«عکس دسته جمعی با پدرخوانده» توسط نشر چشمه به بازار کتاب رسید.

عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده صفی یزدانیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، «عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده» نوشته صفی یزدانیان نیز در ۲۶۰ صفحه با قیمت ۶۲ هزار تومان از سوی نشر چشمه عرضه شده است.

در معرفی این کتاب می‌خوانیم: صفی یزدانیان (۱۳۳۹)، فیلم‌ساز و منتقد، نوشتن درباره‌ سینما را اواخر دهه‌ ۱۳۶۰ شروع کرد و در همه‌ این سال‌ها فقط درباره‌ فیلم‌هایی نوشت که ربط و نسبتی با خودش داشتند؛ فیلم‌هایی که در ذهنش ماندند و به حیات خود ادامه دادند. ترجمه‌ تنهایی، کتابی که نشرچشمه در ۱۳۹۷ ویراست دوم آن را منتشر کرد، مجموعه‌ای از نقدها و جُستارها درباره این فیلم‌ها بود و در این ویراست تازه‌ کتاب، فصلی هم به سه‌گانه‌ پدرخوانده‌ فرانسیس فورد کاپولا اختصاص پیدا کرد؛ فصلی که حالا می‌شود آن را پیش‌پرده‌ کتاب تازه‌اش، عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده، نامید. هر چند این کتاب تازه با این‌که نقطه‌ شروعش پدرخوانده است، در بندِ این سه‌گانه نمانده و دست به سفری سیال در تاریخ سینما زده؛ فیلم‌ها و شخصیت‌های فیلم‌ها از کنار هم می‌گذرند و لحظه‌ای یا صحنه‌ای یا جمله‌ای از هر فیلم ما را به دنیای فیلمی دیگر و فیلم‌سازی دیگر می‌برد؛ از سینمای امریکای دهه‌ هفتاد به سینمای ایتالیا می‌رویم؛ از کاپولا به تارکوفسکی و از آنتونیونی به وونگ کار وای و از فیلمی درباره‌ مافیا پا به دنیای نمایش‌نامه‌های شکسپیر می‌گذاریم و هم‌زمان ساخته‌های برتولوچی و اسکورسیزی را به یاد می‌آوریم. همه‌چیز در این گذر، در این سفر، به سینما ربط دارد و به کلمات و موسیقی که دست خواننده را می‌گیرند و روانه‌ سفری می‌کنندش که به کشفی عظیم شبیه است؛ جادوی تمام‌عیاری که اسمش سینماست.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...