به گزارش ایبنا، نشست خبری دومین جشنواره داستان انقلاب، پیش از ظهر امروز(بیست و دوم مهر) با حضور امیرحسین فردی، دبیر جشنواره و مدیر کارگاه قصه و رمان مرکز آفرینش‌های ادبی‌ و محمد ناصری، مدیر اجرایی جشنواره و دبیر کارگاه قصه و رمان در حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای این نشست
امیرحسین فردی گفت: این جشنواره با تفاوت عمقی و کیفی نسبت به سال گذشته برگزار می‌شود. ما سعی کردیم تمام انتقادات و پیشنهادات نسبت به جشنواره نخست را برای پیشرفت این دوره در نظر بگیریم.

وی هدف اصلی از برپایی جشنواره را تولید کتاب در باره انقلاب دانست و خاطر نشان کرد: هدف دیگر ایجاد انگیزه برای نویسندگانی است که تابه حال در این زمینه اثری منتشر نکرده‌اند. همانطور که سال گذشته رمان های جدیدی نوشته شدند.

دبیر دومین جشنواره داستان انقلاب با تاکید بر این که نباید به ادبیات انقلاب ابزاری نگاه کرد، افزود: نباید حیثیت ادبیات را در بالا بردن کمیت دانست و نگاهی ابزاری به آن داشت. زمانی که اثری در این حوزه به چاپ می‌رسد، باید با تمام استاندارد‌ها و قابلیت‌های ادبی تطبیق داشته و از شعاری‌ بودن و سطحی‌نگری دور باشد.

فردی تصریح کرد: هر شهر و روستایی به نوعی در پیروزی انقلاب نقش داشته و نسلی که این انقلاب را به پیروزی رساند، هنوز با خاطرات آن دوران زنده است.

وی خاطرات این پیروزی بزرگ را سرمایه ادبی دانست و گفت: خاطرات، تجربه تاریخی این ملت و آیندگان محسوب می‌شوند و باید این گنجینه‌ ها که در سینه‌ها محفوظ مانده، کشف و به جامعه انتقال داده شوند.

دبیر دومین جشنواره داستان انقلاب درباره هیات داوران و کارشناسان تصریح کرد: هیات داوران و کارشناسان با در نظر گرفتن اصل توجه آن ها به واقعیت‌های انقلاب انتخاب شده‌اند. در این دوره از 5 کارشناس برای داوری آثار کمک گرفته می‌شود.

محمد ناصری، مدیر اجرایی دومین جشنواره داستان انقلاب نیز در این نشست اظهار داشت: کسانی که قدرت نویسندگی ندارند، اما خاطرات بسیاری از وقایع دوران انقلاب دارند، خاطرات را شفاهی بازگو کنند تا نویسندگان مجرب آن‌ها را به داستان تبدیل کنند.

وی در باره بودجه درنظر گرفته شده برای جوایز این دوره از جشنواره گفت: سال گذشته بیش از 11 میلیون تومان جوایز نقدی برای اهدا به آثار برگزیده در نظر گرفته شده بود. متاسفانه آثار منتخب قابلیت کسب جوایز را نداشتند، اما اگر امسال نویسندگان در جایگاه خودشان ترقی کرده باشند، حوزه هنری بودجه جوایز را افزایش خواهد داد.

دبیر کارگاه قصه و رمان، برگزاری این جشنواره را یک نوع آسیب‌شناسی ادبیات انقلاب دانست و تصریح کرد: در 30 سال گذشته آثار برگزیده و به‌نامی ‌در این حوزه منتشر نشده و تا به حال حمایت خاصی صورت نگرفته است. در صورتی که سوژه‌های ناب و مناسبی برای کار کردن وجود دارد. این جشنواره با ایجاد انگیزه، فضا را باز و جذاب‌تر می‌کند تا نویسندگان بتوانند شروع به کار کنند.

مهلت ارسال آثار دومین جشنواره داستان انقلاب تا آخر آذر ماه سال جاری است و داوری آثار از دی‌ماه آغاز خواهد شد. در نهایت نیز در بهمن ماه سه اثر برگزیده انتخاب می‌شوند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...