فصلنامه فرهنگی و هنری «فردان» ویژه منوچهر بدیعی، مترجم منتشر شد.

فردان ششم
 

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، پس از یادداشت سردبیر و در بخش ارمغان مینوی که سلسله یادداشت‌های محمد دهقانی، نویسنده و مترجم درباره مجتبی مینوی است، مطلبی با عنوان «مناظره مکتوب دیپلمات افغانستانی با مینوی درباره تاریخ صدر اسلام»، منتشر شده است.

سپس در بخش گفت‌وگو و چند مقاله که به منوچهر بدیعی اختصاص دارد، این مطالب را می‌خوانیم: «زندگی جدی نیست» گفت‌وگو با استاد منوچهر بدیعی، «استاد منوچهر عزیز» نامه نجف دریابندری به منوچهر بدیعی، «شخصیتِ بدیعِ بدیعی» نوشته مسعود جعفری جزی و «درباره منوچهر بدیعی و سابقه معرفتم با او» نوشته محمد دهقانی.

«ایرج افشار و تلاطم‌های روزگار او» نوشته کاوه بیات و «معضل بنیادین ترقی و توسعه» از محمدحسین خسروپناه در بخش تاریخ درج شده است.

در بخش اندیشه، «گفت‌وگویی با آرنت درباره آیشمان» از سَمیول گِرِفتن با ترجمه محمود حبیبی و در بخش فلسفه نیز «متافیزیک شرقی» نوشته رنه گنون با ترجمه رسانه پوربقراط و «فلسفه در جهان اسلام چگونه شناخته شد» از احمد کاظمی موسوی منتشر شده است.

«شهریار، شاعر محلی یا ملی» نوشته محمد جعفری (قنواتی)، «استفاده از نظریه در تألیف رمان» از مایکل گرینی، ترجمه علی خزاعی‌فر، «رولان بارت، نشانه‌شناسی، اس/زد» نوشته حسین رضائی لاکسار، «اولین تأملات نظری ادبیات کودک در ایران» نوشته سیدعلی کاشفی خوانساری و «طرحی در شناخت رضا قاسمی و زمانه‌اش» نوشته فرزام حقیقی مطالب بخش «زبان و ادبیات» هستند.

«یک زندگی نامتحمل» نوشته دیوید بل با ترجمه رحیم قاسمیان در بخش هنر، «خاطرات خدمت از ایام کار در دادگستری» نوشته سیدفضل‌الله مجتهدزاده در بخش خاطرات و «بلبل از فیض گل‌ آموخت سخن (یاد امیربانو کریمی) از شکوفه شهیدی، و «یک چپ وفادار (یاد باقر مؤمنی) از انوش صالحی»در بخش یادبود منتشر شده‌اند.

بخش پایانی مجله هم به نقد و معرفی کتاب اختصاص دارد.

ششمین شماره فصلنامه فرهنگی و هنری «فردان» با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی مرتضی هاشمی‌پور در ۲۳۷ صفحه و با قیمت ۱۵۰هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...