کتاب «ساده رنگ؛ خاطرات فرهنگی و هنری مجید دلدوزی» از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شد. این کتاب در برگیرنده فعالیت‌های متعدد دلدوزی از حزب‌الله لبنان تا نشریات انقلابی با فراز و نشیب بسیار است.

ساده رنگ؛ خاطرات فرهنگی و هنری مجید دلدوزی

به گزارش فارس، کتاب «ساده رنگ؛ خاطرات فرهنگی و هنری مجید دلدوزی» با گفتگوی حسین وحیدرضایی نیا و تحقیق و تدوین غلامرضا قلی زاده از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شد.

کتاب «ساده رنگ» دومین اثر از مجموعه تاریخ شفاهی هنرهای تجسّمی انقلاب اسلامی است که پیش تر، کتاب «انقلاب رنگ‌ها؛ خاطرات شفاهی علیرضا خالقی» (نقاش و هنرمند مشهدی) از این مجموعه منتشر شده بود.

مجید دلدوزی، متولد ۱۸ آبان ۱۳۳۴ در تبریز است. زندگی پُرفرازونشیبی داشته و سر پُر سودایی. آنچه دنبالش بوده، مفید بودن و رشد کردن بوده؛ ازاین‌رو، هیچ‌گاه آرام نداشته. از سال‌های سربازی در ارتش شاهنشاهی تا نهضت سوادآموزی و آموزش و پرورش و از فعالیت فرهنگی و هنری در سپاه تا همکاری در فعالیت‌های فرهنگی حزب‌الله لبنان، همواره کار کرده و بی‌آنکه دانشکدۀ هنر ببیند، کوشیده و به‌عنوان یک گرافیست فعال و خلّاق، بالیده و به امروز رسیده است.

او که روزگاری در نشریات «نهال انقلاب»، «پیام انقلاب» و «امید انقلاب» طرح می‌کشید و نقش می‌آفرید، امروز حاملِ سه دهه تجربۀ ارزشمند درزمینۀ هنر انقلاب است. آرم‌ها و نشانه‌های متعددی که او برای نهادهای انقلابی و یادواره‌های شهدا طراحی کرده و پوسترهایی که برای اشاعۀ ارزش‌های انقلابی خلق کرده، امروز در ردیف مواریث فرهنگی ما قرار گرفته‌ است.

خاطرات این هنرمند انقلابی، پس از ده‌ها ساعت مصاحبه، در واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی آذربایجان‌شرقی گردآوری شده است. تصویری که در این کتاب، از زندگی مجید دلدوزی ارائه می‌شود، علاوه‌بر اینکه گویای حیات فکری و هنری یک هنرمند است، انعکاس‌دهندۀ بخش مهمی از تاریخ هنر انقلاب نیز هست.

کتاب «ساده رنگ» در ۲۱ فصل تدوین شده است که عبارتند از: قورو چای، من فرار کردم شاه فرار کرد، مات شدی جناب سروان، مدرسه در سامان مئیدانی، پسر شیخ کریم، انقلاب بازی، یا موسی فرار کن، دستفروش و اساتید بخیل، در جوار شهر آفتاب (بعلبک لبنان)، من می‌خواهم امضا کنم، تذهیب زیبای گوشه نشین، پاسدار هنرمند، ثواب جهادمان را تاخت زدیم، خیانت کرده‌اید آقا، از گرک تئز گرک!، آموزشگاه حاج آقای قدوسی، آقای فائقی عزیز!، آدم اداری یعنی چه؟، یک «نگاه» کنگره را تمام کرد، ایش ایشی گورستدی، او به راز دلها آگاه است.

در بخش دوم کتاب، در ۱۱۰ صفحه، تصاویر و اسناد و طرح‌های گرافیکی دلدوزی آمده است.

[کتاب «ساده رنگ» خاطرات فرهنگی و هنری مجید دلدوزی در 352 صفحه و با قیمت 38هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...