در این دوران نیز با عدم توجه به اعلام بیطرفی ایران در مرزهای کشورها جولان میدهند.
آن گونه که از لابهلای سطور نوشته شده در این کتاب میتوان دریافت، آلمانیان در قیاس با دیگر بیگانگان حاضر در ایران رابطهای صادقانه و اخلاقیتر با ایرانیان داشتهاند؛ احساسی که بارقههای آن را در نگاه طرف مقابل هم میتوان دید. اگر چه شاید انگیزه چنین مسئلهای در این بوده که آنها هیچ گاه منافعی استعماری همچون روسها و انگلیسیها در ایران نداشتهاند و چه بسا به واسطه دشمنی دیرینه با رقبای اروپایی خود سمت مردم ایران را گرفتهاند.
بخشهای پایانی کتاب شرح سفر ویلهم لیتن به بغداد و اقامت در این شهر و در عین حال سیر سفرهای دیگری است که در مجموع نه تنها از چند و چون زندگی مردم ایران و شرق عراق در آن روزگار حکایت دارد. بلکه در عین حال از تغییر و تحولهایی حکایت دارد که نخستین جرقههای شکلگیری خاورمیانه در دوران بعد از جنگ است.
کتاب حاضر اما تنها بخشهایی از خاطرات ویلهم ویتن را دربر میگیرد که عمده آن در ایران و بخشی از آن در بغداد میگذرد و مربوط به سالهای 1914 و 1915 است. پرویز رجبی کتاب را با پس گفتاری کوتاه درباره سرگذشت ویلهم ویتن در سالهای پس از 1915 به پایان میبرد. باید اشاره کرد که مترجم در سالهای پیش از انقلاب، بخشهایی از این ترجمه را در مجله تماشا به چاپ سپرده بود. دکتر کیانوش کیانی سهم ویژهای در جمع آوری و سروسامان دادن به اوراق این ترجمه قدیمی داشته که ویراستاران نشر ماهی همچون همیشه با دقت و شایستگی آن را ویراسته و اثری با نثری هموار و دلپذیر برای خواننده فارسی زبان ارائه کردهاند.
پی نوشت:
* برای عنوان نوشته از نام رمان جذاب سعید اردوبادی با ترجمه سعید منیری درباره دوران مشروطه استفاده شده است.