مجموعه رمان گرافیکی «آخرین داستان» نتیجه اقتباس از شاهنامه فردوسی و خلق شخصیت‌های خیالی برای بروز خلاقیت و حضور جدی در صنعت کتاب‌های گرافیکی است.

گزارشی از مجموعه مصور «آخرین داستان» به همت اشکان دهگذر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، چاپ کتاب‌های کمیک استریپ تولید داخل، رواج چندانی بین ناشران کشور ندارد و تنها عناوین و ناشران انگشت‌شماری بوده‌اند که اقدام به انتشار چنین‌کتاب‌هایی کرده‌اند. در گزارشی که در ادامه می‌آید، قصد داریم کار یکی از این‌ناشران را در زمینه تولید داستان مصور یا رمان‌های گرافیکی را بررسی کنیم.

انتشارات هورخش که از دل استودیوی تولید انیمیشن سینمایی هورخش بیرون آمد، مدتی است به تولید کتاب‌های کمیک استریپ ایرانی اشتغال دارد. اثری که این‌ناشر تولید کرده مجموعه کتاب‌های داستانی و مصور «آخرین داستان» است. اما پیش از ورود به متن گزارش، بد نیست توضیح مختصری درباره تفاوت «رمان گرافیکی» و «رمان کمیک‌استریپ» داشته باشیم.

کمیک‌ها و رمان‌های گرافیکی (گرافیک نوول) از نظر ساختار باهم تفاوت‌هایی دارند. البته هر دو، قصه‌های خود را با تصویر روایت می‌کنند. یک‌رمان گرافیکی، شروع، میانه و پایان دارد. حتی اگر یک رمان گرافیکی جزئی از یک‌سری رمان گرافیکی باشد، نسخه‌ کاملی از یک داستان را روایت می‌کند. به همین‌دلیل طولانی‌تر و مفصل‌تر از یک اثر کمیک است که می‌تواند جزئی از یک قصه‌ بزرگ باشد.

رمان‌های گرافیکی طیف گسترده‌ای از ژانرها و موضوعات را در برمی‌گیرند، در حالی‌که کمیک‌ها معمولاً طنز و مبتنی بر ابرقهرمان و فراواقعیت هستند. از طرف دیگر کمیک‌ها با سرعت بیشتری نسبت به رمان‌های گرافیکی منتشر می‌شوند، مثلاً ممکن است کمیک‌ها به‌شکل هفتگی یا ماهانه منتشر شوند. نکته مهم دیگری که تفاوت این‌دو قالب را مشخص می‌کند، در میزان شناخته‌شدن آن‌هاست. انتشار آثار کمیک در بسیاری از کشورها رواج دارد و مردم با این‌ژانر نسبت به رمان‌های گرافیکی آشنایی بیشتری دارند.

تولد طرح رمان گرافیکی «آخرین داستان» از شاهنامه

بهانه اصلی تهیه این‌گزارش، چاپ کتاب «دوزخ ضحاک» به‌عنوان هفتمین جلد «آخرین داستان» است که به‌تازگی به بازار نشر عرضه شده است. انتشار این‌کتاب باعث شد، کارنامه و سابقه چاپ این‌مجموعه را در نظر گرفته و ۶ کتاب پیشین آن را نیز از نظر بگذرانیم.

ماجرای انتشار کمیک‌های «آخرین داستان» از جشنواره بین‌المللی انیمیشن انسی ۲۰۱۳ شروع شده است؛ یعنی زمانی که اشکان رهگذر، نویسنده و کارگردان این‌انیمیشن سینمایی به‌قول خودش در اوج ناامیدی برای یافتن سرمایه‌گذار و ادامه تولید انیمیشن سینمایی، فرم‌ بخش انیمیشن‌های در حالِ تولیدِ جشنواره انسی فرانسه را پر کرد و سپس، چند ماه بعد، «آخرین داستان» از بین ۹۰ اثر رسیده از سراسر جهان، کنار ۵ اثر دیگر قبول شد.

زمانی که رهگذر همراه گروه کوچکی به فرانسه رفته بود تا سرمایه‌گذاران خارجی را برای ادامه‌ کار پیدا کند، با حضور در شهر پاریس، وارد یک مغازه کتابفروشی و با قفسه بزرگی از رمان‌های گرافیکی روبرو می‌شود. او در ادامه چندعنوان از این‌رمان‌های گرافیکی را خریده و با خود به ایران می‌آورَد اما با وجود پیداشدن سرمایه‌گذار خارجی برای ساخت فیلم، به‌دلیل تحریم‌های اقتصادی ایران، موفق به امضای قرارداد با سرمایه‌گذار نمی‌شود.

طولانی‌شدن فرایند تولید انیمیشن «آخرین داستان» که به پس از جشنواره انسی کشیده شد، به این‌جا می‌رسد که سرمایه‌گذار خصوصی ایرانی وارد ماجرا شود؛ در حالی‌که هنوز زمان زیادی تا نهایی‌شدن پروژه باقی بوده است. همین‌زمان بوده که رهگذر به‌دلیل آشنایی و علاقه سال‌های کودکی‌اش به شاهنامه فردوسی، تصمیم به انتشار رمان‌های گرافیکی مرتبط با انیمیشن سینمایی خود می‌گیرد. او در این‌باره می‌گوید: تصمیم گرفتیم به داستانی بپردازیم که در عین حال که به نوعی به قصه «آخرین داستان» مرتبط است فضایی مستقل داشته باشد.»

در نتیجه رهگذر برای نوشتن رمان‌های گرافیکی مورد اشاره، دست به قلم شد.

شروع کار با جمشید و ضحاک

از آنجا که قصه انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» بر دوران حکومت ضحاک ماردوش تمرکز داشته، رهگذر تصمیم می‌گیرد سراغ قصه «جمشید شاه» برود که پس از ناپدید شدنش ضحاک به پادشاهی رسید. در نتیجه دو جلد نخست رمان‌های گرافیکی «آخرین داستان» با عنوان «جمشید طلوع» منتشر شدند و مربوط به روایت آغاز پادشاهی جمشید بودند. دو جلد بعدی هم با عنوان «جمشید غروب» به دوران افول پادشاهی جمشید اختصاص داشتند.

رهگذر بر این‌باور بوده که دوران پادشاهی جمشید، دوران طلایی تاریخ اساطیری ایران محسوب می‌شود و دورانی بوده که به دوستور یزدان و خواست جمشید، گله‌های پربار مهیا می‌شود، مرگ از میان مردمان برمی‌خیزد و گرسنگی و تشنگی برمی‌افتد. او جمشید را اسطوره‌ای می‌داند که تنها در اساطیر کهن ایرانیان مشاهده نشده بلکه در قالب خدایان هندی و اروپایی هم خود را نشان داده و پایه باورهای اساطیری بسیاری از مردمان جهان بوده است.

در ادامه روند تولید رمان‌های سری نخست «آخرین داستان» که «سری جمشید» نامیده می‌شوند، محمد چرمشیر نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر، بازنویسی دیالوگ‌ها را به‌عهده می‌گیرد و دوجلد «جمشید طلوع» را ویرایش می‌کند. چرمشیر خاطراتی از کتاب‌های کمیک استریپ داشته و درباره انگیزه‌اش از همکاری با این‌پروژه می‌گوید: کتاب‌های ۲۸ جلدی تن تن، تنها کمیک‌هایی بودند که در ایران مورد استقبال قرار گرفتند. درحالی‌که در کشورهای دیگر، آثار مشابه به‌عنوان صنعت مطرح‌شده بودند. به خاطر همین در کاری که هنرمندان هورخش انجام دادند، خیلی نگران نبودم. می‌دانستم قرار است در زمانی معین اثری را روی میز مخاطبان قرار دهیم. در نتیجه با خود گفتم این‌اقدام کمک می‌کند این عرصه که هنوز چشم‌اندازش میان غبار قرار دارد، برای مردم ما روشن‌تر شود.

اقتباس از شاهنامه

یکی از مواردی که در مجموعه «آخرین داستان» قابل بررسی است، اقتباس از شاهنامه است. رهگذر معتقد است تبدیل قالب شعر به سینما یا انیمیشن، ملزم اعمال تغییراتی در روایت است. با همین‌رویکرد، تغییراتی در روایت داستان انجام شد و از ابوالفضل خطیبی عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی که سال‌هاست به پژوهش در شاهنامه اشتغال دارد، کمک گرفته شد. خطیبی در این‌باره می‌گوید: برخی تصور می‌کنند یک‌هنرمند، نقاش یا فیلم‌ساز که روی شاهنامه کار می‌کند، باید اثرش را موبه‌مو، عین متن شاهنامه روایت کند. پس خلاقیت هنرمند چه می‌شود؟ خلاقیت هنرمند هم مهم است. قصه شاهنامه باید از صافی ذهن هنرمند بگذرد. من متأسفم که شاهنامه‌دوستان تصور می‌کنند، اگر داستانی یا نقاشی با کمی فاصله از شاهنامه نقل شود، خوب نیست.

خطیبی معتقد است باید دست هنرمند را برای تولید و بروز خلاقیت باز گذاشت اما در ضمن باید تاکید کرد کار هنرمند، برداشتی آزاد یا اقتباس از شاهنامه بوده است. این‌شاهنامه‌پژوه درباره رمان گرافیکی مورد بحث گفت:

فکر می‌کنم شاید کارهای تحقیقاتی و آکادمیکی که امثال ما در زمینه شاهنامه انجام می‌دهند، خوانندگان محدودی داشته باشد. چون مباحث بسیار خشک و پژوهشی هستند. اما دست‌اندرکاران تولید رمان گرافیکی «آخرین داستان» با نسل‌های متعددی سروکار دارند و از این نظر، کار آن‌ها مهم‌تر از ماست. این‌کار هم سختی‌های خودش را دارد به‌ویژه که در کشور ما، کتابخوانی به پایین‌ترین سطح رسیده و کسانی که در این‌حوزه دست به تولید می‌زنند، انگیزه و سرمایه خود را به خطر می‌اندازند.

پایان سری «جمشید» در مجموعه «آخرین داستان»

«سری جمشید» رمان گرافیکی مورد اشاره، با کتاب «جمشید غروب۲» به پایان رسید که آبان سال ۹۷ منتشر و رونمایی شد. هرکدام از عناوین سری «جمشید» با شمارگان هزار نسخه منتشر شده بودند و طی حدود ۲ سال پس از انتشارشان، به چاپ دوم رسیدند. در چاپ دوم، مجلدات اول و دوم این‌سری با یکدیگر تلفیق شدند و اتفاق دیگری که رخ داد، این بود که انتشارات هورخش، موفق به امضای قرارداد با انتشارات مارکوزیا در انگلستان شد؛ مبنی بر چاپ و انتشار نسخه مکتوب و الکترونیکی رمان‌های سری «جمشید».

ورود وزیر خیالی جمشید به ماجرا

پس از سری اول،‌ دومین سری از رمان گرافیکی «آخرین داستان»، با عنوان «ارشیا» در ۲ جلد منتشر شد. ارشیا وزیر دربار جمشید بوده که پس از او، وزیر ضحاک می‌شود. البته باید اشاره کرد که این‌شخصیت، زاده ذهن نویسنده این‌مجموعه یعنی اشکان رهگذر است و در انیمیشن «آخرین داستان» هم نقش مهمی داشته که پرویز پرستویی جای این‌شخصیت صداپیشگی کرده است.

در نتیجه بنا بر این‌ گذاشته می‌شود در ادامه داستان، گذشته ارشیا روایت شود. در خلال روایت این‌گذشته، قصه شخصیت‌هایی چون تهمورث (پدر جمشید) هم روایت شد. رهگذر درباره چگونگی خلق شخصیت ارشیا می‌گوید: این‌شخصیت که میانه‌های کار در ذهنم شکل گرفت، از گفتمانی که بین همکاران در نگارش فیلم‌نامه به وجود آمده بود، متولد شد. چون ما نیاز به حضور شخصیتی خاکستری داشتیم که بتواند زمینه‌های دراماتیک قصه را ایجاد کند و در بخشی از فیلم‌نامه هم، منطق آن را به وجود آورد. ارشیا آرام‌آرام شکل گرفت و بسط و گسترش پیدا کرد. بخش‌هایی از زندگی این‌شخصیت در فیلم‌نامه بود که آن را خارج کرده و وارد رمان‌اش کردیم. در مجموع، شخصیت ارشیا زاده این‌اندیشه است که در صنعت سرگرمی، نیازمند اسطوره‌های نو هستیم.

اولین‌جلد «ارشیا» اسفند ۹۷ و دومی جلدش هم آبان ۹۸ منتشر شد. این‌دو کتاب پیش از اکران نسخه سینمایی «آخرین داستان» منتشر و رونمایی شدند.

تعویض نویسنده، غلبه تخیل و خلق دوزخ ضحاک

همان‌طور که اشاره شد، آخرین جلد از سری رمان‌های گرافیکی «آخرین داستان»، «دوزخ ضحاک» است که به قلم فرد دیگری نوشته شد و رهگذر آن را ننوشته است. علت این‌امر هم خداحافظی رهگذر با جهان شاهنامه و در دست‌گرفتن پروژه‌های دیگر بود. به‌این‌ترتیب کیاوش جاهد پارسا که طراح کاراکتر و استوری‌برد نسخه انیمیشن «آخرین داستان» است، نگارش داستان این‌کتاب را به عهده گرفت.

در شاهنامه فردوسی، زمانی که فریدون، ضحاک را به بند می‌کشد به حکم یزدان او را در البرز کوه زندانی می‌کند. علت این‌که چرا فریدون، ضحاک را نکشت، در شاهنامه این‌گونه بیان شده که کشتن او باعث پراکنده‌شدن بدی‌ها می‌شده است. نویسنده کتاب «دوزخ ضحاک» در اثر خود سراغ ضحاک به‌بندکشیده در البرز رفت و به این‌موضوع پرداخت که ظاهرا کسانی در پی کشتن ضحاک هستند.

کتاب پیش‌رو، با این‌جملات شروع می‌شود:

«ضحاک، سپه‌داری از سرزمین مردیسگرد، بعد از آنکه به ناحق بر تخت جمشیدشاه تکیه زد، با قیام کاوه‌ی آهنگر روبه‌رو شد و سپس آفریدون او را شکست داد. یزدان پاک به آفریدون فرمان داد تا از کوباندن گرز گاوسارش بر سر ضحاک و انتقام، دوری کند؛ او را به دماوندکوه ببرد و به زنجیر بکشد. چراکه با کشتن ضحاک سیاهی و تباهی در جهان ریشه می‌دواند و پایدار می‌شود. پس ضحاک در قلب مقدس دماوندکوه به اسارت کشیده شد.»

رمان گرافیکی «دوزخ ضحاک» قرار بود خرداد امسال رونمایی شود که این‌اتفاق به‌دلیل شیوع بیماری کرونا لغو شد و کتاب، بدون برگزاری مراسم مذکور، به کتاب‌فروشی‌ها فرستاده شد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...