کتاب گویای «بوف کور» صادق هدایت وارد بازار کتاب شد.

بوف کور صوتی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب صوتی با صدای پوریا عطایی - گوینده، بازیگر و نریتور - با زمان ۳ ساعت و ۹ دقیقه توسط موسسه نوین کتاب گویا و با همکاری «گروه گریز» منتشر شده است.

در معرفی ناشر از این کتاب آمده است: «بوف کور» از زاویه دید اول‌شخص روایت می‌شود و از دو بخش نسبتاً جدا از هم ساخته شده ‌است. این دو بخش در برخی مواقع با استفاده از شباهت اشاره‌ها به هم مربوط می‌شوند.

صادق هدایت کتاب بوف کور را نخستین‌بار در ۱۳۱۵ زمانی که در هند به سر می‌برد، به‌صورت دست‌نویس و در ۵۰ نسخه چاپ کرد اما چاپ این کتاب در ایران تا پس از برکناری پهلوی اول محقق نشد. درنهایت نیز این کتاب در سال ۱۳۲۰ به صورت پاورقی در روزنامه‌ ایران چاپ شد. البته این چاپ با نسخه‌ دست‌نویس اولیه‌ کتاب تفاوت‌های قابل توجهی داشت. یک سال بعد، انتشارات روزنامه ایران کتاب «بوف کور» را به چاپ رساند و متن کتاب پیش از انتشار از سوی صادق هدایت مورد تجدید نظر قرار گرفت.
در بخشی از کتاب آمده است:
«در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد؛ چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیش‌آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند.. .»

صدابرداری، ویرایش، صداگذاری، میکس و مسترینگ، فضاسازی، انتخاب موسیقی و افکت این کتاب صوتی را ثمین سعادت و پوریا عطایی بر عهده داشته‌اند.

نسخه‌ چاپی «بوف کور» در ایران توسط ناشران مختلف بارها و بارها منتشر شده است. این اثر هدایت البته در خارج از کشور نیز به زبان‌های مختلف از جمله فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، سوئدی، اسپانیایی، ترکی و ... ترجمه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...