هفتمین شماره از فصلنامه فرهنگی هنری «فرهنگ‌بان» ویژه نامه ویلیام فاکنر روی دکه‌ها رفت.

فرهنگ‌بان ویژه نامه ویلیام فاکنر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، هفتمین شماره از فصلنامه فرهنگی هنری «فرهنگ‌بان» (ویژه پاییز ۹۹) به صاحب امتیازی موسسه فرهنگ بان – علی حسینخانی و مدیرمسئولی و سردبیری مرتضی هاشمی پور در ۲۹۶ صفحه و بهای ۵۰ هزار تومان منتشر شد. این شماره ویژه‌نامه‌ای است درباره ویلیام فاکنر رمان‌نویس، داستان نویس شهیر آمریکایی و برنده نوبل ادبیات.

مطالب این شماره در سه بخش «از ویلیام فاکنر»، «درباره آثار ویلیام فاکنر» و «یادبود» سامان یافته است. افتتاحیه این شماره شامل سه مطلب بدین شرح است: «چه چیز بالاتر از افتخار» نوشته مرتضی هاشمی پور، «سال شمار زندگی ویلیام فاکنر» نوشته مهدی هوره و «مرثیه خوان جنوب: مروری بر آثار ویلیام فاکنر» نوشته مشیت علایی.

عناوین بخشی از مطالب «از ویلیام فاکنر» به این شرح است:

«خطابه نوبل» با ترجمه مهرداد رحیمی مقدم
«راست قامتان (داستان)» ترجمه صفدر تقی زاده
«گذشته هرگز تمام نمی‌شود» با ترجمه علی بهروزی
«در باب نویسندگی» با ترجمه علی خزاعی فر
«درباره نقد» با ترجمه محمد دهقانی
«به جوانان ژاپن» با ترجمه احمد عقیلیان
«سخنی با نویسندگان جوان» با ترجمه وحید روزبهانی
«آلبر کامو» با ترجمه مهرداد رحیمی مقدم
«درباره خورشید همچنان می‌درخشد همینگوی» ترجمه مهرداد رحیمی مقدم
«اشعار قدیمی و نوزاد» ترجمه حنیفا پیلوار
«گفت‌وگو با ویلیام فاکنر در پاریس ریویو» با ترجمه صفدر تقی زاده و محمدعلی صفریان
«نامه‌های فاکنر» با ترجمه شکوفه میبدی
«فاکنر در دانشگاه» نوشته حمیده نوروزیان
در بخش «درباره آثار ویلیام فاکنر» نیز مطالبی به قرار زیر منتشر شده است:
«زیارت آکسفورد: گفت‌وگو با ماریو بارگاس یوسا» ترجمه احمد اخوت
«جو کریسمس: قهرمان در دنیای مدرن» جان لانگ‌لی، ترجمه صالح حسینی
«ویلیام فاکنر: چارلز دیکنز آمریکایی» لزلی فیدلر، ترجمه پوریا کاظمی
«مطرود خاک: پاسخ ویلیام فاکنر به برنامه حقوق مدنی» ادموند ویلسون و ترجمه وحید روزبهانی
«رمان‌های ویلیام فاکنر» نوشته جین استوارت و ترجمه زهرا جلال زاده
«درباره مضمون ناملفوظ بودن» جیمز برنم و ترجمه نرگس حسن‌لی
«درباره خشم و هیاهو» نوشته اولین اسکات و ترجمه امیریداله پور
«وقتی تراژدی یونانی به جلد رمان پلیسی می‌خزد» نوشته آندره مالرو و ترجمه مازیار مهیمنی
«الهه‌های انتقام در می‌سی‌سی‌پی» نوشته گراهام گرین و ترجمه محمود حبیبی
«مقدمه‌ای بر گور به گور برای ترجمه فرانسوی آن» نوشته والری لاربو و ترجمه گلناز گلناریان
«ویلیام فاکنر: رمان به مثابه فرم» نوشته کنراد ایکین و ترجمه پیمان چهرازی
«درباره آبادی» نوشته روبرت پن وارن و ترجمه زهرا گلابی زاده
«درباره مواجب سرباز» نوشته دونالد دیویدسون و ترجمه مهرداد رحیمی مقدم
«دو ویلیام فاکنر» نوشته ارل برنی و ترجمه مهرداد رحیمی مقدم
«در تقلا با خویشتن: نگاه متعصب و آثار درخشان ویلیام فاکنر» نوشته کیسی سپ و ترجمه کاظم فیروزمند
«ویلیام فاکنر: سیاه پوستان و زنان» نوشته مکسول گایزمر و ترجمه پوریا کاظمی
«ناخوانده در غبار: ادیسه ویلیام فاکنر در هالیوود» نوشته محمدناصر احدی.
در بخش یادبود نیز مطلب «درگذشت برادر ویل» نوشته جیم فاکنر با ترجمه فرزاد سلامی‌فر منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...