6500 بیت شعر، که در دو سبک خراسانی و عراقی سروده شده است. موضوع غالب اشعار دیوان پروین،‌ حکمت و اخلاق است. این مطالب عموماً در قالب مناظره‌ای که در آن اشیا و افراد مختلف را به‌سخن درآورده، بیان شده است... اولین شعرش (که در واقع تبدیل یکی از اشعار خارجی به فارسی بود) را در 8 سالگی سرود...

زهره مرتجی

دیوان اشعار | پروین اعتصامی

تنها اثر به جا مانده از پروین اعتصامی دیوان اشعاریست، مشتمل بر 6500 بیت شعر، که در دو سبک خراسانی و عراقی سروده شده است. موضوع غالب اشعار دیوان پروین،‌ حکمت و اخلاق است. این مطالب عموماً در قالب مناظره‌ای که در آن اشیا و افراد مختلف را به‌سخن درآورده، بیان شده است.

شعر پروین از نقطه نظر شعرای زمان خود مانند استاد شهریار، ملک الشعرا بهار و محمد قزوینی،‌ شعری با استحکام است و پاکیزه،‌ هم از نظر لفظ و هم از نظر معنا. ظهور پروین در دنیای شعر و ادب مصادف با زمانی است که حوزه شعر و شاعری، طرفداران صاحب ذوق زیادی نداشت و بزرگانی که در این دنیا قلم می‌زدند عده‌ی محدودی بودند. لذا قدم گذاشتن یک زن به این عرصه موجب تحیر بزرگان شده بود.

پروین شاعری را از کودکی شروع کرده است. پدر پروین که خود متبحر و مترجم در زبان‌های خارجی بود و چندین کتاب را به فارسی ترجمه کرده است، اشعار فرانسه، عربی و انگلیسی را به زبان فارسی ترجمه می کرد و پروین 8 ساله آنها را به صورت شعر فارسی در می‌آورد. به همین ترتیب او اولین شعرش (که در واقع تبدیل یکی از اشعار خارجی به فارسی بود) را در 8 سالگی سرود.

پروین از زمان نوجوانی در مجلس شعرخوانی که با حضور عده‌ای از شاعران در منزل پدرش ‌تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد و در آنجا اشعارش را می‌خواند. در این مجالس اشعار او مورد تصحیح و تشویق اساتید قرار می‌گرفت. از جمله اساتیدی که در این جلسات شرکت می‌کردند نصرالله اخوی تقوی،‌ علامه دهخدا، یوسف اعتصام الملک (پدر پروین) و ملک‌الشعرا بهار بودند.

از جمله مواردی که پروین در آن مهارت داشت شعر سرودن با اسامی و کلماتی بود که به او داده می‌شد. به نحوی که این اسامی را مثلا در بیتی به کار ببرد یا حروف یک اسم را لابلای کلمات یک بیت شعر بیاورد و یا قطعه‌ای بسراید که حروف اول ابیات آن، حروف یک اسم باشند. این خصیصه‌ی جابجایی منظم حروف در بین کلمات، گاهی برای پروین دردسرساز هم بوده و دست مدعیان و منتقدان را در برداشت از اشعارش باز گذاشته است. گاهی در زمان حیاتش حروف اسم رضاخان را از یکی از ابیاتش بیرون می‌کشیدند و ادعا می‌کردند که منظور پروین از پادشاه ظالمی که در شعر تصویر کرده است،‌ رضا خان بوده است ــ که البته پروین این ادعا را با این دلیل که شعر در زمان احمد شاه سروده شده است رد می‌کند ــ و گاهی هم بعد از فوتش حروف اسم رضا خان را از ابیاتش بیرون می‌کشند با این عنوان که او یکی از مبارزین فعال علیه رضا خان بوده است. که البته هیچ دلیلی برای قبول یا رد این نظریه وجود ندارد.

اشعار پروین به ساده بودن در فهم معروفند. به نحوی که منظور نویسنده این شعر از کلماتش به روشنی پیداست و مثلا مثل شعر حافظ نیست که یک بیت آن چندین معنی را در خود جای بدهد. برخی از منتقدین شعر فارسی این خصوصیت شعر پروین را نحوه‌ی صحیح سرایش شعر معرفی کرده‌اند و در موضع انتقاد از شعرای بزرگی مانند حافظ شیرازی یا مولوی برآمده‌اند. اگر این صفت شعر پروین را نقطه ضعف شعر او به حساب نیاوریم، می‌توان گفت که این شیوه‌ی برگزیده او در شعر گفتن بوده و به هیچ عنوان جایگاهی برای انتقاد از چنین شعرای نام آوری را باز نمی‌کند.

اشعار پروین غالبا موضوعات کلی اخلاقی را در بر می‌گیرد که معضلات همیشگی جوامع بوده است. موضوعاتی مانند فقر و ظلم و تمایل همیشگی روح انسانی به آزادی و آزادگی.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...