راهیان کوى دوست (شرح حدیث معراج) موضوع اصلى سخن در این درس ها، متن حدیث معروف معراج است که به بیانى دل نشین و گویا همراه با آیات قرآنى شرح و تبیین شده است. متن این حدیث شریف که حقاً محتواى آن یک دوره عرفان و حکمت و اخلاق و معنویت را شامل است، در کتاب هاى معتبر حدیثى همچون ارشادالقلوب دیلمى و بحارالانوار مجلسى آمده است.

مصباح با محور قرار دادن این حدیث، بیست درس با عنوان هاى ذیل ارائه کرده است:

درس اول، «مقام توکل و رضا»: در این درس مباحثى درباره حقیقت توکل از دیدگاه قرآن کریم و روایات، تلازم ایمان و توکل، توکل و لزوم کار و فعالیت و عدم منافات این دو، مطرح شده است.

درس دوم، «منزلت توکل و رضایت به قضاى الهى»: در این درس عمدتاً به این نکته توجه داده شده که خداوند همواره، خیرخواه حقیقى انسان است.

درس سوم، «محبت الهى و راه رسیدن به آن»

درس چهارم، «ویژگى هاى اولیاى خدا»: در این درس ویژگى هایى مانند نشاط و دلخوشى، ذکر و یاد حق، و زهد، براى اولیاى الهى برشمرده شده و نیز راه تحصیل زهد و پرهیزگارى نشان داده شده است.

درس پنجم، «خصلت هاى رهیافتگان به بهشت، و میراث تحمل گرسنگى و سکوت»: در این درس گزیده اى از حدیث معراج محور قرار گرفته و ثمرات تحمل گرسنگى و سکوت مشروع و معقول، براى رسیدن به رستگارى و سعادت جاودانى تذکر داده شده است.

درس ششم، «لزوم توجه به نماز و درک حضور خداوند»: در این درس ضرورت نماز با حضور قلب مطرح شده است.

درس هفتم، «امتیازات اولیاى الهى»: امتیازات و بهره هایى که شامل حال اولیاى خدا مى شود، همچون یاد خدا و تکلم با او و لذت هاى بى بدیلى که اولیاى خدا درمى یابند، یادآورى شده است.

درس هشتم، «لزوم دوستى و محبت به فقرا و مستمندان»

درس نهم، «عدم تبعیت از خواهش هاى نفسانى»

درس دهم، «نکوهش دنیا و دنیاگرایان»: در این درس مفهوم دنیاخواهى و آخرت طلبى و مراتب این دو، و نیز ویژگى هاى بیستگانه اهل دنیا آمده است.

درس هاى یازدهم، دوازدهم و سیزدهم، «اوصاف اهل آخرت»: در این درس ها اوصافى مانند حیا، بیداردلى، خوف از عظمت الهى، توجه به خدا، معرفت ناب به خدا، مبارزه با نفس اماره، محو شدن در جمال ربوبى و مورد عنایت خداوند بودن براى آخرت طلبان برشمرده شده است.

درس چهاردهم، «مقام و معرفت زاهدان».

درس پانزدهم، «نقش ارزشى روزه و سکوت»: در این درس، سکوت به مثابه آبادکننده دل اولیاى خدا توصیف شده است.

درس شانزدهم، «مؤمنین رهیافته به یقین و باریابى به رضوان حق»

درس هفدهم، «ویژگى هاى زندگى گوارا و پایدار»

درس هیجدهم، «موفقیت در آزمون الهى و عنایات ویژه خداوند»

درس نوزدهم، «مقام عابدان و رسولان الهى»: در این درس عناوینى مانند نقش تعقل در مقام عبادت، و نیز نقش یاد خدا و گریز از غفلت در مقام آنان، تأثیر کم گویى و کم خورىِ (معقول) در شناخت و ادراک، مطرح شده است.

درس بیستم، «چگونگى محبت به خدا»: در این درس مطالبى درباره رابطه زهد و عبادت با محبت خدا، رابطه گریه با محبت خدا، نقش رفاقت و دوستى با علما و فقرا در محبت به خداوند آمده است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...