رمان جدید جوجو مویز توسط کمپانی «یونیورسال پیکچرز» به یک اثر سینمایی تبدیل می‌شود.

بخشنده ستارگان [The Giver of Stars] جوجو مویز

به گزارش ایسنا به نقل از ورایتی،‌ «اول پارکر» کارگردانی این فیلم سینمایی را که با اقتباس از رمان جدید مویز ساخته می‌شود به عهده خواهد داشت.

رمان جدید جوجو مویز توسط انتشارات «پنگوئن ‌رندوم هاوس»‌ در ماه اکتبر روانه بازار خواهد شد. این رمان که «بخشنده ستارگان» [The Giver of Stars] نام دارد، جدیدترین اثر جوجو مویز محسوب می‌شود. این نویسنده تاکنون ۴۰ میلیون نسخه از آثارش را در سراسر جهان به فروش رسانده است. 

این رمان که بیشتر آن بر اساس داستان‌های واقعی نوشته شده است داستان یک گروه از زنان جوان متفاوت را روایت می‌کند که در تلاش‌اند با کنار زدن روزمرگی‌ها دانش و قدرت را برای جامعه کوهستانی‌شان به ارمغان بیاورند.

این اولین‌بار نیست که آثار «جوجو مویز»‌ مورد اقتباس قرار می‌گیرد. پیش‌تر با اقتباس از رمان «من پیش از تو» این نویسنده نیز یک فیلم سینمایی ساخته شده که به فروش جهانی ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است.

«‌الیسون اون» و «دبرا هیوارد» تهیه‌کنندگی این پروژه را به عهده خواهند داشت. جوجو مویز نیز به عنوان تهیه‌کننده اجرایی در این پروژه حضور خواهد داشت.

................ هر روز با کتاب ...............

رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...