عکس

ویژه‌برنامه‌ی «شب لالایی مادران افغانستان» با رونمایی «آی‌قصه» به مناسبت ۲۰ ژوئن، روز جهانی پناهنده در اصفهان برگزار شد.

به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، ۳۱ خردادماه و همزمان با روز جهانی پناهنده، گروه فرهنگی «آی‌قصه»، ویژه‌برنامه‌ای را با عنوان «شب لالایی مادران افغانستان» با حضور شاعران، نویسندگان و هنرمندان ایرانی و افغانستانی در خانه اصفهان برگزار کرد.

لالایی مادران افغانستان در واقع بخشی از مجموعه لالایی‌هایی است که گروه فرهنگی آی‌قصه آن را هر هفته منتشر کرده است. آی‌قصه در این مجموعه، لالایی‌های نواحی مختلف ایران و جهان را به صورت پادکستی کوتاه به نام «رادیو آی‌قصه» منتشر می‌کند.

امید ترابی،‌ از گردانندگان آی‌قصه و برگزارکننده این برنامه، گفت: ما مدتی است که تولید قصه‌های کودک را با هدف ارتقای کیفیت محتوای حوزه‌ی کودکان آغاز کرده‌ایم و هدف‌گذاری ما از ابتدا، تولید برای مخاطب فارسی‌زبان بوده است. بی‌شک مخاطب فارسی‌زبان در هرجای دنیا می‌تواند از محتوای تولیدشده توسط آی‌قصه استفاده کند و قصه‌های کودکانه مرز نمی‌شناسند.

همچنین پوریا عالمی، سردبیر آی‌قصه، با خواندن یکی داستان‌های منتشرشده‌ی خود با موضوع مهاجرت و افغانستان در کتاب «آدم‌های عوضی» گفت: ادبیات مردم را به هم نزدیک می‌کند و جلو جنگ‌ها را خواهد گرفت. آی‌قصه تلاش برای ساختن قصه برای کودکان امروز فارسی‌زبان است.

اسماعیل باستانی، دبیر بخش صوتی آی‌قصه نیز گفت: لالایی وجه اشتراک خوبی است برای کنار گذاشتن مرزها میان ما دو ملت. آی‌قصه با زیرکی لالایی را برای ایجاد مودت در نظر گرفته است و همه‌ی شنوندگان پادکست رادیو آی‌قصه، بی‌شک با آواهای مادران افغانستانی، که در این برنامه ارائه شد، ارتباط برقرار کرده و از آن لذت برده‌اند.

برنامه‌ی لالایی مادران افغانستان نخستین برنامه‌ی اجرایی گروه فرهنگی آی‌قصه است. این برنامه نزدیک به یک سال است که کار خود را با تمرکز بر تولید قصه‌های صوتی برای کودکان و همچنین محتوای مورد نیاز والدین آغاز کرده است. آی‌قصه تولیدات خود را هر هفته در شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌های پادگیر با آدرس @iGhe۳ منتشر می‌کند.

۲۰ ژوئن روزی متعلق به پناهندگان است، بر این اساس ۶۲ سال پیش کنوانسیون پناهندگی سازمان ملل به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...