فیلم‌نامه «گمشده در ترجمه» [Lost in translation] نوشته سوفیا کاپولا [Sofia Coppola] با ترجمه روح‌الله زمزمه منتشر شد.

گمشده در ترجمه [Lost in translation] نوشته سوفیا کاپولا [Sofia Coppola]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، «گمشده در ترجمه» عنوان فیلمی از سوفیا کاپولا است که در سال ۲۰۰۳ ساخته و برنده جایزه اسکار نیز شده است. فیلمنامه این فیلم به همراه نقد فیلم، گفت‌وگو با کارگردان و تهیه کننده، معرفی کامل بازیگران اصلی و لیست کامل جوایز جشنواره‌ای این فیلم است.

در بخشی از کتاب آمده است: دو غریبه که در اقیانوسی از چراغ‌ها ، صداها و هرج و مرج توکیوی معاصر، تنها و جدا افتاده‌اند، در یک سطح درونی و عمیق به هم متصل می‌شوند و یک رابطه دوستی واقعی را رقم می‌زنند. یک بازیگر باتجربه و یک دختر تنها در ابتدای زندگی بزرگسالی خود یک هفته را با هم به اشتراک می‌گذارند که در پایان هر دو احساس می‌کنند که با خود و با شرایط فعلی زندگی‌شان کمی بیشتر احساس خوشبختی می‌کنند. این فیلم یک داستان عاشقانه مانند سایر فیلم‌ها نیست، یک کمدی عاشقانه بسیار ظریف و عمیق است که به راحتی در یک رده‌بندی ویژه قرار می‌گیرد، فیلمی که ممکن است عده‌ای آن را نفهمند یا کند جلوه دهند. این فیلم پر از تعامل است به شرطی که بدانید نگاه‌تان را به کجا معطوف کنید و این علت اهمیت این فیلم، پس از گذشت ۱۷ سال است.

روح الله زمزمه فعالیت‌های روزنامه‌نگاری خود را از سال ۱۳۷۷ با نشریات ادبی و هنری آغاز کرد. او تاکنون شش جلد کتاب در حوزه سینما و هنر و چهار جلد کتاب در حوزه شعر و ادبیات و شناختنامه هنرمندان، به عنوان منتشر کرده است.

این کتاب در ۱۷۱ صفحه و در قطع رقعی توسط نشر مینو منتشر شده است.

[این کتاب پیش از این با عنوان «سرگشته در ترجمه» با ترجمه آرش ثابتی توسط نشر ایجاز در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...