در ضرروت بازخوانی انتقادی فرهنگ | شرق


«بازخوانی فرهنگ یكی از ضرورت‌های دوران ماست. نزدیك به یك‌صدوپنجاه سال است كه جامعه ما، از یك‌ سو درگیر با سنت و نو مانده است. از سوی دیگر، به تقابل فرهنگ‌های خود و ديگري گرفتار است؛ و دوران بحرانی گذار خود را می‌گذراند.» محمد مختاری در «تمرین مدارا» با محور قرار دادنِ مفهوم «بازخوانی فرهنگ» در چندین‌وچند مقاله مسائل نهادی، ساختاری و ریشه‌ای در فرهنگ ما را بر می‌رسد و در عین حال بر آن است كه موقعیت فرهنگی دورانی را ترسیم كند كه فرهنگ سراسر در چنبر سیاست است.

محمد مختاری تمرین مدارا

«تمرین مدارا» مجموعه‌مقالاتی است درباره جنبه‌های مختلف فرهنگ در دهه هفتاد، دهه‌ای كه فرهنگ و ادبیات ما دورانی پیچیده را پشت سر گذاشته و در آستانه تغییر و حدی از گشودگی بود. مختاری در این مقالات به بازخوانی همه‌جانبه فرهنگ می‌پردازد و در تمام مقالات بر رویکرد انتقادی تأکید می‌گذارد. «بازخوانی تمرین انتقاد است. زیرا هم اطلاع از مبانی گذشته و اكنون، و كوشش برای فهم آنهاست. دوباره خواندن به این معناست كه همه پندارها و گفتارها و رفتارها و روابط و شكل‌های نهادی‌شده را باید از دل این زندگی، جامعه، تاریخ و به‌طور كلی فرهنگ بیرون كشید و دوباره خواند.»

كتاب «تمرین مدارا» دربردارنده بیست مقاله است كه مختاری در آنها با رویكردی انتقادی و موشكافانه جنبه‌های مختلف فرهنگ و ریشه‌های آن را واكاوی می‌كند تا نشان دهد تا چه حد رسوبِ گذشته فرهنگی با بقای خود در ذهنیت انسان ایران معاصر، او را از تفکر انتقادی بازداشته است. مختاری ایده‌های خود را به میانجی بازخوانی انتقادی ادبیات و دیگر مدیوم‌های فرهنگ مطرح می‌كند. او همان ابتدا در مقاله نخست با عنوان «بازخوانی فرهنگ»، بر ضرورت این بازخوانی تاكید می‌كند و بعد می‌رسد به مقوله پیچیده دوران گذار از سنت كه در جامعه ما دشواری‌ها و گرفتاری‌های خاص خود را داشته است. به باور او ناهمگونی و ناهماهنگی این مدل‌ها نه‌تنها هم‌زیستی ناگزیر آنها را دشوار كرده است، بلكه هر دم بر تناقض و تعارض ارزش‌ها، گرایش‌ها، روش‌ها و منش‌ها نیز افزوده است.

مختاری تلاش می‌كند این عوارض را با توجه به موقعیت فرهنگی و زمینه تاریخی كشور ما باز شناسد و در ادامه او به طور مشخص‌تر و جزئی‌تری به این عوارض و ریشه‌های آن اشاره می‌كند. در «فرهنگِ بی‌چرا» بحث بر سر این است كه چرا وجه غالب بر جامعه و فرهنگ ما بی‌چرایی است؟ مختاری این مقاله را با این پیش‌فرض آغاز می‌كند كه در جامعه ما معمول است كه حرفی زده ‌شود و كاری انجام شود اما كسی نپرسد چرا چنین حرفی زده شد یا چنین كاری انجام شد. در مقاله بعد مولف سراغ مقوله بیان می‌رود و برحسب رواج اجتماعی نوعِ بیان آن را در سه گروه پوشیده‌گویی و رك‌گویی و روشن‌گویی دسته‌بندی می‌كند. مقاله بعدی نیز به فرهنگ حذف می‌پردازد و مقاله بعدی مسئله خواندنی و جذابِ «روشنفكری» را طرح می‌كند. «دفع و نفع روشنفكران» عنوان این مقاله خواندنی است كه این پدیده را از دوران مشروطه تا سال‌های معاصر پی می‌گیرد. «هنر و ادبیات و معضل هویت ملی» عنوان مقاله بعدی است كه مانند هر شش مقاله قبلی با یك پیش‌فرض آغاز می‌شود و مولف در ادامه دلایلی برای اثبات آن می‌آورد. اینكه «در جامعه ما عادت بر این است كه حل بسیاری از مشكلات، پیش از هر چیز دیگر از هنر و ادبیات طلب شود... هم‌چنان كه امروز هم حل مشكل بزرگ فرهنگی ما از آن انتظار می‌رود.»

اما در نظر مختاری ازقضا معضل كل جامعه و فرهنگ ما، معضل هویت ملی است. مشكلی كه بیش از یك‌صد سال است گریبان‌گیر ما شده. او معتقد است ادبیات و هنر تافته جدابافته‌ای نیست كه بتواند به‌تنهایی مشكل عامی را حل كند و این اتفاق نیز اراده‌گرایانه و به خواست هنرمند و نویسنده نخواهد افتاد. «فرهنگ: تفاهم و تفاوت» عنوان مقاله بعدی كتاب است كه مولف در آن به ضرورت دوسویه تفاهم و تفاوت در فرهنگ ملی ما اشاره می‌كند كه از یك سو در پی تجهیز به تجربه‌ها و توانایی‌های بشری است و از سوی دیگر در اندیشه حفظ تشخص و غنای تجربه خویش. در مقاله دیگری، مختاری برای تبیین نظرات و ایده‌های خود در بازخوانی فرهنگ سنتی ما كه تا دوره معاصر نیز ریشه دوانیده است، به ضرب‌المثل‌ها و متل‌های رایج ارجاع می‌دهد كه گزینه‌ای از آنها را می‌آورد به منظور تأمل بیشتر و مستقیم در وجوه عملی و زنده فرهنگ سنتی ما، كه به اعتقاد او این ضرب‌المثل‌ها بخشی از فرهنگ عامه‌اند و همپای ادبیات، اسناد گویا و روشن و تجربی از شیوه زیستن ما را به‌دست می‌دهند. «شش گفتار درباره فرهنگ»، «حافظه تاریخی مظلوم»، «بی‌ارتباطی در عصر ارتباطات»، «موقعیت اضطراب»، «فعالیت و تفكر كانونی»، «مُدارا یا تمكین و همكاری»، «تمرین مدارا و ذهنیت انتقادی»، «نامه به دبیركل یونسكو»، «كریسمس مبارك آقای هاول» و «چپ و راست و سرنوشت ملی» عناوینِ دیگر مقالات این كتاب هستند.

دو گروه مقالاتی كه در این كتاب گرد آمده‌اند به سال‌های هفتاد تا هفتادوپنج مربوط می‌شوند. گروه نخست به بازخوانی فرهنگ پرداخته و گروه دیگر از برخوردهای موردی در حوزه نقد فرهنگی مایه می‌گیرند. غالب ان مقالات در زمان نوشته‌شدن در مجلات روزگار خود منتشر شده‌اند و چند سال بعد در كتابی درآمده‌اند با عنوان «تمرین مدارا» كه پس از سالیانی در اوایل پاییز سال 94 در نشر بوتیمار امكان بازنشر یافت و در فاصله یك سال در اواخر سالِ پیش برای بار دوم بازنشر شد. جز این كتاب، البته از محمد مختاری كتاب دیگری نیز با عنوان «مجموعه اشعار محمد مختاری»، اخیرا در نشر بوتیمار منتشر شده است، مجموعه‌ای از چند دفتر شعر مختاری، شاعری كه شعرهایش در روزگار خود در عینِ ارتباط با جریان شعر سیاسی و اجتماعی كه جریان مسلط آن دوران بود در فكرِ تحول و ایجاد ساخت و زبان نو شعری نیز بود. جز «تمرین مدارا» و «مجموعه اشعار» از مختاری كتاب «زاده اضطراب جهان» نیز بازنشر شده است. این آنتولوژی شعر، انتخاب و ترجمه‌ای است از مختاری شامل صدوپنجاه شعر از دوازده شاعر اروپایی كه بسیاری از آنها دست‌کم در زمان انتشار این كتاب در ایران چندان شناخته‌شده نبوده‌اند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...