کتاب «سینمای ایران و ژاپن» به قلم قدرت الله ذاکری توسط انتشارات الهدی منتشر شد. این کتاب به سفارش رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن نوشته شده است.

سینمای ایران و ژاپن قدرت الله ذاکری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «سینمای ایران و ژاپن» نوشته قدرت الله ذاکری (ژاپن شناس) به سفارش رایزنی فرهنگی و همراه با مقدمه و نگارش بخش‌هایی از جمله ضمیمه فعالیت‌های سینمایی رایزنی توسط حسین دیوسالار، با همکاری انتشارات بین المللی الهدی در خرداد ماه ۱۴۰۰ منتشر شد.

این کتاب در چهار فصل و ۳۳۵ صفحه تالیف شده و بخش‌های متنوعی از روابط دو کشور بزرگ ایران و ژاپن در حوزه سینمایی، نمایش فیلم، حضور جشنواره‌ای، ساخت فیلم‌های مشترک و ... را دربر می‌گیرد و مجموعه‌ای ارزشمند در این خصوص به همراه تاریخچه کاملی از تعاملات سینمایی - بین المللی دو کشور را به طور جامع ارائه می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...