سومین چاپ از کتاب «مهاتما گاندی و مارتین لوترکینگ: قدرت مبارزه عاری از خشونت» [Mahatma Gandhi and Martin Luther King Jr] اثر مری کینگ [Mary Elizabeth King] با ترجمه شهرام نقش تبریزی توسط نشر نی منتشر شد.

مهاتما گاندی و مارتین لوترکینگ» [Mahatma Gandhi and Martin Luther King Jr.] اثر مری کینگ [Mary Elizabeth King]

به گزارش کتاب نیوز، ناشر در معرفی کتاب نوشته است: فرهنگ صلح به هیچ وجه مترادف با فرهنگ انفعال نیست. عبارت «مبارزه‌ی عاری از خشونت» و «نافرمانی مدنی» تداعی‌کننده‌ی نام دو رهبر تأثیرگذار در حیطه‌ی مبارزات مردمی کشورهای دنیاست: مهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ. عدم خشونت، ترفندی برای حرکت است نه بهانه‌ای برای رخوت یا فرمانبری… پایه‌های آن بر اندیشه‌های بزرگ و دستورات والای اخلاقی برای همه‌ی مردم و در هر قدم از زندگی نهاده است: گاندی را می‌بینیم که به سوی دریا می‌رود و در سکوت مشتی نمک از آن برمی‌گیرد، روزا پارکس را می‌بینیم که بر صندلی خود در اتوبوس مونتگامری نشسته و حاضر نیست از آن برخیزد و مارتین لوتر کینگ را می‌بینیم که به همراه هزاران نفر دیگر سوارشدن به اتوبوس را تحریم کرده و با پای پیاده به محل کار می‌رود.

فرهنگ صلح، تعهدی است جدی و همیشگی به بیان صریح اعتقادات و به دوست داشتن همسایگان و سهیم ساختن آن‌ها در ایده‌آل‌ها و آرزوها. این، درسی است که گاندی و کینگ به ما می‌آموزند و سرنوشت و پایان زندگی آن‌ها نیز جز این را نمی‌گوید.

مری الیزابت کینگ دکترای سیاست بین الملل را از دانشگاه آبیستوستایتث دارد. او عضو موسسه آمریکایی روتورمر و یک محقق برجسته در مرکز دانشگاه آمریکایی برای صلح جهانی در واشنگتن D.C است و در سال 2003 جایزه بین المللی جمالال باجاج و در سال 2009 جایزه آموزش صلح الهبری را دریافت کرده است. 

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

اکنون عدم خشونت هر روز بیش از پیش برای حل مشکلات یا فیصله دادن به منازعات موجود در درون نظام های حکومتی به کار گرفته می شود. اتحادیه های صنفی با توسل به تحریم های عاری از خشونت به موفقیت هایی چشمگیر در زمینه احقاق حقوق کارگران نائل شده اند. قبول میانجی گری و جلوگیری از بروز آشوب نیز از نتایج تاکتیک هایی است که اغلب در مبارزات عاری از خشونت به کار می روند. با به کارگیری آگاهانه عدم خشونت، منازعات بین همسایه ها و اختلافاتی که بین جماعات وجود دارد، بهتر قابل حل و فصل است. نیروهای پلیس نیز به طور روزافزون به جذب مربیان باتجربه عدم خشونت برای آموزش استفاده از این شیوه به افراد خود برای پایان دادن به جدال ها و کنترل و پراکنده ساختن جمعیت گرایش پیدا می کنند.

شهرام نقش تبریزی مترجم کتاب، متولد سال ۱۳۴۵ است وی در سال ۱۳۷۶  با دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشدش درباره مسائل نظری ترجمه در رشته زبان شناسی همگانی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است.

چاپ سوم مهاتما گاندی و مارتین لوترکینگ در 328 صفحه و با قیمت 50 هزار تومان در کتابفروشی ها در دسترس است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...