رمان جدید جوجو مویز توسط کمپانی «یونیورسال پیکچرز» به یک اثر سینمایی تبدیل می‌شود.

بخشنده ستارگان [The Giver of Stars] جوجو مویز

به گزارش ایسنا به نقل از ورایتی،‌ «اول پارکر» کارگردانی این فیلم سینمایی را که با اقتباس از رمان جدید مویز ساخته می‌شود به عهده خواهد داشت.

رمان جدید جوجو مویز توسط انتشارات «پنگوئن ‌رندوم هاوس»‌ در ماه اکتبر روانه بازار خواهد شد. این رمان که «بخشنده ستارگان» [The Giver of Stars] نام دارد، جدیدترین اثر جوجو مویز محسوب می‌شود. این نویسنده تاکنون ۴۰ میلیون نسخه از آثارش را در سراسر جهان به فروش رسانده است. 

این رمان که بیشتر آن بر اساس داستان‌های واقعی نوشته شده است داستان یک گروه از زنان جوان متفاوت را روایت می‌کند که در تلاش‌اند با کنار زدن روزمرگی‌ها دانش و قدرت را برای جامعه کوهستانی‌شان به ارمغان بیاورند.

این اولین‌بار نیست که آثار «جوجو مویز»‌ مورد اقتباس قرار می‌گیرد. پیش‌تر با اقتباس از رمان «من پیش از تو» این نویسنده نیز یک فیلم سینمایی ساخته شده که به فروش جهانی ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است.

«‌الیسون اون» و «دبرا هیوارد» تهیه‌کنندگی این پروژه را به عهده خواهند داشت. جوجو مویز نیز به عنوان تهیه‌کننده اجرایی در این پروژه حضور خواهد داشت.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...