هنر برای همه | سازندگی


کتاب‌های هنری بسیاری طی یک قرن اخیر به فارسی ترجمه شده‌اند؛ از تاریخ هنرِ گامبریج، جنسِن، هلن گاردنر تا هنر مدرنِ نوربرت لینتن و آرناسون؛ اما کتاب «۱۰٫۰۰۰ سال هنر» [10000‎ years of art] اثرِ گروه نویسندگان فایدن، که نشر نو در شکل و شمایلی زیبا آن را با ترجمه نرگس انتخابی منتشر کرده، ترکیبی است از همه این کتاب‌ها، البته با شیوه جدیدی در برخورد با هنر و آثار هنری؛ و همین ویژگی‌ها، این کتاب را نسبت به اسلافِ خود، متمایز و برجسته کرده است.

«۱۰٫۰۰۰ سال هنر» [10000‎ years of art]

«۱۰٫۰۰۰ سال هنر» راهنمایی مختصری است درباره کل تاریخ هنر از هشت‌هزار سال پیش از میلاد تا دوران حاضر. در این کتاب پانصد شاهکار هنری از فرهنگ‌های گوناگون به ترتیب تاریخی معرفی شده‌اند و این‌گونه مشخص می‌شود که در یک زمان خاص چه آثاری در نقاط مختلف جهان خلق شده‌اند. علتِ درجِ هر اثر در این کتاب جایگاه یگانه‌اش در تاریخ هنر بوده و اینکه نمونه‌ای است گویا از هنر یک فرهنگ خاص. هر اثر به‌ همراه متنی توصیفی آمده که موقعیت و شرایط خلق آن را بیان می‌کند، نقش آن را در تکوین هنر نشان می‌دهد. «۱۰٫۰۰۰ سال هنر» منبعی کارآمد و آموزنده است برای آشنایی با هنر جهان؛ به عبارتی دیگر، «ده هزار سال هنر» کتابی است برای همه تا تاکید بر شعار «هنر برای همه».

کتاب «۱۰٫۰۰۰ سال هنر» با نگاهی نامتعارف و جالب توجه به هنر و با ارائه متون تشریحی نشان می‌دهد که آثار ارائه‌شده به چه دلیلی اهمیت دارند و چه چیزی آنها را در فرهنگ خاص خود منحصربه‌فرد کرده و جایگاه آنها در تکوین تاریخ هنر چیست. به طور مثال، شما تنها در کتاب «۱۰٫۰۰۰ سال هنر» است که می‌توانید پی ببرید زمانی که «ونوس دو میلو» در یونان تراشیده می‌شد چه آثاری در ژاپن، عراق، پرو یا نیجریه خلق می‌شدند. تنها در کتاب «۱۰٫۰۰۰ سال هنر» که کشف می‌کنیم زمانی که «دیه‌گو وِلاسکس» پرتره جاودانه «لاس مِنیناس» را از خانواده سلطنتی می‌کشید، هنرمند ناشناسی در هندوستان جام شراب ظریفی از یشم برای پادشاهی می‌ساخت که تاج‌محل را بنا کرد.

اینها و بیشتر از اینها، گویای این است که کتاب «۱۰٫۰۰۰ سال هنر»، کتابی است خواندنی و جذاب، و البته ماندگار، برای هر خواننده‌ای که می‌خواهد تصویری جامع از جهانِ هنرِ انسان روی زمین داشته باشد؛ کتابی که با مطالب کوتاه و مختصر، اما مفید و کاملش، خواننده را به شگفت می‌آورد، هم از نوع چیدمان مطالب، هم از نوع روایت آثار هنری بشر؛ گویی وقتی هر یک از یادداشت‌ها را می‌خوانی، انگار گزین‌گویه‌هایی از شاعران و نویسندگان و فیلسوفان می‌خوانی، و همین شما را مشتاق‌تر می‌کند به خواندن و خواندنِ بیشتر و دانستن و دانستنِ بیشتر... البته این کتاب، از آن کتاب‌هایی نیست که یک‌بار خوانده شود و تمام! کتاب «۱۰٫۰۰۰ سال هنر» کتابی است برای همه عمر، همه نسل‌ها، از دیروز و امروز و فردا...

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...