رمان جدید جوجو مویز توسط کمپانی «یونیورسال پیکچرز» به یک اثر سینمایی تبدیل می‌شود.

بخشنده ستارگان [The Giver of Stars] جوجو مویز

به گزارش ایسنا به نقل از ورایتی،‌ «اول پارکر» کارگردانی این فیلم سینمایی را که با اقتباس از رمان جدید مویز ساخته می‌شود به عهده خواهد داشت.

رمان جدید جوجو مویز توسط انتشارات «پنگوئن ‌رندوم هاوس»‌ در ماه اکتبر روانه بازار خواهد شد. این رمان که «بخشنده ستارگان» [The Giver of Stars] نام دارد، جدیدترین اثر جوجو مویز محسوب می‌شود. این نویسنده تاکنون ۴۰ میلیون نسخه از آثارش را در سراسر جهان به فروش رسانده است. 

این رمان که بیشتر آن بر اساس داستان‌های واقعی نوشته شده است داستان یک گروه از زنان جوان متفاوت را روایت می‌کند که در تلاش‌اند با کنار زدن روزمرگی‌ها دانش و قدرت را برای جامعه کوهستانی‌شان به ارمغان بیاورند.

این اولین‌بار نیست که آثار «جوجو مویز»‌ مورد اقتباس قرار می‌گیرد. پیش‌تر با اقتباس از رمان «من پیش از تو» این نویسنده نیز یک فیلم سینمایی ساخته شده که به فروش جهانی ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است.

«‌الیسون اون» و «دبرا هیوارد» تهیه‌کنندگی این پروژه را به عهده خواهند داشت. جوجو مویز نیز به عنوان تهیه‌کننده اجرایی در این پروژه حضور خواهد داشت.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...