کتاب «تقی ارانی دانشمندی در برلین» [Taghi Erani, a Polymath in Interwar Berlin : Fundamental Science, Psychology, Orientalism, and Political Philosophy] نوشته یونس جلالی [Younes Jalali] با ترجمه امیر میرحاج توسط بنگاه نشر و ترجمه کتاب پارسه به چاپ رسید.

تقی ارانی دانشمندی در برلین» [Taghi Erani, a Polymath in Interwar Berlin : Fundamental Science, Psychology, Orientalism, and Political Philosophy] نوشته یونس جلالی [Younes Jalali]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، تقی ارانی در تبریز متولد شده بود و همزمان با انقلاب مشروطه، تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند. در سال ۱۳۰۱ خورشیدی برای تحصیل در رشته علوم طبیعی با مخارج شخصی خود به دانشگاه برلین رفت. در آنجا برای تامین هزینه‌های زندگی و تحصیل مجبور بود که در یک چاپخانه در کنار دیگر کارگران کار کند و در همانجا بود که با عقاید کارگران انقلابی آشنایی پیدا کرد. ارانی پس از این‌که به ایران آمد، استاد دانشگاه تهران شد و در ۱۳۱۲ خورشیدی مجله دنیا را در تهران منتشر کرد اما پس از ۱۲ شماره در خرداد ۱۳۱۴ خورشیدی به علت بخش‌نامه وزارت فرهنگ، مبنی بر منع کارمندان دولت از انتشار مجله و جراید، ناگزیر تعطیل شد تا این‌که در ۱۳۱۶خورشیدی متعاقب اعتصابی دانشجویی در دانشکده فنی تهران، پلیس دارودسته ارانی را کشف و او و ۵۲ تن دیگر را دستگیر کرد. در ۱۱ آبان ۱۳۱۷ خورشیدی به پای میز محاکمه رفتند که جلسه‌های دادگاه تا ۲۲ آبان همان سال طول کشید.

تقی ارانی برای انجام تحصيلات دانشگاهی در سال 1301 (1922) به آلمان رفت و در دانشگاه شهر برلن به مدت شش سال به تحصيل پرداخت. رشته اصلی تحصيلی او شيمی بود که آن را با ارايه تزی با عنوان خواص احياء کننده اسيد هيپوفسفريک بر روی مواد آلی در اواخر سال 1928 با درجه دکترا به پايان رساند. رشته‌های ديگر تحصيلی تقی ارانی عبارت بودند از فيزيک، تکنولوژی و شيمی صنعتی که امتحانات اين رشته‌ها را نيز با موفقيت به پايان برد.

در پشت جلد کتاب آمده است: «نویسنده کتاب سفر تقی ارانی از تهران به برلین را دنبال می‌کند. جایی که در دهه 1920 با بزرگ‌ترین دانشمندان و متفکران آلمانی عصر خود از جمله ماکس پلانک، البرت انیشتن و فردریش روزن برخورد داشت و آثار مهمی در روانشناسی و فلسفه سیاسی را منتشر کرد.»

بنگاه نشر و ترجمه کتاب پارسه کتاب «تقی ارانی دانشمندی در برلین» نوشته یونس جلالی با ترجمه امیر میرحاج در 422 صفحه با قیمت 220 هزار تومان را به چاپ رساند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...