دستاورد زایش فکر از فکر | الف


عمرش دراز بادا! از حسن روزگار، استاد احمد سمیعی گیلانی علاوه بر قرن سیزدهم و چهاردهم، پانزدهمین قرن هجری شمسی را نیز به چشم دید و امیدواریم همچنان سایه‌اش بر سر فرهنگ، ادب و تفکر در ایران دیار گسترده باشد.

احمد سمیعی گیلانی خلوت فکر

سمیعی گیلانی به سال 1299 شمسی در گیلان زاده شد. دوران کودکی‌اش در رشت گذشت و در همین شهر به مدرسه رفت و دوره ابتدایی و متوسطه را گذراند. اما برای تحصیل در دانشگاه به تهران آمد. در رشته ادبیات دانشگاه تهران تحصیل کرد و از مقطع کارشناسی ارشدنیز فارغ التحصیل شد.

او از جوانی سر پرسودایی داشت و همانند بسیاری از همنسلان خود وارد فعالیت‌های سیاسی شد. به همین دلیل چند سالی را هم در زندان گذراند. با این حال علاقه‌ای که به مطالعه داشت باعث شد که از این تحدید برای خود فرصتی بسازد. او در پیش گفتار کوتاهی که برای کتاب «خلوت فکر» نوشته به این دوران اشاره کرده و به الگو برداری خود از روشی که یکی از زندانی‌ها برای مطالعه در آن شرایط به کار میبرد، یاد می‌کند.

سمیعی همچنین در پیش گفتار این کتاب که به همت نشر هرمس منتشر شده؛ اشاراتی بر دلایل نامیدن اثر حاضر به عنوان خلوت فکر داشته و از دم خور شدن با مثنوی مولانا سخن می‌گوید که گویا جرقه آغاز خلوت‌های فکری ایشان بوده که در سالهای بعد هم ادامه یافته است.

در مقدمه‌ی کوتاهی که با عنوان «چرا خلوت فکر؟» به عنوان سرآغاز کتاب حاضر نوشته به نکته‌ی مهمی تاکید دارد که از آن با عنوان «پدیدهٔ زایش فکر از فکر» یاد کرده است. این نکته که از جوانی به صرافت آن افتاده در روند خلق آثار قلمی خود نیز شاهد بوده است: «دیدم ابتدا تِزِ اصلی (جان‌مایه) در ذهنم جوانه می‌زند سپس این جوانه، با تداعی‌ها و روابطش با پدیده‌های دیگر همچنین، با نگاه به آن از زوایای متعدّد حتّی با تقابل و چالش با ضدّ خود، شاخ و بال می‌رویاند و ریشه می‌دواند و به درختی تناور و استوار بدل می‌شود.» و مقالات گرد آمده در مجموعه حاضر نیز نتیجه همین روند بوده است: «فراوردهٔ این مجموعه ترجمه‌ها و گزارش‌های آثاری است که همان زایش فکر از فکر را در آن‌ها یافتم و با شور و شوق به برگرداندن آن‌ها به زبان فارسی کشانیده شدم.»

براین اساس می‌توان گفت که حاصلِ این «پدیدهٔ زایش فکر از فکر» آثار قلمی و ترجمه‌ای بسیار ایشان بوده که بخشی از آنها که در قالب مقاله انتشار یافته اند، در کتاب حاضر گردهم آمده‌اند.

پس تا اینجای کار بزرگترین حسن «خلوت فکر» که به همت نشر هرمس به بازار آمده، این است که مجموعه ای از مقالات خواندنی و ارزشمند استاد احمد سمیعی گیلانی ست که دهه‌ها پیش از این انتشار یافته و به دلیل پراکنده بودن در نشریات مختلف دور از دسترس علاقمندان قرار داشته و نایاب بوده اند، در اختیار ایشان قرار گرفته است.

در خلوت فکر نیز سایه اقتصادی‌نیا کار گردآوری و تنظیم و تدوین مقالات استاد را برعهده داشته که پیش از این نیز در دو کتاب استاد سمیعی چنین وظیفه ای را برعهده داشت. این دو دفتر مجموعه ای از مقاله‌های سمیعی بودند که با عنوان گلگشت‌های ادبی و زبانی ۱ و ۲ در انتشارات هرمس در ابتدای دهه‌ی نود، منتشر شدند. مقالات این دو دفتر آن دسته از آثار استاد بودند که در زمینهٔ زبان و ادبیات فارسی قرار می‌گرفتند. امّا دفتر حاضر یعنی «خلوت فکر» چنان که از عنوانش نیز می‌توان حدس زد دربرگیرندهٔ مقالاتی هستند که در حوزه‌ی فلسفه و علوم اجتماعی جای می‌گیرند.

البته باید اشاره داشت سمیعی در میان نویسندگان و مترجمان هم‌نسل از جمله چهره‌هایی است که در کنار ادبیات، به فلسفه نیز عنایت بسیار داشته است و چه بسا نزد ایشان فلسفه بر ادبیات نیز رجحان داشته است. مجموعه تالیفات و ترجمه های کوتاه و بلند ایشان گواهی‌ست بر این مهم که از اندیشه‌ورزی نویسنده و یا پدیده‌ی زایش فکر از فکر در این نوشته‌ها مایه گرفته است.

عناوین پانزده مقاله گردآوری شده در کتاب خلوت فکر بدین قرار است: «حاصل عمر برتراند راسل»، «سیر فلسفی دیدرو»، «آزادی و علوم انسانی»، «زرتشت و دین ایرانی»، «روش تحقیق در عرصه علوم تجربی و علوم اجتماعی»، «عدالت»، «دیدرو و عصر روشنگری»، «جامعه: قدرت سیاسی»، «حق و قوه قهریه»، «آرای شارل پگی»، «عمل، وجود و ارزش»، «درباره دموکراسی»، «روابط اشخاص: دیگری»، «جامعه و قدرت اقتصادی....» و «ابن خلدون».

پاره ای از این مقالات ترجمه های سمیعی (از زبان فرانسه) و برخی از آنها نیز نوشته‌هایی هستند حاصل پژوهش‌هایی متنوع که به دلایل مختلف فی المثل برای سخنرانی تهیه شده اند. «دربارهٔ دمکراسی» یکی از همین نوشته‌هاست که در واقع متن سخنرانی استاد سمیعی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. سیر فلسفی دیدرو نیز متن سخنرانی دیگری از ایشان است. «حاصل عمر برتراند راسل» نوشته‌‍ای ترجمه شده از زبان فرانسه است؛ اما حسن دقت ایشان در ترجمه به حدی بوده که از نجف دریابندری برای مقابله نسخه انگلیسی آن کمک گرفته است. استاد سمیعی از جمله چهره‌هایی‌ست که تجربه همکاری با موسسه فرانکلین را داشت که پایه‌گذار اهمیت ویراستاری در چاپ و نشر کتاب بود. خود استاد نیز در ویرایش صاحب تخصص و اعتبار بود که تألیفاتش در این زمینه از جمله آثار مرجع شناخته می‌شود. در سالهای اخیر استاد سمیعی از اعضای برجسته و پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بوده است.

در آخر باید به این نکته اشاره داشته باشیم که کیفیت محتوایی مقالات گردآمده در کتاب «خلوت فکر» و تنوع موضوعی آنها، نشان از گستردگی وسیع مطالعات و پژوهشهای استاد سمیعی در کنار غنای کیفی آنها دارد که در دو کتاب گلگشت‌های زبانی و ادبی نیز شاهد آن بودیم.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...