کمدی حقیقت و خیال | ایبنا


نمایشنامه «رامسس دوم» [Ramses II] نوشته‌ی سباستین تیری [Sébastien Thiéry]، اثری درخشان از دل تئاتر آبسورد است که با طنزی تلخ و دیالوگ‌هایی پیچیده، مرز میان واقعیت و خیال را به چالش می‌کشد. تیری در این نمایشنامه، با بهره‌گیری از تکنیک‌های خاص روایت و دیالوگ‌های معناباخته، جهانی را خلق کرده که در آن انسان‌ها در جست‌وجوی حقیقت، بیش از پیش در گرداب توهم و تردید فرو می‌روند.

رامسس دوم» [Ramses II] نوشته‌ی سباستین تیری [Sébastien Thiéry]،

قصه‌ی نمایشنامه از یک موقعیت ساده آغاز می‌شود: ژان و الیزابت، پدر و مادری که برای ناهار منتظر دختر و دامادشان هستند؛ زوجی که به تازگی از سفری به مصر بازگشته‌اند. اما وقتی تنها داماد از راه می‌رسد و هیچ توضیح قانع‌کننده‌ای درباره غیبت همسرش ندارد، ماجرا به تدریج رنگ و بوی معما به خود می‌گیرد. رفتار عجیب داماد، سخنان مبهم و گریزهای مکرر او از پاسخ‌های شفاف، تماشاگر را با سوالات پی‌درپی مواجه می‌کند: حقیقت چیست؟ چه اتفاقی برای دختر افتاده است؟

در «رامسس دوم»، تیری با سه بار تکرار یک صحنه با دیالوگ‌ها و موقعیت‌های ظاهراً مشابه اما با شدت فزاینده‌ی تعلیق و غافلگیری، تماشاگر را وارد فضایی می‌کند که در آن مرزهای واقعیت و خیال به طرز دردناکی کمرنگ می‌شود. این تکنیک تکرار، یادآور سبک آثار صاموئل بکت است؛ جایی که زمان و مکان معنای خود را از دست می‌دهند و انسان در چرخه‌ی بی‌پایان پرسش و تردید اسیر می‌شود.

خصوصیت بارز این نمایشنامه، همسویی آن با ویژگی‌های تئاتر آبسورد است. دیالوگ‌ها چنان معنای خود را باخته‌اند که شخصیت‌ها و حتی مخاطب نمی‌توانند به روشنی دریابند کدام گفته حقیقت دارد و کدام زاده‌ی توهم است. شخصیت‌های اصلی، پدر و داماد، با یقین به دیده‌ها و شنیده‌های خود تکیه می‌کنند؛ در حالی که مادر خانواده، اگرچه شاهد همان صحنه‌هاست، در پذیرش یا رد واقعیت تردید دارد. این شک و دوگانگی، ریشه در ناتوانی انسان معاصر برای درک کامل واقعیت جهان پیرامونش دارد.

نمایشنامه، در لایه‌ای عمیق‌تر، تصویری تلخ از فروپاشی روابط انسانی ارائه می‌دهد. شخصیت‌ها به ظاهر در حال گفتگو هستند، اما در حقیقت هر کدام در دنیای ذهنی خود محبوس‌اند و ارتباط واقعی با دیگری برقرار نمی‌کنند. دیالوگ‌ها بیشتر شبیه مونولوگ‌هایی جداگانه‌اند که تنها به ظاهر به هم مربوطند. این وضعیت، به زیبایی بحران ارتباط در دنیای معاصر را به تصویر می‌کشد؛ جهانی که در آن هر کس در جزیره‌ی ذهنی خویش تنها مانده است.

با وجود این فضای تاریک و فلسفی، «رامسس دوم» در نهایت یک کمدی است؛ کمدی روابط انسانی، کمدی تلاش عبث انسان برای یافتن حقیقتی که هرگز به‌روشنی درک نمی‌شود. طنز جاری در نمایشنامه از همان سرگشتگی شخصیت‌ها می‌آید؛ از تلاش‌های بی‌نتیجه‌ی آن‌ها برای توضیح، فهمیدن و پذیرفتن واقعیتی که مدام در حال لغزیدن و فرار است.

در پایان نمایش، آنچه بیش از همه در ذهن مخاطب می‌ماند، نه پاسخ به سوالات مطرح شده، بلکه خود روند جست‌وجو و سردرگمی شخصیت‌هاست. این نمایشنامه با زبانی ساده اما پرمغز، بیهودگی تلاش انسان برای درک کامل حقیقت را نشان می‌دهد و از این منظر، اثری عمیق و تاثیرگذار به شمار می‌آید.

شهلا حائری، مترجم این اثر، در یادداشت خود بر ترجمه‌ی فارسی «رامسس دوم»، به خوبی به ویژگی‌های این نمایشنامه اشاره کرده است. او به دقت فضای میان واقعیت و توهم را که تیری خلق کرده، توصیف می‌کند و خواننده‌ی فارسی‌زبان را با ظرافت‌های این متن خاص آشنا می‌سازد. همکاری پانته‌آ محقق نیز در روند برگردان این اثر، باعث شده تا ترجمه‌ی نهایی، خوانا و نزدیک به روح اصلی اثر باشد.

بخش‌هایی از نمایشنامه نیز به خوبی این سرگشتگی را بازتاب می‌دهند؛ جایی که داماد با لحنی آشفته می‌گوید: «آره… در اصل می‌خواستم شوخی کنم باهاتون… شوخی شوخی جدی شد… نمیدونم چی شد… اوضاع کلاً از دستم در رفت…» و یا توصیف خود را همچون قایقی در طوفان بیان می‌کند: «باد مخالف بود که به سمتم می‌وزید… برخلاف میلم از ساحل دور می‌شدم… فقط مستقیم برو وسط دریا.»

این جملات، نه تنها بحران روانی شخصیت‌ها را نشان می‌دهد، بلکه به شکلی شاعرانه بحران معناباختگی انسان مدرن را نیز در خود دارد.

در مجموع، «رامسس دوم» اثری است که هم با تیزبینی روانشناختی و هم با طنزی گزنده، مخاطب را به تماشای سرگشتگی انسان در جهانی مبهم و بی‌ثبات می‌برد. نمایشی است درباره‌ی امید، توهم، حقیقت و فریب؛ کمدی غم‌انگیزی از سرنوشت بشر در عصر بیگانگی.

«رامسس دوم» با ترجمه شهلا حائری در ۸۴ صفحه و به همت انتشارات نی منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...