نخستین مجموعه شعر مصطفی مستور با عنوان «و دستهایت بوی نور می‌دهند» در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود.

مصطفی مستور از دریافت مجوز برای نخستین مجموعه شعرش با عنوان «و دست‌هایت بوی نور می‌دهند» خبر داد و به ایسنا گفت: شعرهای مجموعه‌ی شعر «و دست‌هایت بوی نور می‌دهند» شعرهایی است که در واقع، برخی از آن‌ها در داستان‌هایم استفاده شده است و برخی هم جدیدند و جایی از آن‌ها استفاده نشده است.

وی با اشاره به اینکه شعرهای این مجموعه در هفت سال گذشته سروده شده‌اند، افزود: این مجموعه شامل حدود 25 شعر نو می‌شود که به طور کلی، دریافت‌ها، احساسات و برداشت‌های من از زندگی هستند که مضمون آن‌ها در داستان‌هایم نیز آمده ‌است اما برخی مواقع، برداشت‌هایی وجود دارند که آن‌ها را نمی‌توان به داستان تبدیل کرد و اگر قرار باشد در قالب داستان بیایند، بسیار دشوارند و به شکل طبیعی تمایل دارند به شعر تبدیل شوند اما به معنای حقیقی کلمه، من شاعر نیستم و این‌ها تأثرات روحی من هستند.

مجموعه شعر «و دست‌هایت بوی نور می‌دهند» با برخی اصلاحات مجوز نشر گرفته‌ است و توسط نشر مرکز تا نمایشگاه کتاب تهران منتشر خواهد شد. چاپ سی و پنجم کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» و چاپ سوم «پرسه در حوالی زندگی» از آثار این نویسنده نیز در بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب عرضه می شود.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...