ایندیپندنت | ترجمه حسین عیدی‌زاده


شاید عجیب به نظر برسد اما تعدادی از شاهکارهای ادبی از جمله «گوربه‌گور» نوشته
ویلیام فاکنر در مدت زمان بسیار کوتاهی نوشته شده‌اند.

به گزارش خبرآنلاین، اگر نوشتن برخی از رمان های مهم ادبیات جهان سال های سال طول کشیده‌اند، در مقابل رمان‌هایی هم وجود دارند که ظرف چند هفته نوشته شده اند؛ مثل رمان «گور‌به‌گور» که
ویلیام فاکنر آن را ظرف شش هفته نوشته است.

البته در دنیای ادبیات بیشتر  در مورد رمان‌ها یا داستان‌هایی افسانه‌سرایی می‌شود  که سال‌هایی زیادی از عمر یک نویسنده  صرف نوشتن آن شده است. مثل رمان چند جلدی
«در جستجوی زمان از دست رفته» که نوشتنش برای مارسل پروست نویسنده فرانسوی 10 سال طول کشید، اما این یک واقعیت است که برخی از اثار مشهور هم وجود دارند که حتی زیر 30 روز نوشته شده‌اند؛م ثل رمان «قمار‌باز» که داستایوفسکی آن را  26 روزه نوشته است.

رمان‌نویسی در 30 روز
شاید به همین خاطر است که از 11 سال پیش تا امروز با آغاز شدن «ماه ملی رمان‌نویسی» صدها نویسنده تازه‌کار در سراسر دنیا از اول نوامبر (10 آبان)دست به کار می‌شوند تا در عرض 30 روز رمانی 50 هزار کلمه‌ای بنویسند. آنها اجتمالا بارها فهرست کتاب‌هایی را که نویسنده‌های معروف ظرف چند هفته نوشته‌اند، در ذهنش‌شان بالا و پایین می‌کنند تا با اعتماد به نفس بیشتری وارد این کارزار شوند.

ماجرای شکل گیری این پروژه هم جالب است. 21 دوست تصمیم می گیرند تا برای رسیدن به آرزوهای ادبی خود دست به کار جدی و جدیدی بزنند. آنها پروژه نوشتن رمان در یک ماه را آغاز می‌کنند، پروژه‌ای که حالا حسابی سرو صدا کرده و باعث خلق آثار زیادی شده است.

امسال انتظار می‌رود در انتهای این پروژه، آخر نوامبر بیش از 200 هزار کتاب در وبسایت «ماه ملی رمان‌نویسی» بارگذاری شود.
لیندسی گرنت، یکی از مسئولان پروژه می‌گوید تاکنون 55 رمان که طبق قوانین پروژه نوشته شده‌اند به چاپ رسیده‌اند، از جمله «آب برای فیل‌ها» نوشته سارا گرون که در سال 2006 به مدت 12 هفته جز کتاب‌های پرفروش «نیویورک تایمز» بود.
گرنت افزود: «ایده اصلی پیاده کردن نسخه اولیه رمان است. بعدش ممکن است آن را بازنویسی کنند.»
دو سال پیش سباستین فوکس تریلری جیمز باندی به نام «شاید برای شیطان مهم باشد» را در شش هفته، طبق الگوی یان فلمینگ برای کتاب‌های «جیمز باند» نوشت.

فوکس می‌گوید: «از آن عجله لذت بردم. به نحوی سرعت من با سرعت طرح داستانی یکسان بود. رمان‌هایی که به سرعت نوشته می‌شوند ممکن است همان حالت ناهم‌خوان زندگی را داشته باشند. شاید یکی از نکات برجسته «جین برودی» همین باشد، رمانی که در آن داستان به عقب و جلو سفر می‌کند. احساس افسارگسیختگی این پروژه هیجان‌انگیز است. بزرگترین خطر این است که نویسنده نداند مضمونش چیست.»

برپایی همین پروژه بهانه‌ای شده برای ایندیپندنت تا به سراغ 10 اثری برود که در زمان بسیار کوتاهی نوشته شده‌اند.
فهرستی که در آن نام گرهام گرین و یکی از محبوب‌ترین رمان‌هاش یعنی «مامور معتمد» هم به چشم می خورد. او این رمان را   سال 1938 در عرض 6 هفته  نوشت ؛آن هم در حالی که با نوشتن «قدرت و افتخار» دست و پنجه نرم می‌کرد.
گرین بعدا در زندگینامه‌اش به این نکته اشاره کرد: «زمینه داستان جنگ داخلی اسپانیا بود. آن موقع برای نوشتن «قدرت و افتخار» به دردسر افتاده بودم، تا آنجا که عقل من قد می‌داد پولی در این کتاب نبود. مطمئنا همسر و دو فرزندم با کتابی که بفروش نبود نمی‌توانستند زندگی کنند، پس تصمیم گرفتم کتابی «سرگرم‌کننده» را با سرعت بالا بنویسم، صبح‌ها این کتاب را می‌نوشتم و بعدازظهرها با «قدرت و افتخار» کلنجار می‌رفتم.»

اما این 10 رمان چه رمان هایی هستند؟

1. «
سرود کریسمس» / چارلز دیکنز: دیکنز کم و بیش مسئول شکل‌گیری روح کریسمس است؛ خیرخواهی همگان و شادی که تمامی داستان اشباح را انباشته است، همچنین این داستان سه شخصیت «اسکروج»، «تیم کوچولو» و «باب کراچی» را به ما معرفی می‌کند. عنوان اصلی این اثر «یک سرود کریسمس به نثر: داستان اشباح کریسمس» بود.

2. «گوربه‌گور» / ویلیام فاکنر: فاکنر که در سال 1949 برنده نوبل ادبیات شد، یکی از بزرگترین آثار ادبی قرن بیستم را در حالی نوشت که در نیروگاه برق مشغول به کار بود. رمان داستان مرگ ادی باندرن را به شیوه جریان سیال ذهن از 15 زاویه دید روایت می‌کند. عنوان کتاب برگرفته از کتاب ششم «ادیسه» اثر هومر است که در آن آگاممنون خطاب به اودیسئوس جمله عنوان اصلی کتاب یعنی «As I Lay Dying» را به کار می‌برد. این جمله را می‌توان «وقتی به انتظار مرگ دراز کشیدم» ترجمه کرد.

3. «بهار خانم جین برودی» / موریل اسپارک: جین برودی، معلم مدرسه اسکاتلندی باهوش به دخترانش بیش از درس کتاب و مدرسه، درس زندگی آموخت. این رمان اسپارک را به عنوان یکی از برترین نویسندگان معاصر معرفی کرد. «بهار خانم...» اولین بار در مجله «نیویورکر» به چاپ رسید. در سال 2005 مجله «تایم» این رمان کوتاه را به عنوان یکی از 100 اثر برتر ادبی پس از سال 1923 معرفی کرد.

4. «اتود در قرمز لاکی» / آرتور کانن دویل: این داستان بلند شاید شاهکار ادبی یا داستان کاراگاهی مطرحی نباشد، اما اولین حضور شرلوک هلمز در دنیای ادبیات است. کتاب ابتدا قرار بود «کلاف سردرگم» نام بگیرد، اما نام آن تغییر کرد و اول بار در سالنامه «کریسمس بیتن» چاپ شد. این داستان دو بخش دارد؛ بخش اول را دکتر واتسن به زبان اول شخص روایت می‌کند و در بخش دوم راوی سوم شخص ماجرای قتل را شرح می‌دهد.

5. «لاک‌پشت و خرگوش» / الیزابت جنکینز: جنکینز که سپتامبر امسال در سن 104 سالگی درگذشت این شاهکار را در «گرمای سوزان یک خیانت» نوشت. او در زمان نوشتن این رمان از نامزدش جدا شده بود. جنکینز بیشتر با نوشتن زندگینامه جین آستین و الیزابت اول شهرت دارد. «لاک‌پشت و خرگوش» ماجرای یک ازدواج به ظاهر موفق است که شکست می‌خورد.

6. «در سفر» / جک کروئک: کروئک یکی از معدود کتاب‌هایی که موفق به تغییر فرهنگی شد را در یک نشست و روی یک رشته کاغذ نوشت. البته او برای نوشتن این اثر یاداشت‌های مفصلی داشت که حاصل هفت سال سفر در سراسر آمریکا بود.

7. «گنج‌های حضرت سلیمان» / اچ. رایدر هگرد: داستان گنجینه‌ای در آفریقا که تمدنی گمشده از آن مراقبت می‌کند به سرعت به یکی از کتاب‌های پرفروش بدل شد و ژانر دنیای‌گمشده را پایه‌گذاری کرد. هگرد شرط بسته بود که داستانی بهتر از «جزیره گنج» استیونسن می‌نویسد.

8. «مامور معتمد» / گراهام گرین: گرین روزگار سختی برای نوشتن «قدرت و افتخار» داشت و متوجه شد بدش نمی‌آید کمی پول دربیاورد، به همین دلیل نوشتن «مامور معتمد» را آغاز کرد. «د» مأمور معتمد و تنهایی است. او برای نجات کشورش که غرق در جنگ داخلی است به انگلستان می‌رود. هم زمان از طرف شورشیان «ل» نیز مأمور می‌شود در رقابتی تنگاتنگ مانع مأموریت «د» شوند. «د» که نمی‌داند برای پیشبرد ماموریتش به چه کسی اعتماد کند با دختر زیبا و جوانی به نام رز کالن آشنا می‌شود که می‌تواند برگ برنده او در بازی زندگی باشد.

9. «شاید برای شیطان مهم باشد» / سباستین فوکس: یان فلمینگ، خالق داستان‌های جیمز باند آنها را شش هفته‌ای می نوشت، فوکس هم تصمیم گرفت پس از اجازه گرفتن از مالکان حقوق آثار فلمینگ این مسیر را دنبال کند. «شاید برای...» سی و ششمین جلد از مجموعه کتاب‌های مامور «007» است. فوکس با رمان‌های «آواز پرنده» و «شارلوت گری» شهرت دارد.

10. «قمارباز» /
فئودور داستایفسکی: نویسنده بزرگ روس بدهکار بود و معتاد به قمار. در آن زمان مشغول نوشتن شاهکارش «جنایت و مکافات» بود. پس نوشتن این رمان کوتاه را برای پرداخت بدهی‌اش آغاز کرد، او رمان را برای آنا اسنیتکینا دیکته می‌کرد و او می‌نوشت. پس از نوشتن رمان کوتاه داستایوسکی با اسنیتکینا ازدواج کرد. رمان از زاویه دید الکسی ایوانوویچ، معلم سرخانه خانواده ثروتمند یک ژانرال سابق روس روایت می‌شود.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...