بهاره گلپرور | ایبنا
«مرشد و مارگاریتا» نوشته میخائیل بولگاکف یکی از مهمترین و مشهورترین رمانهای قرن بیستم روسیه است که بارها به عنوان کتابی نمادین مورد توجه قرار گرفته است. این رمان در دهه ۱۹۶۰ منتشر شد و برای اولین بار به کتاب کلاسیک روشنفکران شوروی تبدیل شد.

رمان به دلیل ترکیبی از ژانرهای رئالیسم جادویی، فلسفی، سیاسی و عاشقانهای که در خود جای داده در ادبیات جهان جایگاه ویژهای پیدا کرد و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شد. «مرشد و مارگاریتا» نه تنها یک اثر کلاسیک روسی بلکه یک اثر جهانی است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی، مخاطبان و دوستداران خود را دارد و با گذشت بیش از ۵۰ سال همچنان در فهرست کتابهای پرفروش بسیاری از کتابفروشیهای بزرگ جهان است.
پیچیدگی و چندلایه بودن این داستان برگرفته از تلفیق ژانرهای فانتزی - جادویی و طنز سیاه و فلسفه است. «مرشد و مارگاریتا» انتقاداتی جدی به اوضاع سیاسی، سرکوب منتقدان و صاحبنظران مستقل و سانسور آثار هنری و ادبی در دوره حکومت استالین و حزب کمونیست بر اتحاد جماهیر شوروی وارد میکرد.
بولگاکف در رمانش بهطور غیرمستقیم ولی بسیار هوشمندانه، بوروکراسی، فساد اداری، سانسور ادبی، و سرکوب روشنفکران در دوران استالین را به چالش میکشد و نقدی عمیق بر جامعه شوروی زمان خودش ارائه میدهد.برای همین کتاب تا سالها اجازه انتشار نیافت.
این رمان پر از نمادهای فلسفی همچون خیر و شر، آزادی و سرنوشت، عشق و فداکاری، حقیقت و دروغ است. در کتاب، «مرشد» نویسندهای منزوی و سرخورده است که توسط جامعه و سانسور له میشود و برخی بر این باورند که این شخصیت، بازتابی از خود بولگاکف است. به هر حال «مرشد و مارگاریتا» یک اثر ادبی فراتر از زمان و مکان است که در عین جذابیت، الهامبخش نویسندگان و فیلمسازان در حوزه فیلم، سریال و تئاتر بوده و از آن اقتباسهای زیادی انجام شده است.
مرشد و مارگاریتا (۱۹۷۲)
این فیلم به کارگردانی الکساندار پتروویچ [Aleksandar Petrović]، همکاری سینمایی بین ایتالیا و یوگسلاوی است. فیلم به نوعی اقتباسی آزاد از رمان مشهور میخائیل بولگاکف (مرشد و مارگاریتا) است، با تمرکز ویژه بر بخشهایی از داستان که در مسکو دهه ۱۹۲۰ میگذرد. با بازی ستارگانی چون اوگو توگناتزی، میمسفارمر و آلن کوی و موسیقی متن انیو موریکونه، تجربهای متفاوت و هنری باشد.
داستان دربارهی یک نویسنده (مرشد) و دستیارش (مارگاریتا) است که مشغول نوشتن نمایشنامهای درباره پونتیوس پیلات هستند. در همین حال، شخصیت ولاند (شیطان) و همراهانش با شیطنت و آزار در زندگی آنها مداخله میکنند، تا جایی که مرشد دچار پارانویا میشود و به تیمارستان فرستاده میشود؛ مارگاریتا در تلاش است او را نجات دهد.
برخی درباره این فیلم معتقدند کارگردان با درکی دقیق از اثر بولگاکف نزدیکی زیادی به متن ایجاد کرده، حتی اگر تغییراتی مثل جابهجایی شخصیتها انجام شده باشد؛ این وفاداری تصویری با استفاده از موسیقی موریکونه و نمایهای جادویی، جذابیت ویژهای خلق کرده است.
مرشد و مارگاریتا (۱۹۹۴)
فیلم «مرشد و مارگاریتا» در سال ۱۹۹۴ به کارگردانی یوری کارا [Yuri Kara] ساخته شد، اما تا سال ۲۰۱۱ به دلیل اختلاف بین کارگردان و تهیهکنندگان منتشر نشد. نسخه اولیه «کارگردان» حدود ۲۰۷ دقیقه بود؛ اما در نسخه نهایی سینمایی به حدود ۱۲۳ دقیقه کاهش یافت.
نمایش خصوصی نسخه کوتاهتر در جشنواره بینالمللی فیلم مسکو در سال ۲۰۰۶ برگزار شد و بالاخره در ۷ آوریل ۲۰۱۱ بهطور رسمی پخش شد و به صورت DVD و Blu‑ray عرضه شد.
فیلم نسبتاً به رمان وفادار است و روایت سهگانه کلاسیک رمان در فیلم بازسازی شده: تمسخر فضای سیاسی دهه ۱۹۳۰ در اتحادیه شوروی؛ داستان پونتیوس پیلات و یشوعا در اورشلیم و عشق بین «مرشد» نویسنده سرکوبشده و «مارگاریتا» که با ابعاد ماورایی وارد ماجرا میشود.
یوری کارا برای تصویربرداری وفادار به متن رمان، فیلمبرداری را در لوکیشنهای واقعی مانند پاتریارشیه پرودی، «آپارتمان بدنام» و دیگر اماکن معروف مسکو انجام داد.
برخی منتقدان معتقدند که نسخه ۱۲۳ دقیقهای، روایت را فشرده و خطوط داستانی مهم را حذف کرده و باعث شده فیلم سست شود. در مقابل، برخی از تماشاگران قدردان توجه فیلم به جزئیات و بازی نقشآفرینان هستند. به طور کلی، تعامل جهان واقعی و عناصر سوررئال دارای تصویرسازی قوی در لوکیشنهای حقیقی از نقاط قوت فیلم بود.
مینیسریال «مرشد و مارگاریتا»(2005)
مینیسریالی ۱۰ قسمتی «مرشد و مارگاریتا» بر اساس این رمان معروف به کارگردانی ولادیمیر برتکو [Vladimir Bortko] در سال ۲۰۰۵ ساخته شد و برداشتی کاملاً وفادارانه و بسیار هنری از اصل کتاب بولگاکف است. در این سریال جزئیات مسکو در دهه ۱۹۳۰ با دقت بازسازی شده است. همچنین جمله معروف «دستنوشته نمیسوزد» یکی از پرمفهومترین و ماندگارترین جملات رمان مرشد و مارگاریتا است که به عنوان شاه بیت اصلی این سریال تلویزیونی انتخاب شده بود.

این جمله را وولاند (شیطان) در مواجهه با مرشد، نویسندهای که کتابش توسط سانسورگران سوزانده شده، بیان میکند و اشارهای کنایهآمیز به سرنوشت خود رمان بولگاکف است که در دوران استالین، اجازه انتشار نیافت؛ او یک بار نسخه اولیه رمان را واقعاً سوزاند، اما بعدها آن را بازنویسی کرد. با وجود انتقادات برخی منتقدان از ریتم کند یا وفاداری بیش از حد به متن، این سریال به عنوان یک اقتباس معتبر و قابل احترام در دنیای تلویزیون شناخته میشود.
مرشد و مارگاریتا (۲۰۲۴)
فیلم نسخه ۲۰۲۴ «مرشد و مارگاریتا» به کارگردانی مایکل لاکشین [Michael Lockshin]، اقتباسی مدرن و جسورانه از رمان است؛ این فیلم در ۲۵ ژانویه ۲۰۲۴ در سینماهای روسیه اکران شد و با استقبال گستردهای مواجه شد. در این فیلم از جلوههای ویژه برای نمایش عناصر فانتزی داستان استفاده شده و تولید فیلم با حمایت مالی ۴۰٪ از سوی بنیاد سینمایی روسیه انجام شد.
این فیلم با واکنشهای متفاوتی مواجه شد. در حالی که برخی از آن به عنوان یک موفقیت هنری یاد کردند. در عین حال برخی دیگر آن را به دلیل محتوای انتقادی نسبت به حکومت روسیه مورد انتقاد قرار دادند. منتقدان فیلم نسبت به سانسور و سرکوب در دوران شوروی و مقایسه آن با وضعیت کنونی روسیه اشاره کردند و برخی از رسانههای دولتی روسیه از کارگردان خواستند که بهدلیل مواضع ضد جنگ خود، مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
در نمونههای ایرانی نیز، فیلم «گاهی به آسمان نگاه کن» ساخته کمال تبریزی و نویسندگی فرهاد توحیدی با نگاهی آزاد به «مرشد و مارگاریتا» نوشته شده ولی برخی منتقدان معتقدند که این اقتباس به قدری آزاد است که اثری از داستان بولگاکف در این فیلم دیده نمیشود.
................ تجربهی زندگی دوباره ...............