فیلم‌نامه «گمشده در ترجمه» [Lost in translation] نوشته سوفیا کاپولا [Sofia Coppola] با ترجمه روح‌الله زمزمه منتشر شد.

گمشده در ترجمه [Lost in translation] نوشته سوفیا کاپولا [Sofia Coppola]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، «گمشده در ترجمه» عنوان فیلمی از سوفیا کاپولا است که در سال ۲۰۰۳ ساخته و برنده جایزه اسکار نیز شده است. فیلمنامه این فیلم به همراه نقد فیلم، گفت‌وگو با کارگردان و تهیه کننده، معرفی کامل بازیگران اصلی و لیست کامل جوایز جشنواره‌ای این فیلم است.

در بخشی از کتاب آمده است: دو غریبه که در اقیانوسی از چراغ‌ها ، صداها و هرج و مرج توکیوی معاصر، تنها و جدا افتاده‌اند، در یک سطح درونی و عمیق به هم متصل می‌شوند و یک رابطه دوستی واقعی را رقم می‌زنند. یک بازیگر باتجربه و یک دختر تنها در ابتدای زندگی بزرگسالی خود یک هفته را با هم به اشتراک می‌گذارند که در پایان هر دو احساس می‌کنند که با خود و با شرایط فعلی زندگی‌شان کمی بیشتر احساس خوشبختی می‌کنند. این فیلم یک داستان عاشقانه مانند سایر فیلم‌ها نیست، یک کمدی عاشقانه بسیار ظریف و عمیق است که به راحتی در یک رده‌بندی ویژه قرار می‌گیرد، فیلمی که ممکن است عده‌ای آن را نفهمند یا کند جلوه دهند. این فیلم پر از تعامل است به شرطی که بدانید نگاه‌تان را به کجا معطوف کنید و این علت اهمیت این فیلم، پس از گذشت ۱۷ سال است.

روح الله زمزمه فعالیت‌های روزنامه‌نگاری خود را از سال ۱۳۷۷ با نشریات ادبی و هنری آغاز کرد. او تاکنون شش جلد کتاب در حوزه سینما و هنر و چهار جلد کتاب در حوزه شعر و ادبیات و شناختنامه هنرمندان، به عنوان منتشر کرده است.

این کتاب در ۱۷۱ صفحه و در قطع رقعی توسط نشر مینو منتشر شده است.

[این کتاب پیش از این با عنوان «سرگشته در ترجمه» با ترجمه آرش ثابتی توسط نشر ایجاز در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...