«ناتمام» [The parts left out] رمانی روان‌شناختی از توماس آگدن [Thomas Ogden] با ترجمه منصوره وحدتی احمدزاده توسط انتشارات ققنوس منتشر و روانه بازار نشر شد.

ناتمام» [The parts left out]  توماس آگدن [Thomas Ogden]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ توماس آگدن، نویسنده آمریکایی این اثر، را می‌توان از حیث پرداختن به مسائل روان‌شناختی دنباله‌رو اروین یالوم دانست. او که در کودکی شاهد جلسات روان‌درمانی مادرش بود، در بزرگسالی و بعد از تحصیل در رشته ادبیات، دوباره به سراغ روان‌شناسی می‌رود. در کارنامه کاری آگدن کتاب‌های بسیاری در زمینه روان‌شناسی و دو رمان به نام‌های «ناتمام» و «جاذبه و بخت» خودنمایی می‌کند. آگدن به تئوری مخصوص خودش در مباحث روان‌شناسی دست یافته و آن را غیر مستقیم در رمان‌هایش به کار برده است.

«ناتمام» ماجرای زندگی دو خانواده است: خانواده‌ای کشاورز شامل یک زن و شوهر و دو دختر به نام‌های مارتا و آنه، و خانواده‌ای به‌نظر تحصیل‌کرده که شامل مارتای بزرگسال، همسرش اِرل و فرزندانشان وارن و ملودی است. مارتا که تحت تأثیر بحران‌های کودکی، رابطۀ بد پدر و مادر با هم و رفتار پر از خشم پدر با او و خواهرش حاضر به برقراری ارتباط با هیچ مردی نبوده، بالاخره با اِرل که او هم از خانواده‌ای کشاورز است، ازدواج می‌کند.

بحران‌های روانی مارتا بعد از به دنیا آمدن پسرش وارِن، تحت تأثیر گذشته تلخی که از سر گذرانده، بروز می‌کند و تقدیر مارتا و همسرش را علی‌رغم تلاش برای فرار از زندگی گذشته روبه‌روی هم قرار می‌دهد.

انتشارات ققنوس این رمان را در 232 صفحه به قیمت 48 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...