داستان بلند «روزگار عمار» نوشته مجید ملامحمدی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد.

روزگار عمار مجید ملامحمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب با هدف معرفی الگوهای عملی یاران ائمه اطهار (ع) برای نوجوانان و جوانان به چاپ رسیده و انتشارش در راستای سیاست‌های انتشارات کتاب جمکران برای معرفی یاران و اصحاب ائمه به‌عنوان الگوهای ملموس دینی انجام شده است.

عمار یاسر، صحابه پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) بوده که در زمان زندگی‌اش در دوران پیامبر (ص) به‌عنوان یکی از شاخص‌های شناخت حق از باطل معرفی شد. کتاب مربوط به عمار یاسر، پس از کتاب‌های «باغ طوطی»، «ماموریت در قصر» و «شبیه مریم» منتشر شده و قصه فراز و نشیب‌های زندگی این شخصیت برجسته تاریخ اسلام را شامل می‌شود.

مجید ملامحمدی نویسنده کودک و نوجوان در کتاب «روزگار عمار» علاوه بر روایت اتفاقات و حوادث زندگی عمار، شخصیت‌های سیاه و سفید معاصر او را هم تصویر کرده است. در این‌داستان، شخصیت عمار در بیان شخصیت‌های دیگر معرفی می‌شود. کتاب مورد نظر با تصویرگری محمد صادق (شایگان) همراه شده است.

این‌کتاب با ۱۴۴ صفحه به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...