همزمان با برگزاری مراسم اختتامیه بیست‌ویکمین جایزه قلم زرین، نفرات برگزیده و شایسته تقدیر این رویداد در بخش‌های تخصصی پنج گانه معرفی شدند.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، آئین پایانی بیست‌ویکمین دوره جایزه ادبی «قلم زرین»، عصر روز چهارشنبه، ۱۴ تیر به میزبانی انجمن قلم با معرفی نفرات برگزیده و شایسته تقدیر در بخش‌های تخصصی پنج‌گانه «ادبیات بزرگسال»، «شعر بزرگسال»، «ادبیات کودک و نوجوان»، «شعر کودک و نوجوان» و «پژوهش و نقد ادبی» برگزارشد.

محبوبه حاجیان نژاد  «بوماران

راضیه تجار؛ کامران پارسی‌نژاد و ابوالفضل طاهرخانی به عنوان اعضای هیأت داوران بخش داستان بزرگسال؛ محبوبه حاجیان نژاد را با نگارش اثر «بوماران» از انتشارات سوره مهر شایسته تقدیر شناختند.

یوسف قوجق؛ محمدرضا اصلانی و احمد عربلو به عنوان اعضای هیأت داوران بخش داستان کودک و نوجوان؛ هادی حکیمیان را با نگارش کتاب «من مهدی آذر یزدی هستم» از انتشارات صاد به عنوان نفر شایسته تقدیر معرفی کردند.

رضا اسماعیلی؛ محمود اکرامی‌فر و رضا عبداللهی به عنوان اعضای هیأت داوران بخش شعر بزرگسال؛ محمدحسین انصاری‌نژاد با دفتر شعر «گیسوان کابلی» از نشر صریر و زهرا محدثی‌خراسانی با سرایش دفتر شعر «دیدار نخستین» از انتشارات شاعران پارسی زبان را به‌عنوان نفرات برگزیده این بخش معرفی کردند.

سیداحمد میرزاده؛ محمد عزیزی «نسیم» و حامد محقق به عنوان اعضای هیأت داوران بخش شعر کودک و نوجوان؛ طاهره شهابی با دفتر شعر «من سنگ بودم» از انتشارات سوره مهر و سیدحبیب نظاری با سروده دفتر شهر «هنگام باران بود» که توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده بود را به عنوان دو نفر شایسته تقدیر در این بخش معرفی کردند.

سرانجام احمد شاکری؛ جواد کامور بخشایش و مهدی کاموس به عنوان اعضای هیأت داوران بخش نقد و پژوهش ادبی؛ محمدرضا حاجی آقابابایی را با نگارش اثر پژوهشی «گونه‌شناسی نثر فارسی در عصر قاجار» که توسط انتشارات مهراندیش منتشر شده بود به‌عنوان نفر شایسته تقدیر در بیست‌ویکمین دوره جشنواره قلم زرین معرفی کردند و جوایز خود را دریافت کردند.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...