مدیریت زیبایی‌شناسانه | اعتماد


در ادبیات علمی و محاورات رشته مدیریت، این عبارت همواره مطرح است که مدیریت ترکیبی است از علم و فن و هنر. به بیان دیگر مدیر موفق باید همزمان از دانش، مهارت و شم و کاریزمای مدیریت برخوردار باشد. اما به‌رغم تکرار و تواتر این اندیشه، کمتر به این معنا توجه شده که هنر و ادراک و احساس و ابراز هنری چه رهیافتی در عرصه مدیریت و سازمان دارد و رویکردهای زیبایی‌شناسانه که برآمده از فلسفه و هنر است چگونه می‌تواند بابی جدید در عرصه مدیریت بگشاید و نگاهی متفاوت بر این عرصه حاکم کند.

جستارهایی در زیبایی‌شناسی سازمان» به قلم محمد ذاکری

به عبارت دیگر در فضای علم مدیریت که از زمان پیدایش خود به عنوان رشته علمی متعین و منسجم (حدود صد سال پیش) تاحد زیادی متاثر از پارادایم مدرنیسم بوده است، انگاره‌های پسامدرنیستی زیبایی‌شناسانه و ابزارها و ظرفیت‌های هنری چه راهی برای ورود و عرضه دارند. این پرسش دغدغه اصلی نگارش کتاب «جستارهایی در زیبایی‌شناسی سازمان» به قلم محمد ذاکری است.

محمد ذاکری مدرس مدیریت در دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه تهران، در مقدمه کتاب، پس از طرح مساله و بیان دغدغه و انگیزه خود از نگارش کتاب تصویر نسبتا جامعی از ساختار و محتوای آن به دست می‌دهد و به طرح چند پرسش اساسی می‌پردازد که فصول کتاب برای پاسخ به این پرسش‌ها نگاشته شده‌اند. فصل اول این کتاب تلاش می‌کند مخاطبین را با مفهوم زیبایی و زیبایی‌شناسی آشنا کند. از دید نویسنده، فلسفه متکفل اصلی تبیین و تشریح این مفاهیم است و بدین منظور تلاش می‌کند دیدگاه اندیشمندان باستان چون افلاطون و ارسطو و فلوطین، دیدگاه فلاسفه متاله همچون آکویناس و جوادی آملی را در باب زیبایی و اندیشمندانی همچون هیوم، کانت و بامگارتن در باب زیبایی‌شناسی را مختصرا معرفی کند. در انتهای این فصل نیز بابی به زیبایی‌شناسی امر روزمره با تکیه بر اندیشه‌های جان دیویی می‌گشاید و می‌نویسد: «چگونه می‌توان به فردی که سال‌هاست در ساعت معینی وارد محل کار خود شده و در ساعت معینی از آن خارج می‌شود و همه روزه به کار مشابهی اشتغال دارد، کمک کرد زیبایی‌های کار و سازمان خود را دریابد. چگونه می‌توان ظرفیتی برای مدیران سازمان‌ها ایجاد کرد تا با افزایش کیفیت تجربه‌های زیبایی‌شناسانه، حال و هوای بهتری برای خود، کارکنان و مراجعان‌شان فراهم سازند.» (ص۳۴)

فصول آتی این کتاب قرار است بدین پرسش‌ها پاسخ دهد. فصل دوم به تشریح ابعاد و مفاهیم زیبایی‌شناسی سازمان پرداخته و بدین منظور گذار نظری از انگاره‌های مبتنی بر مدرنیسم به پست مدرنیسم را مطرح کرده و می‌گوید: «این رشته از دهه ۱۹۹۰ وارد عرصه مطالعات سازمان و مدیریت شده ... با این حال، همواره هم به عنوان یک سنت معرفت‌شناختی و روش‌شناختی در سایه سنت پوزیتیویسم و عقلانیت ابزاری قرار گرفته و هم ابعاد زیبایی‌شناسانه فرآیندهای سازمانی مورد کم‌توجهی پژوهشگران و کاروران سازمان قرار داشته است.» (ص۳۹) مقولاتی همچون زیبا، زشت، والا، کمدی، دلپذیر، موزون، تراژیک و مقدس به عنوان مقولات زیبایی‌شناسی سازمانی مطرح شده و گونه‌شناسی رویکردهای مطالعاتی این رشته براساس دو بعد محتوا (زیبایی‌شناسی و ابزاری) و روش (عقلایی و ابزاری) واکاوی شده‌اند.

پس از طرح تعاریف و مفاهیم، دو پرسش دیگر مطرح شده است؛ نخست آنکه مهم‌ترین تجلیات کیفیت‌های زیبایی‌شناسانه در سازمان چیست؟ دوم آنکه با توجه به پیوند وثیق زیبایی‌شناسی با هنر؛ فعالیت‌ها، بداعت‌ها و صناعت‌های هنری در کدام ابعاد فعالیت سازمان رخ‌نمایی بیشتری دارند؟ پاسخ نویسنده به این دو پرسش، دو حوزه اصلی از ابعاد محتوایی سازمان است: رهبری و فرهنگ. بر این اساس فصل سوم کتاب را به زیبایی‌شناسی رهبری اختصاص داده است. در این فصل پس از اشاره به برخی مولفه‌های زیبایی‌شناسی رهبری همچون حس-آگاهی و همدلی، جسم-آگاهی، گرایش به زیبایی، زیست در لحظه و درک چشم‌انداز دیگران، آموزه‌هایی از رهبری ارکستر و کارگردانی تئاتر برای رهبران سازمانی ذکر شده است.

از فصل چهارم تا هشتم کتاب نیز به ابعاد و جنبه‌هایی از فرهنگ سازمانی پرداخته شده است. فصل چهارم ابتدا رابطه اخلاق و زیبایی را در دیدگاه برخی اندیشمندان غربی و ایرانی همچون افلاطون، فلوطین، شیلر، شفستبری، هیوم، علامه طباطبایی، علامه جعفری و سروش بررسی کرده و سپس دیدگاه‌های اصلی در حوزه اخلاق و زیبایی‌شناسی سازمانی را در دو محور تبیین‌های هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه ارایه کرده است. در فصل پنجم موضوع داستان‌سرایی در سازمان مورد توجه قرار گرفته و نویسنده در بیان ضرورت پرداختن به این مقوله می‌نویسد: «نخست آنکه داستان به خاطر برخورداری ذاتی از عناصر هنری و روایی خود یکی از جلوه‌های هنر و زیبایی‌شناسی سازمانی است و دیگر آنکه آشنایی با جلوه‌های زیبایی‌شناسانه داستان‌های سازمانی برای گسترش این ابزار و اثربخشی بیشتر آن حائز اهمیت است.» (ص۱۶۴)

این فصل معنای ادراکی، پیوستگی و لذت‌بخشی را سه عنصر اصلی زیبایی‌شناسانه داستان‌های سازمانی معرفی کرده و می‌گوید: «دیدگاه زیبایی‌شناسی، تعریفی از داستان‌سرایی خوب و بد ارایه می‌دهد. داستان‌های خوب شامل یک تجربه زیبایی‌شناسی قوی هستند که معنای ادراکی و حس پیوستگی و لذت را فراهم می‌کند. داستان‌های بد، تجربه زیبایی‌شناسی بسیار ضعیفی را ارایه می‌دهند و بدون هیچ‌گونه معنای ادراکی کلی و حس پیوستگی، مخاطبان را با درک معنای عقلانی داستان تنها می‌گذارد.» (ص۱۹۰)

فصل ششم از موسیقی و عنصر بداهه‌پردازی موسیقی برای طرح موضوع بداهه‌پردازی در سازمان و جنبه‌های زیبایی‌شناسانه آن به عنوان یک ابزار جدید برای رویارویی با پیچیدگی‌های سازمان‌های جدید سخن می‌گوید. این فصل ابتدا ریشه‌های بداهه‌پردازی را در سنت موسیقی ایرانی و موسیقی جاز رهیابی کرده و آموزه‌هایی از بداهه‌پردازی موسیقایی را برای مدیران و سازمان‌های امروزی ذکر می‌کند. رضا نجف‌بیگی، استاد پیشکسوت مدیریت، این فصل را باب تازه‌ای در کتب مدیریت دانسته است. فصل نهم تئاتر سازمانی را به عنوان یک ابزار هنری دیگر برای تحقق اهداف و منویات سازمان خصوصا در عرصه فرهنگ سازمانی و پروژه‌های توسعه و بهبود و تحول معرفی می‌کند. «مداخلات تئاتری آن‌قدرها هم که به نظر می‌رسد، جدید نیست. حتی در عهد باستان نیز استفاده از تئاتر برای بیان نگرانی‌ها، آشکار ساختن اختلافات و انعکاس افکار یا زمینه‌سازی بحث روی موضوعات و مسائل مختلف به عنوان یک سنت وجود داشت... در دوره معاصر نیز همچون دنیای باستان، تئاتر سازمانی در بیشتر موارد به مثابه یک ابزار ارتباطی در بستر شرایط تغییر و تعارض به کار می‌رود.» (ص۲۴۰)

در ادامه انواع و گونه‌شناسی‌های تئاتر سازمانی تشریح شده و تغییر و توسعه سازمانی، کنترل سازمانی، زیبایی‌شناسی و لذت و توانمندسازی به عنوان کاربردهای تئاتر سازمانی ذکر شده است. فصل هشتم نیز محیط فیزیکی کار و دکوراسیون سازمانی را موردتوجه قرار داده و از سه منظر ابزاری و کارکردی، نمادین و زیبایی‌شناسانه بدان پرداخته است. از نگاه نویسنده «درنظر گرفتن سه رویکرد فوق موجب ارتقای طراحی دفاتر کار خواهد شد تا بتواند هم فضای مناسب برای انجام وظایف کارکنان را فراهم آورد، هم ارزش‌ها، باورها و هنجارهای سازمان را در قالب نمادها عرضه و ترویج کند و هم موجب لذت بردن کارکنان از ساعات حضور در فضای سازمان و تعلق و وابستگی بیشتر آنها شود.» (ص307)

این کتاب به واسطه ورود به عرصه فکری پست‌مدرنیسم در نظریه سازمان و مدیریت و رویکردی بین‌رشته‌ای اثری بدیع در رشته علمی مدیریت تلقی می‌شود، اما در عین حال نتوانسته همه ابعاد زیبایی‌شناسی سازمان را دربر بگیرد. موضوعی که نویسنده خود نیز به عنوان یک محدودیت در مقدمه کتاب بدان اذعان کرده است. همچنین ممکن است برخی مباحث فلسفی یا هنری مطرح شده در کتاب برای مخاطب اصلی آن که دانشجویان و پژوهشگران حوزه مدیریت است نامأنوس و نامرتبط باشد.

کتاب جستارهایی در زیبایی‌شناسی سازمان، چاپ اول آن در 310 صفحه در قطع رقعی و به همت انتشارات سیاهرود در زمستان 1401 وارد بازار نشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...