لوئیس اردریچ [Louise Erdrich] نویسنده امریکایی برای نگارش رمان «دیده‌بان شب»[The Night Watchman] برنده جایزه اسپن وردز 2021 [aspen words prize 2021] شد.

لوئیس اردریچ [Louise Erdrich]دیده‌بان شب»[The Night Watchman]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این جایزه 35 هزار دلاری به اثری تعلق می‌گیرد که بر روی یک موضوع حیاتی معاصر پرتو افکنده که قدرت دگرگونی ادبیات را روی تفکر و فرهنگ به نمایش بگذارد.

موضوع این رمان -که در اوایل دهه 50 میلادی می‌گذرد درباره مردی به نام توماس است که در یک کارخانه به عنوان نگهبان شب اشتغال دارد. او در عین حال رئیس و بزرگ یک قبیله‌ در دورانی است که دولت فدرال تلاش دارد به حق‌وحقوق بومیان امریکایی در سرزمین سنتی‌شان پایان دهد و آن‌ها را به شهرهای کشور بفرستد؛ دورانی که به نام خاتمه و جابه‌جایی شناخته می‌شود.

رئیس هیئت داوران در بیانیه‌ای این کتاب را چکیده جادویی از آثار تاثیرگذار نویسنده امریکایی خواند و نوشت «یک رمان تاریخی که یک داستان عاشقانه نیز است، کتابی درباره جامعه بومی و خصومت‌های ضد قبیله‌ای که جهان را بی‌وقفه باز نگاه می‌دارد. این کتاب یک شاهکار دگرگون‌کننده و عالمانه است.»

لوئیس اردریچ نیز در خلال یک مصاحبه گفته که داستان این کتاب را از پدربزرگ خودش الهام گرفته که مانند شخصیت اصلی کتاب بزرگ یک قبیله بومی در امریکا بوده است. او گفته «من نامه‌های او را هرچندوقت‌یک‌بار می‌خواندم تا بتوانم درک بهتری از چیزی که می‌نویسم به دست آورم. می‌خواهم بگویم او یک نویسنده عالی بود. نامه‌هایش بسیار زیبا بودند؛ سرشار از شوخ‌طبعی و قصه‌گویی و آن‌چه بیش از هرچیز من را جذب نوشته‌هایش می‌کرد احساس احترام و محبت و تعهد او به خانواده و مردمش بود.»

لوئیس اردریچ، نویسنده امریکایی و 66 ساله است. او در مجموع 28 اثر شامل رمان‌، آثار غیرداستانی، کتاب شعر و کتاب‌ کودک منتشر کرده و در اغلب آثارش شخصیت‌های بومی امریکایی و رنج‌هایشان را به تصویر کشیده است. آثار او تاکنون جوایز متعددی را برایش به ارمغان آورده است؛ از جمله رمانش با عنوان «خانه گرد» -که به فارسی هم ترجمه شده- برنده جایزه کتاب ملی در سال 2012 شد و رمان دیگرش با عنوان «بلای کبوترها» به نامزدهای نهایی جایزه پولیتزر در سال 2007 راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...