دیوان پروین اعتصامی، شاعر نامدار ایرانی توسط جلال علوی‌نیا به زبان فرانسه ترجمه و از سوی انتشارات هارتمان در فرانسه منتشر شده است.

ترجمه فرانسوی دیوان پروین اعتصامی
به گزارش ایبنا به نقل از انتشارات هارتمان- انتشارات هارتمان در فرانسه با 45 سال سابقه در زمینه چاپ و انتشار کتاب‌ در حوزه علوم انسانی اخیرا دیوان پروین اعتصامی را با ترجمه جلال علوی‌نیا و پیشگفتار محمدتقی بهار به زبان فرانسه منتشر کرده است. این انتشارات پیش از این چند اثر از نویسندگان و شاعران ایرانی را در ضمن مجموعه «ایران در گذر» منتشر کرده بود.

در سایت انتشارات هارتمان درباره این معرفی پروین اعتصامی آمده «پروین اعتصامی سمبل و نماد موفقیت زنان ایرانی در آغاز قرن بیستم است. اشعار او در ایران امروز همچنان از محبوبیت گسترده‌ای در میان ایرانی‌ها برخوردار است. پروین از طریق پدرش که خود نیز شاعر و مترجم بود با شخصیت‌های برجسته و مهم ایرانی از جمله علی اکبر دهخدا و محمد تقی بهار آشنا شد و از طریق آن‌ها با ادبیات و نمونه‌هایی از اشعار غرب آشنا شد. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اشعار پروین اعتصامی شخصیت‌بخشی به اشیا، حیوانات و گیاهان و شنیدن حقایق انسانی از زبان آن‌ها است. اشعار او ضمن پایبندی به سنت و شعر کلاسیک در نوع خود مدرن و پیشرو هستند.»

جلال علوی‌نیا مترجم و مدیر انتشارات نامه‌های ایرانی در فرانسه پیش از این آثار بسیاری را از ادبیات فارسی به فرانسه ترجمه کرده که از جمله کارهای اخیر او می‌توان به ترجمه اشعار فروغ فرخزاد و رباعیات عطار نیشابوری به زبان فرانسه که هر دو از سوی انتشارات نامه‌های ایرانی(Lettres Persanes) منتشر شده بود اشاره کرد.

پروین اعتصامی در سال 1285 در تبریز متولد شد و در 34 سالگی در اثر بیماری حصبه در تهران از دنیا رفت. از او به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...