نماینده اوج آفرینش هنری شاعر در مهم‌ترین دهه عمر شاعری او دهه‌ای که از سرایش "زمستان" (سال 1334) آغاز می‌شود... اشعار این کتاب بیانگر و نمودار یاس غالب شاعرند که پس از گذشتن از بیابان‌های هیچ و پوچ آباد، اینکه به دامن کوهی رسیده که با ستردن غبار از کتیبه دامنه‌اش، آیت یاس فلسفی اخوان را می‌توان خواند.

معرفي کتاب نقد کتاب خريد کتاب دانلود کتاب زندگي نامه بيوگرافي
از این اوستا.
چهارمین مجموعه شعر مهدی اخوان ثالث (م. امید. 1307-1369) نماینده اوج آفرینش هنری شاعر در مهم‌ترین دهه عمر شاعری او دهه‌ای که از سرایش "زمستان" (سال 1334) آغاز می‌شود و با شعر "ناگه غروب کدامین ستاره" در 1343 پایان می‌یابد. که چاپ اول آن در 1344 بوده است. تنها محصول یک سال از این دهه( 1339) شعرهای معروفی همچون" سبز"، "نماز"، "حالت"، "قصه شعر سنگستان"، "آنگاه پس از تندر" و " صبوحی" است.

اشعار این کتاب بیانگر و نمودار یاس غالب شاعرند که پس از گذشتن از بیابان‌های هیچ و پوچ آباد، اینکه به دامن کوهی رسیده که با ستردن غبار از کتیبه دامنه‌اش، آیت یاس فلسفی اخوان را می‌توان خواند. همان که پیش از این در شعرهای دیگر از جمله در منظومه "شکار" (1336) (شکارچی‌ای که در حین هدف‌گیری گوزن خود آماج شکار پلنگی است که در پشت سرش خیز گرفته است)، خواسته بود به بیان آورد اما در اینجا چنان که باید توفیق نیافت. زیرا فضا و بیان و قالب و زمینه‌سازی این شعر چنان است که آن را تنها به غفلت انسان می‌توان تعبیر کرد. انسانی که در لحظه پیروزی خود بی‌آنکه خود بداند، قرین شکست است.

"از این اوستا" پخته‌ترین و پرداخته‌ترین شعرهای اخوان را در بردارد.  اشعاری که هم به لحاظ شکل و شگرد و هم از نظر زبان و بیان و هم به اعتبار حالت و فضا در نهایت انسجام و استحکام و حاکی از اوج اقتدار شاعر و نمونه کامل شیوه سخن‌سرایی اوست. تا آنجا که می‌توان گفت پس از این دفتر، شاعر هر چند گاه به گاه سکه‌های خاص خود را می‌زند به خلق شعرهایی آن چنان، جز در دو سه مورد استثنایی توفیق نمی‌یابد. به هر حال در عمر شاعری اخوان همین ده سال ارجمند کافی است که در شعر امروز او را به عنوان چهره‌ای شاخص بشناساند.

در این مجموعه جز از شعر کتیبه که در حقیقت کتیبه شکست و تابلوی فریبنده هیچی و پوچی است. نخست باید از اشعار قصیده‌وار "مرد و مرکب" ، "آنگاه پس از تندر" و "قصه شعر سنگستان" یاد کرد که هر سه شکل روایی – داستانی و رنگ سیاسی – اجتماعی دارند: یکی به دهه چهل راجع است به ششمین روز بهمنی که می‌خواست به تاریخ چسبیده شود. دیگری شرح کابوس باخت شطرنجی کذاست بر بام دهه‌ی سی و سومی داستان شهزاده سر در غار کرده پرسنده‌ی  "آیا امید رستگاری نیست" و پاسخ غار که "آری نیست" در شهر سنگستان و هر سه با زبان خاص اخوان که در این سه قصیده نو در اوج تجلی و به ویژه در پیوند با واژگان کلاسیک و عامیانه و زبان ادب و محاوره قرین توفیقی به سزاست - مختصه‌ای که خاصه در شعر "پیوندها و باغ" به نحوی سخت بارزتر تجلی می‌یابد. اما از دیگر شعرهای آن دفتر باید به "ناگه غروب کدامین ستاره"، "نماز"، "سبز" و "صبوحی" اشاره کرد. که هر چهار از موثرترین و صمیمانه‌ترین شعرهای روزگار ما و حدیث لحظات ناب هستی و نشئت خراب مستی شاعری است که جوهر سپید و جادوی سبز به او نیروی پرواز بخشیده است و از همه اینها غم انگیز‌تر و شکننده‌تر "آواز چگور"، که همه کاروان هول و درد و رنج و قبیله سیه پوش اوست.

محمد حقوقی. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش

اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...