دادگاهی برای عدالت یا انتقام؟ | مرور


رمان «محاکمه خوک» [Le procès du cochon] نوشته اسکار کوپ‌فَن [Oscar Coop-Phane]، اثری‌ست کوتاه اما عمیق که با نگاهی انتقادی و نمادین به ماهیت عدالت در جوامع انسانی می‌پردازد. این اثر که نخستین‌بار در سال ۲۰۱۹ منتشر و در ایران با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط انتشارات فرهنگ نشر نو عرضه شد، نمونه‌ای از ادبیات تمثیلی مدرن است که در عین روایت داستانی عجیب، به بازتاب تاریک‌ترین لایه‌های اخلاق و اجتماع انسان می‌پردازد.

محاکمه خوک» [Le procès du cochon] نوشته اسکار کوپ فن [Oscar Coop-Phane]،

ایده اولیه این کتاب از واقعیتی تاریخی الهام گرفته است: در قرون ۱۳ تا ۱۸ میلادی، در اروپا حیوانات را به‌طور رسمی در دادگاه‌ها محاکمه می‌کردند. نویسنده با استفاده از این پیش‌زمینه تاریخی، داستانی می‌سازد که از محدوده زمان و مکان فراتر می‌رود و به نقد بی‌عدالتیِ پنهان در ساختارهای قدرت و قضاوت انسانی می‌پردازد.

ماجرای رمان از حادثه‌ای عجیب آغاز می‌شود. اینکه خوکی در روستایی کوچک در جریان گشت‌وگذار روزانه‌اش نوزادی را می‌کشد. خون از دهان حیوان جاری است و روستاییان خشمگین او را در کنار درختی می‌یابند. مردم، خوک را به‌عنوان «قاتل» دستگیر کرده و تحویل دادگستری می‌دهند.

از این‌جا بخش اصلی داستان، یعنی ««محاکمه خوک»»، آغاز می‌شود. خوکی که زبان ندارد و از قوانین بشر بی‌خبر است، در برابر قاضی، وکیل مدافع، دادستان و هیئت منصفه قرار می‌گیرد تا درباره گناه خود پاسخ‌گو باشد.

نویسنده با هوشمندی، آیین دادرسی انسان‌ها را عینا برای حیوان بازسازی می‌کند؛ خوک وکیل دارد، پرونده‌اش خوانده می‌شود، شاهدان شهادت می‌دهند و حتی واکنش‌های بدنی حیوان به‌عنوان «اعتراف» یا «انکار» تفسیر می‌گردد.

در طول روند محاکمه، نویسنده نه‌تنها خوک را در جایگاه متهم، بلکه انسان‌ها را نیز در جایگاه قاضیان بی‌رحم و متعصب تصویر می‌کند. جامعه روستا در شور جمعیِ انتقام غرق است و مردم در پی مرگ حیوان، احساس عدالت می‌کنند.

خوک به زندان انفرادی فرستاده می‌شود. راوی با جزئیاتی زنده از دیوارهای نمناک، نان سفت، سرمای استخوان‌سوز و بی‌رحمی مأموران زندان می‌گوید تا رنج حیوان را به شکلی انسانی بازتاب دهد.

«محاکمه خوک» در ظاهر، بازسازیِ یکی از رسوم عجیب قرون وسطی است، اما در لایه‌های زیرین خود، روایتی فلسفی و اجتماعی از وضعیت انسان معاصر ارائه می‌دهد. کوپ‌فَن با نگاهی تمثیلی، حیوان را آینه انسان می‌کند.

در روند داستان، مرز میان انسان و حیوان فرو می‌ریزد؛ انسان‌ها رفتارهایی حیوانی بروز می‌دهند و خوک، قربانیِ نظامی می‌شود که در ظاهر برای عدالت بنا شده اما در باطن بر تبعیض و ترس استوار است. نویسنده در این اثر از ساختاری نمایشی استفاده می‌کند؛ گفت‌وگوهای قاضی، وکیل و شاهدان مانند صحنه‌های تئاتر است.

در عین سادگی نثر، فضاها با جزئیات دقیق و ضرباهنگی سینمایی تصویر می‌شوند. لحن روایت سرد و خنثی است، اما همین سردی باعث می‌شود بی‌رحمی انسان‌ها ملموس‌تر شود. از نظر زمانی و مکانی، اثر در «بی‌زمانی» می‌گذرد؛ هیچ نشانه‌ای از قرن یا کشور خاصی وجود ندارد.

این ویژگی سبب می‌شود روایت از گذشته جدا شده و به تمثیلی جهانی بدل شود؛ محاکمه‌ای که در هر عصر و مکانی می‌تواند تکرار شود. در واقع، خوک فقط یک حیوان نیست؛ او نماد «دیگری» است — فردی متفاوت، بی‌دفاع، اقلیت یا حتی هر انسان معمولی‌ای که قربانی سازوکارهای ظالمانه قانون می‌شود.

از منظر جامعه‌شناختی، کتاب نقدی بر عدالت نمایشی و «قضاوت توده‌ها»ست. مردمی که با فریاد عدالت‌خواهی، به‌دنبال مرگ خوک‌اند، نماد جامعه‌ای‌اند که با هیجان جمعی تصمیم می‌گیرد نه با عقلانیت. رسانه‌ها و نظام‌های سیاسی امروز نیز گاه به همین شکل، افراد را پیش از محاکمه در افکار عمومی محکوم می‌کنند.

نویسنده در قالبی استعاری، نشان می‌دهد که چگونه قانون، به‌جای ابزار عدالت، به سلاح سرکوب بدل می‌شود. از سوی دیگر، «محاکمه خوک» در پیوند با روان‌شناسی جمعی نیز قابل خوانش است. مردم روستا با نسبت‌دادن «شرّ» به حیوان، وجدان خود را پاک می‌کنند.

این روند مکانیزمی دفاعی است که از ترس درونی بشر از خودِ خوی وحشی‌اش سرچشمه می‌گیرد. در واقع، خوک، تصویر بیرونیِ آن بخش از انسان است که از دیدن آن هراس دارد. «محاکمه خوک» رمانی کوتاه است، اما تأثیر آن عمیق و ماندگار است.

کوپ‌فَن در قالب داستان محاکمه یک حیوان، تصویری تکان‌دهنده از جهان انسانی ارائه می‌دهد که در آن قانون به ابزار انتقام و انسانیت به نقاب ریا بدل شده است. او نشان می‌دهد که مرز میان انسان و حیوان چقدر باریک است؛ گاه حیوان، انسانی‌تر از انسان است و انسان، بی‌رحم‌تر از هر موجود دیگر.

این کتاب، اگرچه ریشه در تاریخ دارد، به‌شدت به زمانه ما تعلق دارد؛ زمانه‌ای که عدالت در هیاهوی رسانه‌ها و احساسات جمعی گم می‌شود. نویسنده با قلمی دقیق و استعاری، خواننده را وادار می‌کند تا از پشت نقاب نظم و قانون، به چهره واقعی قدرت بنگرد.

در نهایت، «محاکمه خوک» نه فقط روایت یک جنایت یا دادگاه، بلکه بازتابی از وجدان انسان مدرن است؛ وجدانِ آلوده به ترس، خشم و میل به قضاوت. این اثر یادآور می‌شود که هرگاه عدالت به دست کسانی بیفتد که از ترحم تهی‌اند، حتی بی‌گناه‌ترین موجودات نیز قربانی خواهند شد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...