کتاب محمدرضا سهرابی‌نژاد با عنوان «به قول معروف» درباره ریشه برخی مثل‌ها و اصطلاحات زبان فارسی است.

به قول معروف درباره ریشه مثل‌ها و اصطلاحات مشهور محمدرضا سهرابی‌نژاد

محمدرضا سهرابی نژاد شاعر، در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره انتشار کتاب جدیدش گفت: کتاب جدیدی را به اسم «به قول معروف» منتشر کردم. این کتاب ۳۸۴ صفحه‌ای درباره ریشه برخی مثل‌ها و اصطلاحات زبان فارسی و کتابی شیرین است. کتاب‌های قبلی‌ام مجموعه شعر بود. این کتاب را به نثر نوشتم و انتشارات نارگل کار انتشارش را برعهده داشت.

او افزود: در کتاب «به قول معروف» به ضرب المثل‌هایی پرداختم که بسیار مشهور هستند. ریشه این ضرب المثل‌ها را پیدا کردم و روایت‌های معروفی را که درباره ضرب المثل‌ها وجود دارد، در آن ذکر کردم. کتاب یک مقدمه ۳۰ صفحه‌ای دارد. در این مقدمه از مثل ها، اصطلاحات، کاریکلماتور، خاصیت مثل و مثل از حیث محتوا آورده شده است و فرد با خواندن مقدمه کتاب می‌تواند تسلط خوبی در زمینه مثل ها پیدا کند.

این شاعر ادامه داد: در کتاب «به قول معروف» فرق ارسال المثل، کنایات و تمثیل را با مثل و ارتباط این‌ها را با یکدیگر بیان کردم. این کتاب دو سال زیر چاپ بود و دو، سه ماه پیش منتشر شد. مشکلاتی نظیر نبود کاغذ و زینک باعث شد، کتاب «به قول معروف» دو سال زیر چاپ باشد و پس از دو سال منتشر شود. هم اکنون در حال جمع آوری مجموعه شعرم هستم. پس از جمع آوری شعر‌ها نام مجموعه شعر و ناشر آن مشخص می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...