رمان «بوسه‌ای پیش از مرگ» [A kiss before dying] نوشته آیرا لوین [Ira Levin] با ترجمه حسین یعقوبی و توسط نشر مروراید منتشر شد.

بوسه ای پیش از مرگ» [A kiss before dying] نوشته آیرا لوین [Ira Levin]

به گزارش کتاب نیوز، آیرا لوین، (1929_2007) نویسنده‌ی آمریکایی در منهتن نیویورک به دنیا آمد و بزرگ شد. او ابتدا به دانشگاه دریک و سپس به دانشگاه نیویورک رفت و در رشته های فلسفه و زبان انگلیسی تحصیل کرد. لوین پس از فارغ التحصیلی به نوشتن متن برای برنامه های رادیویی و تلویزیونی روی آورد و اولین اثرش در سال 1951 به صورت حرفه ای مورد استفاده قرار گرفت. «بچه‌ی رزمری»، «تله‌ی مرگ» و «اتاق ورونیکا» از آثار مشهور لوین است.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

ازدواج با دختری ثروتمند قرار بود آینده‌ی موفقش را تضمین کند، اما حالا دوروتی برایش مانع بود نه وسیله، باید کلکش را می کند؛ قبل از ساعت سه و به شیوه‌ای که خودکشی به‌نظر می‌رسید...

آیرا لوین در این نوآر روانکاوانه که موفق به دریافت جایزه‌ی معتبر ادگار آلن پو شده است، با قلمی پرکشش داستان را به گونه‌ای نفس گیر پیش می‌برد که خواننده نمی‌تواند کتاب را تا پایان زمین بگذارد.

«بوسه ای پیش از مرگ» نوشته آیرا لوین در 173 صفحه و قیمت 55 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...