انسان بر سر دوراهی جهنم و رحمت خدا | تسنیم


آنچه در عاشورای سال 61 هجری در بیابان‌های تفتیده‌ی عراق رقم خورد، مشمول قاعده‌ی «خلق و حفظ الهی» است. درباره‌ی کربلا و عاشورای حسین(ع) زیاد گفته و شنیده‌ایم به قاعده‌ی هر سال محرم و صفر؛ خاصه دهه‌ی اول و خاصه اربعین سیدالشهدا(ع). این تکرار گاهی ما را به ورطه‌ی مکررات کشانده است. واقعه‌ی عاشورا فقط یک واقعه در بستر تاریخ نیست؛ حتی تنها واقعه‌ای دارای ابعاد و وجوه گوناگون هم نیست.

خلاصه کتاب بینایی»  امین بابازاده

در «بینایی» نویسنده تمرکزش را از همراهان امام از قبیله‌ی بنی‌هاشم منصرف کرده و اتفاقاً به آدم‌ها و همراهانی پرداخته که هرچند از قبیله‌ی حضرت حسین(ع) نیستند، در عاقبت‌به‌خیری و رستگاری هم‌قبیله‌ی امام بودند. «بینایی» درباره‌ی والاترین اصحاب تاریخ تا عاشوراست؛ کتابی کم‌حجم، خوش‌خوان و روان که نویسنده در آن اصحاب حضرت سیدالشهدا(ع) را از دلِ تاریخ بیرون کشیده و با شیوه‌ی توصیفی ـ روایی، مقابل ایرانیِ شیعیِ معاصر در سده 15 شمسی قرار داده است.

در وهله‌ی نخست، آنچه خلأ وجودش در کتاب احساس می‌شود، فهرستی تفصیلی است تا مخاطب کتاب، در اولین مواجهه با کتاب و حین مطالعه‌ی آن، بداند بنا است چه مطلبی را کجا بخواند.

در پاره‌ی نخست و بعد از مقدمه‌ی کوتاهی درباره‌ی سال‌های پایانیِ خلافت معاویه و گرفتن بیعت برای یزید، نویسنده سراغ همراهان حضرت می‌رود و مخاطب را با اصحاب امام از قبایل گوناگون عرب آشنا می‌کند. معرفی اصحاب در این کتاب بر اساس قبیله‌ی آن‌ها است تا هر کدام از اصحاب، در دسته و تیره‌ی خود شناخته شوند و از این رهگذر، پی به رابطه‌ی برخی اصحاب با هم ببریم؛ آدم‌هایی ظاهراً معمولی که همگی گرد شمع وجود امام جمع شدند.

پاره‌ی دوم کتاب، خواننده را به روز تاسوعا می‌برد؛ روز نهم محرم سال 61. و همه‌ی آن‌هایی را که در پاره‌ی اولِ کتاب با آن‌ها آشنا شدیم، در روز نهم محرم می‌بینیم و می‌شنویم. بینایی، تذکر این نکته‌ی تکان‌دهنده و بی‌نهایت جدی است که نحوه‌ی مرگ، زمان و مکان مرگ ما، نتیجه‌ی مستقیم انتخاب‌ها، تصمیم‌ها و حتی نحوه‌ی زندگی ما است؛ بزنگاه‌هایی که دوراهیِ جهنم و رحمت خدا است.

متن کتاب یک کل ساختاریافته کرانمند متشکل از نشانه‌های زبانی است که مانند هر متن دیگری مجموعه‌ای از یک پیکره‌واره زبان بنیاد دارای راوی است. در بینایی بعد از توصیف و روایت که شتاب قابل قبولی دارد و فارغ از مرثیه و هیجان و احساسات است، نویسنده در مقام راوی از متن توصیفی گسسته و در قالب «بیان» از منظر خودش به شهید در بستر واقعه، که همانا رویارویی خیر مطلق در برابر شرّ مطلق است، می‌نگرد.

یکی دیگر از ویژگی‌های روایی این اثر فقدان تخیل در روایت است. یعنی نویسنده عامدانه از ورود عناصری که می‌توانند متن را واجد جزئیات جذاب کنند خودداری کرده است. این امر در کتابی که مستقیم به واقعه عاشورا به عنوان یک رخداد وقوع یافته (fact) در تاریخ می‌نگرد از محاسن محسوب می‌شود. حسن از نظر قابلیت استناد تاریخی است، چنانکه در زیرعنوان روی جلد از اصطلاح روایت مستند استفاده شده است.

این دوری از فوران احساسات، نکته‌ی مثبت کتاب است. من بینایی را در راستای وسعت ادراک مخاطب از همراهان امام می‌بینم؛ معیّتی که نتیجه‌ی تقوا در زندگی و توفیقی الهی است. در همین راستا، طرح جلد کتاب را باید در خدمت کلّیت محتوا تحلیل کرد؛ یعنی تکه‌های آینه که فی‌نفسه از خود هیچ تلألویی ندارند، مگر با تابیدن آن آفتابِ یگانه و الهی.

در مجموع، «بینایی» نمونه‌ای قابل دفاع و قبول در ادبیات روایی عاشورا است که می‌توان آن را با طیب خاطر به مخاطب پیشنهاد داد.

کتاب «بینایی» نوشته امین بابازاده را انتشارات شهید کاظمی منتشر کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...