سی‌امین شماره مجله ادبی «چامه»، ویژه زندگی و آثار دکتر قطب‌الدین صادقی، پژوهشگر، شاعر و نمایشنامه‌نویس منتشر شد.

سی‌امین شماره مجله ادبی «چامه»

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره ویژه زندگی و آثار دکتر قطب‌الدین صادقی، با شعرها و داستان‌هایی از شاعران و نویسندگان امروز ایران و جهان به‌تازگی در ۱۶۴ صفحه منتشر شده است.

دکتر قطب‌الدین صادقی در بخشی از این گفت‌وگو گفته است: «حدود شصت، هفتاد قطعه شعر دارم و در چند نمایش اخیرم نیز شعر را در نمایش وارد کردم. هرچند بیشترین جهت‌گیری قلم در راستای پژوهش است. حقیقتش را بخواهید، من ده - پانزده تا نمایش‌های بزرگ و کلاسیک را گرفته‌ام و ضمن ترجمه حشو و زوایدشان را زده‌ام و مناسب اجرای صحنه در ایران شده است. به گونه‌ای دوباره‌نویسی کرده‌ام. علاوه بر اینها حدود ۶۵ نمایش‌نامه نوشتم، نویسندگی در چارچوب نمایش‌نامه‌نویسی، مهارت عجیب و غریبی می‌طلبد که باید هم به درون آدم‌ها نفوذ بکنی. دنیای تخیلی‌شان، تردیدها، نفسانیات و عقیده‌هاشان را در ذهن داشته باشی و هم بدل حماسی و جدل‌شان با دنیای بیرون. فکر می‌کنم تنها جایی که این دو عنصر را بتواند به همدیگر جوش بدهد، نگاه شاعرانه است.»

چامه این شماره، در چهار بخش داستان که سرپرستی آن را محمدجواد جزینی به عهده دارد، بخش شعر زمان که ضیاءالدین خالقی دبیری آن را به عهده دارد و بخش گپ و چامک انتشار یافته است.
در بخش داستان فرهاد ریحانی(سفر)، اعظم آشتیانی(بیست‌سالگی)، الهام امیری(سیب سرخ شمیران) و عبدالرزاق گورنه (آخرین هدیه با ترجمه مهوش غلامی) آثار تازه خود را منتشر کرده‌اند.

ویژه‌نامه دکتر قطب‌الدین صادقی با آثار این هنرمندان: ایرج افشاری اصل، امید روحانی، کورش سلیمانی، اردشیر صالح‌پور، منصور خلج، سعید اسدی، شهرام کرمی، کیوان اسماعیلی و صابر سعدی‌پور در ۳۲ صفحه انتشار یافته است.

همچنین در این شماره دوماهنامه، از هر شاعر پنج پرسش مطرح شده و آن‌ها پاسخ داده‌اند: محمدباقر کلاهی اهری، هرمز علی‌پور، اکبر اکسیر، نادر نیک‌نژاد، پرویز حسینی، مهری رحمانی، حسنا محمدزاده، محمد آشور، حسن فرخی، افسانه نجومی، محمد جانبازان، شهرام پوررستم، داوود ملک‌زاده، پیمان نوری، اکبر قناعت‌زاده و سمیه امینی‌راد.

شعرهای تازه این شاعران را در شماره سی‌ام دوماهنامه ادبی چامه می‌خوانید: محمود معتقدی، اکبر بهداروند، نادر نیک‌نژاد، علی مشکات، محمدعلی نیکومنش، اعظم کشاورز، حمید روزبان، محمد رضا دیری، علی محمودی، مریم نوروزی، فریبا صادقی‌پور و عزیزه خوش‌نصیب.

در بخش چامک که به شعر و ترجمه و گفتار اختصاص دارد این نام‌ها حضور دارند: عایشه بلحاج از مراکش، محمد آدم از مصر، موسی بیدج، بسام الربابعه از اردن، حسن بعیتی از سوریه، عماد آل‌کثیر، مهدی میرآبی، عمران رحیمی‌فر و اسکندر صالحی.

دوماهنامه ادبی چامه به مدیریت و سردبیری صادق رحمانی منتشر می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...