ترجمه کتاب «توطئه کرملین» [Кремлевский заговор] نوشته والنتین استیپانکوف و یوگنی لیسوف [Valentin Stepankov & Evgeniĭ Lisov] با ترجمه شهرام همت زاده توسط انتشارات نیستان راهی بازار نشر شد.

توطئه کرملین» [Кремлевский заговор]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، وقتی در نظام شوروی شیرازه امور از هم پاشیده بود و دیگر کمتر کسی به حزب کمونیست و تصمیم‌های آن اهمیت می‌داد، پیران و بزرگان حزب در صدد نجات کشور برآمدند و با ایجاد «کمیته دولتی وضعیت اضطراری» اقدام به کودتای ۱۹ اوت ۱۹۹۱ کردند.

ساعت ۶:۱۹ روز ۱۹ اوت ۱۹۹۱، رادیو به مردم شوروی اعلام کرد چون گورباچف «از نظر سلامت در وضعی نیست که بتواند عهده‏ دار وظایفش باشد»، بنابراین «کمیته دولتی وضعیت اضطراری» که به همین خاطر به ریاست یانایِف، معاون رییس‏ جمهور اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شده، یک وضعیت اضطراری شش ماهه اعلام می‌کند. هر گونه تظاهرات و اعتصاب ممنوع اعلام می‌شود، سانسور دوباره برقرار می‌شود، احزاب سیاسی و «ساختارهای دولتی که برخلاف قوانین دولت مرکزی باشند» – یا به عبارت دیگر دولت‌ها و مجالس جمهوری‌هایی که خواستار استقلال باشند – من بعد وجود نخواهند داشت». ولی مردم بی‏ اعتنا به این فرامین به خیابان‌ها آمدند و در نهایت کودتا به شکست انجامید.

نتیجه کودتا، شکست و تسریع روند فروپاشی شوروی بود. افراد رذلی که سال‌ها جان و مال انسان‌ها را به گرو گرفته بودند و از هیچ جنایتی فروگذار نکرده بودند، نمی‌توانستند آزادی ملت را برتابند و مدام دستور و فرمان صادر می‌کردند.

در نهایت و پس از شکست کودتای ۱۹ اوت، والنتین استیپانکوف دادستان کل روسیه مأمور تشکیل پرونده قضائی برای عاملان این کودتا می‌شود و شروع به جمع‏ آوری اسناد و مدارک این رخداد می‌کند. آن چه در این کتاب می‌خوانیم بر مبنای اسنادی است که وی به همراه سایر اعضای دادستانی کل روسیه و شوروی به ویژه معاونِ خود یوگنی لیسوف گردآورده و حاوی اطلاعاتی کتمان ‏ناپذیر از این کودتای نافرجام و واقعیت‌های شوروی است.

«توطئه کرملین» درباره این‌مسائل و موضوعات است.

این کتاب با ۴۴۸ صفحه، قطع رقعی و قیمت ۴۳۰ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...