اندوهی توأم با تسلیم و رضا ... دو دختر از طبقه‌ی متوسط را که قایقشان در دریاچه برگشته بود، نجات می‌دهد و عاشق یکی از آنها می‌شود... مادرش زنی اتوکش است... برای پیشرفت کارش، لازم است که با دختری از اشراف ثروتمند وصلت کند... با هم از خانه می‌گریزند... چند تن از دوستانش با «بانو»های بدنامشان... از اشارات توهین‌آمیز آنها دل‌آزرده می‌شود و میان دو دلداده شکاف درونی عمیقی پدید می‌آید

سرگردانی‌ها [Irrungen und Wirrungen] رنج دلدادگی رمان تئودور فونتانه

سرگردانی‌ها (رنج دلدادگی) [Trials and Tribulations یا Irrungen und Wirrungen] رمانی از تئودور فونتانه1 (1819-1898)، نویسنده‌ی آلمانی که در 1888 انتشار یافت؛ این، یکی از دقیق‌ترین، عمیق‌ترین و ظریف‌ترین آثار اوست. داستان آن ساده است و از واقعیات روزمره‌ی جاری متأثر از اندوهی توأم با تسلیم و رضا گرفته شده است. این اثر نشان می‌دهد که نویسنده از روح آدمی آگاهی تیزبینانه‌ای دارد.

در یکی از تعطیلات روز یکشنبه، افسر و بارون جوان، بوتو فون ریناکر2 در حوالی برلین، دو دختر از طبقه‌ی متوسط را که قایقشان در دریاچه برگشته بود، نجات می‌دهد. عاشق یکی از آنها به نام لنه نیمیچ3 می‌شود. لنه دختر دلربا و باشهامتِ زنی اتوکش است. دو دلداده هرروز یا در خانه‌ی مادر لنه یا در باغ مجاور خانه‌ی زن و شوهری به نام خانوادگی دور4 با یکدیگر ملاقات می‌کنند؛ زن و شوهر دو اصیل‌زاده‌ی برلینی‌اند که نویسنده استادانه آنها را وصف می‌کند. عشق والا و عمیق دو جوان دیری نمی‌پاید. بوتو از خانواده‌ای اشرافی ولی کم‌مکنت است. برای پیشرفت کارش، لازم است که با دختری از اشراف ثروتمند وصلت کند. خانواده‌اش تقریباً از زمانِ کودکی او دختر مورد نظر را انتخاب کرده‌اند و به‌زودی یکی از عموهایش سر می‌رسد و تکلیفش را به او یادآوری می‌کند.

بوتو و لنه پا به گریز چندروزه‌ای در بیشه‌های اشپره5 می‌گذارند؛ به امید آنکه در آنجا در کنار هم از لذت تنهایی برخوردار شوند، ولی در آنجا چند تن از دوستان هنگ بوتو را می‌بینند که همه «بانو»های کم و بیش بدنامشان را همراه داشتند. لنه از اشارات توهین‌آمیز این اشخاص دل‌آزرده می‌شود و میان دو دلداده شکاف درونی عمیقی پدید می‌آید. بعد، بوتو با دختر طناز و دلربا و فاسد و اندکی عاشق ازدواج می‌کند. تسلیم این ازدواج می‌شود، بی‌آنکه عشق نخستین خود را از یاد ببرد.

سرگردانی‌ها [Irrungen und Wirrungen] تئودور فونتانه

لنه عمیقاً رنج می‌برد ولی سرانجام با مردی شریف و دارای احساسات پاک ازدواج می‌کند. جو تسلیم و رضایی که رمان در آن پایان می‌یابد، از تراژدی آرامی حکایت می‌کند که غالباً در پسِ سرنوشت‌های ساده و معمولی پنهان می‌ماند. این رمان از جهت ساخت خود یکی از معتدل‌ترین آثار فونتانه است. شاعر با آن از سنت‌های پس از رمانتیسم می‌گسلد و به نمایش روشن و دقیق واقعیت روی می‌آورد.

اسماعیل سعادت. فرهنگ آثار. سروش


1. Theodor Fontane 2. Botho von Rienäcker
3. Lene Nimptsch 4. Dörr 5. Spree

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...