گذشته چراغ راه آینده است | الف
وقتی به علت کهولت سن درگذشت، معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به درخواست خانواده اش برای به خاک سپردن او در قطعه نام آوران پاسخ مثبت داد؛ اما مهدی چمران که به صندلی ریاست شورای شهر تکیه زده بود، علیرغم موافقت برخی از اعضای موثر شورای شهر با این تصمیم مخالفت کرد.
شاید اگر از خود احسان نراقی میپرسیدند، چندان علاقهای نشان نمیداد که در میان نامدارانی که با چنین ملاکهایی انتخاب میشوند، جایی هم برای او در نظر گرفته شود. خاصه اینکه او نه یک بار که دو بار نشان لژیون دونور را از دو رئیس جمهور فرانسه گرفته بود و تنها ایرانی بود که به مقام معاونت یونسکو رسیده بود و با چهرههای بنامی در جهان نشست و برخاست کرده بود، از این رو گرفتن حکم نامداری از رئیس شورای شهر تهران که خود نامش را مدیون خوشنامی برادر نامدارش بود، اعتباری به او نمیبخشید که نداشته باشد.
احسان نراقی از تبار روحانیون بنام تشیع در نراق بود و او را از نوادگان ملامهدی فاضل نراقی صاحب کتاب جامعالسعادات خواندهاند. روایت است که گزارشهای ساواک درباره احسان نراقی از شخصیتی منتقد اما بدون خطر حکایت داشت. چنین تحلیلی در مورد او صادق به نظر میرسد چرا که این رویکرد از منش و روش احسان نراقی نشأت میگرفت که در عین عملگرایی با تندروی مغایرت داشت، چه در دوران پهلوی و چه در سالهای کنونی به اصلاح سیستم بدون تغییرات تند و انقلابی اعتقاد داشت. به دلیل همین ملایمت، استقلال رای و نظر خود را همواره و در هر شرایطی حفظ کرد.
جامعهشناسی بود که به واسطه خاستگاه جهان سومیاش، ناگزیر از پرداختن به سیاست بود؛ هرچند که به لحاظ درونی گرایشی نیز به فرهنگ، اندیشه و تاریخ ایران و جهان داشت. قریب به بیست عنوان کتاب، کارنامه تالیفی او را تشکیل میدهند که تازهترین آن با عنوان «رویای شیفتگان» اخیرا به همت نشر ثالث به بازار آمده است. کتابی که از قضا به روشنی نشاندهنده وسعت دانستهها و مطالعات اوست.
چنان که ویراستار کتاب در جایی اشارهای کوتاه به آن داشته، احسان نراقی در سالهای آخر عمر چشم انتظار دو کتاب آخر خود بود که یکی از آنها منتشر شد اما این یکی (رویای شیفتگان) به دلیل مشکلات ممیزی و طولانی شدن روند صدور مجوز چنان طولانی شد که به عمر او قد نداد و قریب به چهار سال بعد از درگذشتش کتاب «رویای شیفتگان» امکان انتشار پیدا کرد.
این کتاب حاصل گردآوری مقالات و نوشتههای گوناگون او و همچنین گفتگوهای پراکندهای است که در نشریات مختلف با احسان نراقی صورت گرفته است. بر این اساس خالی از فایده نبود اگر «رویای شیفتگان» از مقدمهای برخوردار بود تا مخاطب علاقمند دریابد که این مقالات از کجا و چگونه بدین کتاب راه یافتهاند. با این حال با توجه به آماده بودن کتاب در زمان حیات نویسنده میتوان نتیجه گرفت این آثار توسط خود او یا با نظارت خودش در قالب این کتاب سروشکل گرفتهاند.
به هر روی کتاب در شکل فعلی از دو بخش تشکیل شده است؛ نخست بخش نوشتهها و مقالهها و بخش دوم مصاحبهها و گفتگوها. به این ترتیب کتاب حاضر مقالات و گفتگوهایی را که تا پیش از این در کتابها و نشریات پراکنده بودهاند و یا حتی برخی در قالب مقالات ارائه شده در کنگرهها قرار گرفته و از این منظر دسترسی به آنها به دشواری امکان پذیر بود یک جا در اختیار علاقمندان آثار احسان نراقی قرار داده است.
احسان نراقی اگر چه به عنوان یک جامعهشناس شهرت یافته است؛ اما همواره در گفتهها و نوشتههای خود تاکیدی ویژه بر روی تاریخ و اهمیت آشنا بودن مردم یک سرزمین با تاریخ خودشان داشته است. چنان که گذشته چراغ راه آینده است، برای پرهیز از تکرار آن.
در کتاب رویای شیفتگان نیز آنچه بیشتر از هر چیز توجه را جلب می کند، اهمیتی است که احسان نراقی برای تاریخ قائل شده است. کتاب با مقالهای درباره جایگاه و شأن فریدون آدمیت در زمینه تاریخنگاری در ایران آغاز میشود، البته با عنایت به یکی از آثار مهم این نویسنده با عنوان امیرکبیر و ایران. فریدون آدمیت یکی از تاریخنگاران برجسته ایرانی است که از چهرهای پیشرو در زمینه تاریخنگاری علمی و تحلیلی برخوردار است و آثارش آغازگر جریان تاریخنگاری سیاسی ایران مدرن محسوب میشود.
مقاله تاریخنگاری در جهان امروز نیز یکی از مقالههای مهم کتاب است که نراقی با عنایت به اهمیت تاریخنگاری مدرن و پیشینه اندک آن در ایران با عنایت به کتابی مهم از مارک فرو تالیف کرده است. کتابی که در واقع از دل پژوهشهایی در راستای چگونگی آموزش تاریخ به کودکان در کشورهای اروپایی در میانه دهه هشتاد میلادی بیرون آمده است. فراز و نشیبهای هزار ساله حقوق بشر عنوان مقالهای است که احسان نراقی به کنگره بینالمللی حقوق بشر در دانشگاه مفید قم در سال 2003 ارائه کرده، یونسکو؛ نخستین مجمع جهانی گفتگوی فرهنگها، جنبش دانشجویی 22 مارس 1968 نیز از جمله عناوین دیگر مقالههای منتشر شده در این کتاب هستند.
احسان نراقی در کنار دلبستگی به تاریخ، به فلسفه و ادبیات نیز گرایشی آشکار داشت و در این کتاب از سعدی، شاعر ادبیات کلاسیک ایران گرفته تا ژان پل سارتر، ژاک دریدا، جورج اورول، ماکسیم گورکی و بوریس پاسترناک نیز موضوع مقالات و بررسیهایی تحلیلی قرار گرفتهاند.
در بخش دوم کتاب گفتگوهایی از نراقی منتشر شده است که اغلب آنها به طور مستقیم از زمینه تاریخی برخوردارند، البته نه در ارتباط با خود تاریخ و یا تاریخنگاری، بلکه در زمینه رخدادهایی مربوط به تاریخ معاصر. احسان نراقی نه تنها در کسوت یک پژوهشگر و جامعهشناس بلکه به عنوان یک ناظر سیاسی که به دلیل مشاغلی که داشته و همچنین طرف مشاوره قرار گرفتن در ماههای آخر حکومت پهلوی دوم، از سوی شاه از جمله چهرههایی است که خاطرات و ناگفتههای بسیاری درباره تاریخ معاصر داشته است که اغلب در گفتگوها از این منظر مورد پرسش قرار گرفته است. در گفتگوهای بخش دوم کتاب حاضر نیز موضوعاتی همانند، سقوط حکومت پهلوی، اهمیت قوام در تاریخ ایران، شاه و انقلاب و.... در قالب چند گفتگوی پراکنده مورد توجه و بازخوانی قرارگرفتهاند که خواندن آنها برای علاقمندان تاریخ معاصر خالی از لطف نیست.