«ضرب‌المثل‌ها و متل‌های مردمان ایران» در قالب یک مجموعه‌ی ۷ جلدی داستانی به قلم طاهره ایبد با همراهی تصویرگران مختلف به همت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای گروه سنی بالای ۴ سال منتشر و روانه‌ی قفسه‌ی کتاب‌فروشی‌ها شد.

ضرب‌المثل‌ها و متل‌های مردمان ایران طاهره ایبد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، «مجموعه‌ی متل‌واره‌ها» عنوان کلی مجموعه‌ی جدیدی است که طاهره ایبد به تازگی برای کودکان بالای ۴ سال نگاشته و در هر جلد، متل‌ها و هیچانه‌های ایرانی را که آهنگین و ساده‌اند، دستمایه‌ی بازآفرینی داستانی قرار داده است.

پیش از این، طاهره ایبد پژوهشی در حوزه‌ی هیچانه‌ها و متل‌های ایرانی و خارجی انجام داده که در مقاله‌ای با عنوان «ﻫﻴﭽﺎﻧﻪﻫﺎ و ﺗﺮاﻧﻪﻫﺎی ﺑﺎزی، وﻳﮋگی و ﺗﺎﺛﻴﺮ آنﻫﺎ ﺑﺮ ﻛﻮدک» در سال ۱۳۹۴ در شماره‌ی ۶۶ مجله‌ی پژوهش‌نامه‌ی ادبیات کودک منتشر شده است.

وی در گفت‌وگویی پیرامون همین نوشته توضیح داده که ویژگی‌های منحصربه‌فردی در متل‌ها، هیچانه‌ها و ترانه‌های بازی_آوازی وجود دارد که نه‌تنها آن‌ها را برای بچه‌ها جذاب کرده که راز ماندگاری آن‌ها در تاریخ ادبیات فولکلور نیز هست؛ آهنگین بودن متل‌ها، استفاده بسیار از موسیقی و آواهای مختلف، تکرار عبارت‌ها و واژه‌هایی که بی‌معنی به نظر می‌رسند، کارکردهای متفاوتی بر خردسالان دارد، از جمله مساله‌ی زبان‌آموزی، پرورش تخیل، افزایش دانش شناختی و محیطی خردسالان، تقویت تارهای صوتی آن‌ها و موارد دیگر…

«اتل و متل و کوتوله»، «عر عر عره، تره یا کره؟»، «آن، مان، گاوهای ابری نباران!»، «هاجستم و واجستم، یک‌دسته‌گل، تو دستم»، «بارون میاد شرشر، گوشه‌به‌گوشه‌ی شهر»، «تاپ‌تاپ خمیر من کو؟ تشت پنیر من کو؟» و «عمو رنجیرباف و دزدهای کوه قاف» عنوان‌های این مجموعه‌ی متل‌واره‌ها هستند که پژمان رحیمی‌زاده طراحی گرافیک و نظارت هنری آن را بر عهده داشته است. سمیرا فرجی نیز مدیریت هنری کتاب‌های کانون را عهده‌دار بوده است.

در همین حال، سعیده احمدی، مریم تاروردی، حدیث جزایری، فاطمه قاسمی، مهدی مزرعه فراهانی، سحر به‌نژاد و مارال دهقانی، تصویرگری هر یک از این کتاب‌ها را انجام داده‌اند.

هر جلد این مجموعه با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه و با قیمت ۲۳هزار تومان در فروشگاه‌های کانون پرورش فکری و پایگاه فروش اینترنتی کانون به نشانی shop. kpf. ir در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...