نویسنده نمُرده است | آرمان امروز


دیوید مریل مارکسون [David Merrill Markson] (1927 - 2010) رمان نویسی آمریکایی و نویسنده چندین رمان پست‌مدرن از جمله «پیشرفت اسپرینگر»، «معشوقه ویتگنشتاین»، «بلوک خواننده» و «لحظه زوال» [vanishing point] بود. نیویورک‌تایمز آخرین کتاب مارکسون با عنوان «آخرین رمان»، که در سال 2007 منتشر شد را «اثری نبوغ‌آمیز» نامید.

 دیوید مریل مارکسون[David Merrill Markson] خلاصه رمان لحظه زوال» [vanishing point]

کارِ مارکسون با رویکرد غیرمتعارف و تجربی به روایت، توسعه شخصیت و پلات متمایز می‌شود. دیوید فاستر والاس نویسنده فقید آمریکایی، «معشوقه ویتگنشتاین» را با بیان «نقطه اوج داستان تجربی در آمریکا» ستود. با وجود آنکه آثار اولیه او بر سنت مدرنیستی ویلیام فاکنر و مالکوم لوری پایه‌گذاری شده بود، اما رمان‌های بعدی‌اش «به‌معنای واقعی کلمه مملو از حکایت‌های ادبی و هنری» و «مجموعه‌ای غیرخطی، ناپیوسته، و کلاژمانند» هستند.

«لحظه زوال» ایده ما از رمان را به‌طرز شگفتی به چالش می‌‏کشد و با توجه به اعتبار والای مارکسون، او نه‌تنها انتظاراتِ سنت‌گرایان را نادیده نمی‌گیرد، بلکه از آنها بهره می‌گیرد و از خواننده دعوت می‌کند تا آنچه را که منجر به یک رمان پلیسی‌ادبی نیمه‌پنهان می‌شود، در اجزای داستانی حل کند.

«لحظه زوال» مانند دو رمان قبلی («بلوک خواننده» و «این کتاب رمان نیست»)، شامل تیترها، مشاهدات، معماها، نقل‌قول‌ها و مواردی از این دست است. سرآغاز هر صفحه اکثرا در حد دو جمله است و در هر صفحه تقریبا ده مورد بدین شکل وجود دارد. یکی از اولین سرآغازها این‌گونه بیان می‏کند: «نویسنده یاداشت‌هایش را سرسری و نامفهوم روی کاغذهای هفت‌دردوازده سانتی‌متری نوشته بود. دو جعبه کفش را به‌هم چسبانده بود که حالا تقریبا پُر بودند از کاغذها.» او سعی می‌کند مطالب را به‌روشی معنادار یا منسجم مرتب کند. او در طول مسیر توضیحاتی از تعهداتش ارائه می‌دهد و تلاش‌های قبلی‌اش را تکرار می‌کند - یا در برخی موارد، مستقیماً نقل‌قول می‌کند، مانند زمانی که تعهد خود را در کتاب «بلوک خواننده» توصیف می‌کند: «مجموعه‌ای غیرخطی. ناپیوسته. کلاژمانند. بدین شکل که: یک نیمه‌نا‌داستان نیمه‌داستانی/ ارجاع متقابل سرسختانه و شامل نحو مرموز متقابل.»

از «خواننده» کتاب «خواننده بلوک» تا «نویسنده»ی «این کتاب رمان نیست»، مارکسون اکنون به سراغ شخصیت محوری پشت متون یعنی «نویسنده» رفته است، هرچند که در بسیاری از متون خیلی برجسته نیست. نویسنده هرازگاهی ظاهر می‌شود، اما نقطه محوری کتاب نیست یا سعی می‌کند نباشد. اما درنهایت، نمی‌تواند از آن بگریزد: این کتاب مخلوقِ اوست و او به‌عنوان دست هدایتگر پشت صحنه، جز لاینفک آن است.

اطلاعات ارائه‌شده به خواننده عموماً حول محور هنرها و به‌طور خاص هنرمندان می‌چرخد. تم‌ها و موضوعات تکرارشونده عبارتند از: مرگ و سنین پیری، و ورای آن فقر، عظمت ناشناخته و شناخته‌نشده، و بزرگی بعید (نویسندگانی که والدین بی‌سواد دارند یا در مدرسه ضعیف بودند و یا تحصیلات خود را کامل نکرده بودند). مشاهدات کتاب یهودی سرگردان پدیدار می‌شوند و به ترتیب زمانی تا انتها دنباله‌روی سبک او هستند. شباهت‌هایی از این قبیل نیز ذکر شده: همه‌چیز، از هنرمندانی که برای همان نقاش پرتره می‌نشستند تا کسانی که ناوارد بودند و غیره.

تکه‌های کوچک و بزرگ از زمان یونان باستان تاکنون را پوشش می‌دهند. ارجاعات معاصر عبارتند از جاناتان فِرِنزن که بدون ذکر منبع به این صورت نقل شده‏اند: «احساس می‌کنم کاملا در سنت ادبی هنر عالی هستم» و سردبیر مجله هارپر می گوید: «اما درحال حاضر اتاق زیرشیروانی متعلق به گذشته‌هاست. یک نویسنده خوب نویسنده‌ای توانگر است و یک نویسنده توانگر نویسنده‌ای خوب است.»
در میان دیگر چیزها، «لحظه زوال» درباره نقش هنر و امکان وجود هنر در عصر ماست. دیدگاه نویسنده همان دیدگاه هنرمند است - و به‌ویژه هنرمند قدیمی که دیگر کنترل کاملی بر بدنه اصلی داستان خود ندارد. او درباره توانایی‌های خود و معنای هنرمندی نگران است.

انبوه اطلاعات مختصر که موارد آشنا و عجیب را پوشش می‌دهد، عموماً سرگرم‌کننده هستند. مطمئنا، روایت داستان هرگز به مانع نمی‌خورد و مانند دو جلد قبلی از آنچه که به یک سه‌گانه تبدیل می‌شود، همه اینها به بیشتر قسمت ها اضافه می‌شوند. بااین‌حال: چنین نگارشی ترفند سختی است که سه‌بار با موفقیت از آن استفاده شده است.

«لحظه زوال» احتمالا آخرین تعلیق به محال باشد، و مارکسون دوباره آن را به‌خوبی و با کمال رضایت به حسن‌ختام می‌رساند، اگرچه قدرتِ برابری با رمان‌های «بلوک خواننده» یا «این کتاب رمان نیست» را ندارد، اما همچنان لذت‌بخش است، به‌ویژه با ترجمه مهتا سیدجوادی در نشر خوب.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...
در طبقه متوسط، زندگی عاطفی افراد تحت تأثیر منطق بازار و بده‌بستان شکل می‌گیرد، و سرمایه‌گذاری عاطفی به یکی از ابزارهای هدایت فرد در مسیر موفقیت و خودسازی تبدیل می‌شود... تکنیک‌های روانشناسی، برخلاف ادعای آزادی‌بخشی، در بسیاری از موارد، افراد را در قالب‌های رفتاری، احساسی و شناختی خاصی جای می‌دهند که با منطق بازار، رقابت، و نظم سازمانی سرمایه‌دارانه سازگار است ...
صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...