جلد اول «تاریخچه تحلیلی تبلیغات تجاری مدرن در ایران» منتشر شد.

تاریخچه تحلیلی تبلیغات تجاری مدرن در ایران»  علیرضا ربیعی راد،

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در نوشته پشت جلد کتاب، به‌قلم علیرضا ربیعی راد، آمده است:
«تبلیغات تجاری مدرن» در ایران تاریخی ۲۰۰ ساله دارد. نخستین بارقه‌های تحول در ساختار تبلیغات تجاری از زمان چاپ روزنامه‌ها شکل گرفت و با تحول‌های فناورانه در دهه‌های بعدی، گسترش بیشتری پیدا کرد. با ورود دوربین عکاسی، چاپ رنگی، دوربین فیلم‌برداری، رادیو و تلویزیون به ایران، لاک‌پشت تحول تبلیغات در دوران قاجار به سمندی تیزرو در دهه‌های چهل و پنجاه خورشیدی تبدیل کرد.

در ادامه نیز توسعه ابزارهای جدید تبلیغاتی از جمله بیلبوردها، سازه‌های متنوع حجمی و برگزاری کمپین‌های تبلیغاتی در دهه‌های اخیر، باعث شد تا تبلیغات تجاری به بخشی از زندگی روزمره شهروندان تبدیل شود و در کنار کارکردهای تجاری، جلوه‌های هنری، انسان‌دوستانه و فراملیتی بیاید.

روایت دقیق، خواندنی و شیرین این کتاب از رویدادهای دو سده اخیر در حوزه تبلیغات، ضمن آشنا کردن خواننده با تحولات مهم و جریان‌ساز حوزه اقتصاد، جامعه و بازارها در ایران، تصویری دراماتیک و تبارشناسانه از تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور در این دوران ارائه می‌کند.»

«تاریخچه تحلیلی تبلیغات تجاری مُدرن در ایران»(جلد اول از ۱۲۰۰ تا ۱۳۸۰ هـ.ش) در ۲۰۰ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۱۲۰ هزار تومان در نشر لوگوس منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...