فهرست هفتگی جدید پرفروش‌های داستانی نشریه نیویورک‌تایمز درحالی منتشر شده است که نام اثر جدید «ارین مورگن‌استرن» نویسنده رمان‌های تخیلی در آن به چشم می‌خورد.

به گزارش ایسنا، رمان «ماه آبی» نوشته «لی چایلد» که موفق شده بود در نخستین هفته حضورش در فهرست رمان‌های پرفروش بخش جلد سخت (hardcover) نشریه نیویورک‌تایمز در صدر جدول قرار بگیرد این هفته نیز در رتبه نخست دیده می‌شود. «‌لی چایلد» نویسنده بریتانیایی است که بیشتر برای خلق شخصیت «جک ریچر» شناخته می‌شود. «چایلد» در رمان جدید خود که دنباله‌ای از سری داستان‌های «جک ریچر» است داستان  این شخصیت را  که در جنگ میان دو گروه خلافکار اوکراینی و آلبانیایی گیر کرده است، روایت می‌کند. مجموعه فیلم‌هایی نیز با اقتباس از شخصیت «جک ریچر» و با بازی «تام کروز» ساخته شده است.

در رتبه دوم این فهرست همچون هفته گذشته رمان‌ «محافظان» نوشته «جان گریشام» حضور دارد. «گریشام» که برای نوشتن رمان‌هایی با داستان‌های قضایی و جنایی شهرت دارد در رمان «محافظان»‌ داستان درگیر شدن وکیلی به نام‌ «کالن پست» با چندین قاتل بی‌رحم را روایت می‌کند. این اثر در هفته اول حضورش در این فهرست به جایگاه اول راه یافته بود.

اما اثر جدید این هفته رمان «‌دریای بی‌ستاره» نوشته «ارین مورگن‌استرن»‌ است که در رتبه سوم به چشم می‌خورد. «مورگن‌استرن» که بیشتر برای نوشتن رمان  پرفروش «سیرک شبانه» شناخته می‌شود، رمان جدید خود را نیز بر اساس یک داستان تخیلی خلق کرده است.

 همچنین رمان «جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند»‌ برای شصت و دومین هفته متوالی و این‌بار در جایگاه چهارم فهرست به چشم می‌خورد.

رمان «آتش شب» نوشته «مایکل کانلی»‌ که دنباله‌ای از سری داستان‌های شخصیت «هری بوش» است این هفته با یک پله سقوط در جایگاه پنجم قرار گرفته است. «آتش شب» در نخستین هفته حضورش در فهرست پرفروش‌های داستانی این نشریه جایگاه اول را به خود اختصاص داده بود.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...