ترجمه فیلمنامه «بیگانه» نوشته والتر هیل و دیوید گیلر توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، بیگانه، نخستین و شاید معروف‌ترین فیلم از مجموعه‌ای با همین نام است که در سال ۱۹۷۹ میلادی توسط ریدلی اسکات کارگردانی انگلیسی شناخته‌شده هالیوود (گلادیاتور، فتح بهشت، بلید رانر، گنگستر آمریکایی و ...) ساخته شد. این‌فیلم در سال ۲۰۰۸ توسط بنیاد فیلم آمریکا به‌عنوان هفتمین فیلم برتر ژانر علمی‌تخیلی اعلام شد. نشریه امپایر هم از آن به‌عنوان سی‌وسومین فیلم برتر تمام اعصار یاد کرده است.

داستان فیلمنامه پیش رو به‌ این‌ترتیب است که سفینه‌ فضایی و باریِ نوسترومو در راه بازگشت به زمین پیغامی با مضمون نامعلوم از فرستنده‌ای ناشناس دریافت می‌کند؛ پیغامی که در کنار سیاست‌های کمپانی صاحب سفینه مبنی بر لزوم کمک‌رسانی به امدادطلبان بالقوه، رایانه‌ مرکزیِ سفینه را ناچار می‌کند خدمه‌ هفت‌نفره‌اش را از خواب مصنوعی بیدار کند و برای تجسس به سیارکی که پیغام از آن ارسال شده است بفرستد. پس از فرود بر سیارک، مشخص می‌شود که مضمون پیغام نه تقاضای کمک، که هشدار است، اما دیگر برای جبران اشتباه دیر شده است...

جمله‌ای که برای تبلیغ فیلمنامه «بیگانه» از آن استفاده شده، عبارت است از: «در فضا، هیچ فریادی به گوش فریادرس نمی‌رسد.»

ترجمه فیلمنامه «بیگانه» با ۱۹۲ صفحه و قیمت ۲۷ هزار تومان منتشر شده است.

هنر |
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...